شمارهٔ ۳۰۰
فتاده ام به میان غم از کران برخیز
به تیر غمزه ابروی چون کمان برخیز
زمام خاطر من بسته تصرف تست
اگر قبول نداری به امتحان برخیز
ترانه ای نسرودیم بلبلانه که زاغ
صفیر زد که چمن گشت از خزان برخیز
پیاله می دهدم دور عمر و می گوید
که پیش از آن که نگردیده یی گران برخیز
بسیم ما و تو، گو نوبهار عالم را
گل از چمن برو و مرغ از آشیان برخیز
تو آفریده ز روحی ز جنس خاک نیی
به صدر جای تو شاید از آستان برخیز
شکار سخت بیفتاد از زمین برگیر
خدنگ راست برون رفت از کمان برخیز
ز معنی سخنی صد خطا برانگیزی
نیم حریف تو برخیز و بدگمان برخیز
شب دراز «نظیری » به یاد وی بگذشت
درو ز رفته بیابی مگر نشان برخیز
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
فتاده ام به میان غم از کران برخیز
به تیر غمزه ابروی چون کمان برخیز
هوش مصنوعی: من در دل غم و اندوه گرفتار شدهام. ای محبوب، از خواب بیدار شو و با نگاه دلربای خود مانند تیر نازک و خوشقوس بر من بتاب.
زمام خاطر من بسته تصرف تست
اگر قبول نداری به امتحان برخیز
هوش مصنوعی: دل و ذهن من به دست توست و تو میتوانی بر آن تأثیر بگذاری. اگر این را قبول نداری، بهتر است خود را در یک آزمایش قرار دهی و ببینی چه زمانی میتوانی من را تحت تأثیر قرار دهی.
ترانه ای نسرودیم بلبلانه که زاغ
صفیر زد که چمن گشت از خزان برخیز
هوش مصنوعی: ما آهنگی شاداب مثل بلبل نخواندیم، زیرا زاغی ناله کرد و این باعث شد که چمن تحت تأثیر خزان قرار بگیرد و پژمرده شود.
پیاله می دهدم دور عمر و می گوید
که پیش از آن که نگردیده یی گران برخیز
هوش مصنوعی: من پیالهای به دست میگیرم و از او میخواهم که پیش از آنکه عمرم به پایان برسد، از این لحظات بهره ببر و بلند شو.
بسیم ما و تو، گو نوبهار عالم را
گل از چمن برو و مرغ از آشیان برخیز
هوش مصنوعی: بیاییم و با هم، بگذار عالم نو و بهاری شود، گلها از چمنها بیرون بیایند و پرندگان از آشیانههای خود پرواز کنند.
تو آفریده ز روحی ز جنس خاک نیی
به صدر جای تو شاید از آستان برخیز
هوش مصنوعی: تو از روحی ساخته شدهای و از جنس خاک نیستی؛ شاید جایگاه تو از آستانِ وجود فراتر رفته باشد.
شکار سخت بیفتاد از زمین برگیر
خدنگ راست برون رفت از کمان برخیز
هوش مصنوعی: شکار به سختی بر زمین افتاد، تیر را بردار و آماده شو، کمان را کشیده و به سوی آن برآ، بیدار شو.
ز معنی سخنی صد خطا برانگیزی
نیم حریف تو برخیز و بدگمان برخیز
هوش مصنوعی: با گفتن یک کلمه میتوانی اشتباهات زیادی به وجود آوری. بهتر است که از حریف خود دور شوی و از افکار بد پرهیز کنی.
شب دراز «نظیری » به یاد وی بگذشت
درو ز رفته بیابی مگر نشان برخیز
هوش مصنوعی: شب طولانی به یاد او گذشت و در این شب، به یاد روزهایی که گذشته، در جستجوی نشانهای از او برخواستم.