شمارهٔ ۳۰۳
مرد بی حوصله مردانه نگردد هرگز
خوف گرد دل دیوانه نگردد هرگز
عشق تا هست گرفتاری خاطر برجاست
بی تعلق دل دیوانه نگردد هرگز
قوت بلبل ز ریاح گل سیراب شود
که ز مستی ز پی دانه نگردد هرگز
قابل فیض بجز نیک سرشتان نشوند
خاک گل ناشده پیمانه نگردد هرگز
هرکه تایب زمی و مطرب و ساقی گردید
رویش از قبله میخانه نگردد هرگز
چشم مستش ز فغان و شغبم بیش غنود
خفته بیدار به افسانه نگردد هرگز
شادی از وحشت اگر زور رمد ترکش گیر
غم امین است که بیگانه نگردد هرگز
کار تو ساختن و پیشه من سوختن است
ذره در عرصه پروانه نگردد هرگز
دولت ملک بقا جوی «نظیری » که عزیز
کس به این مزرع ویرانه نگردد هرگز
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مرد بی حوصله مردانه نگردد هرگز
خوف گرد دل دیوانه نگردد هرگز
هوش مصنوعی: مردی که حوصله و آرامش ندارد، هرگز نمیتواند به درستی مردانه و با عزت عمل کند. همچنین، کسی که دلش نگران و آشفته است، هیچگاه به دیوانگی نمیافتد.
عشق تا هست گرفتاری خاطر برجاست
بی تعلق دل دیوانه نگردد هرگز
هوش مصنوعی: تا وقتی که عشق وجود دارد، مسائل و دشواریهای ذهنی هم در کار است. اگر دل آدم به چیزی وابسته نباشد، هرگز دچار دیوانگی و جنون نمیشود.
قوت بلبل ز ریاح گل سیراب شود
که ز مستی ز پی دانه نگردد هرگز
هوش مصنوعی: بلبل از زیبایی گل سیراب میشود و قوت میگیرد؛ زیرا در حال مستی و شیدایی، هرگز به دنبال دانه نمیرود.
قابل فیض بجز نیک سرشتان نشوند
خاک گل ناشده پیمانه نگردد هرگز
هوش مصنوعی: تنها انسانهای نیکوکار و خوب میتوانند از فیض و نعمتهای الهی بهرهمند شوند، مانند خاکی که نمیتواند تبدیل به گل شود و ظرفی که هرگز پر نمیگردد.
هرکه تایب زمی و مطرب و ساقی گردید
رویش از قبله میخانه نگردد هرگز
هوش مصنوعی: هر کس که به راه تربیت و عرفان و لذتهای زندگی متمركز شود، هرگز رویش از سمت و سوی میخانه و رازهای آن منحرف نمیشود.
چشم مستش ز فغان و شغبم بیش غنود
خفته بیدار به افسانه نگردد هرگز
هوش مصنوعی: چشمان بیدار و پرشور او، حالتی زنده و سرشار از حسرت در من ایجاد کرده است. اما خواب آلوده و در افسانهای گیر کردهام که هیچگاه نخواهد توانست از آن عبور کند.
شادی از وحشت اگر زور رمد ترکش گیر
غم امین است که بیگانه نگردد هرگز
هوش مصنوعی: اگر در زمان شادی، ترس احساس کنی و توانسته باشی آن را مدیریت کنی، در حقیقت غم را در خودت نگه میداری که هرگز از تو جدا نخواهد شد.
کار تو ساختن و پیشه من سوختن است
ذره در عرصه پروانه نگردد هرگز
هوش مصنوعی: کار تو در ساختن و تلاش برای رسیدن به هدف است، اما من در آتش عشق و احساسات خود میسوزم. ذرهای کوچک هرگز نمیتواند به گرد پروانهای بزرگ تبدیل شود.
دولت ملک بقا جوی «نظیری » که عزیز
کس به این مزرع ویرانه نگردد هرگز
هوش مصنوعی: به دنبال خوشبختی و زندگی پایدار باش، زیرا هیچکس هرگز در این زمین خراب عزیز و محترم نمیشود.