گنجور

شمارهٔ ۲۸۳

درد دل را می کنم با صبر پیوندی دگر
بر طبیب خود تغافل می زنم چندی دگر
اعتمادی نیست بر عهدیی که نقصانی ندید
هست در پیمان گسستن مهر پیوندی دگر
گرچه می دانم قسم خوردن به جانت خوب نیست
هم به جان تو که یادم نیست سوگندی دگر
پای تا سر دیده ام از شوق رخسارت که هست
هر سرشکم بی تو چشم آرزومندی دگر
پیر کنعان با که گیرد انس در بیت الحزن
بوی یوسف را نمی یابد ز فرزندی دگر
چون به شرم بخششم کشتی حلالت ساختم
کاین مروت نیست با طبع خداوندی دگر
تاب می آری که از کف می نهی آیینه را
از جمال تو ندیدم جز تو خرسندی دگر
شکوه و شکر «نظیری » عکس کین و مهر تست
آینه منما که طوطی نشکند قندی دگر

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

درد دل را می کنم با صبر پیوندی دگر
بر طبیب خود تغافل می زنم چندی دگر
هوش مصنوعی: من درد و دل‌هایم را با صبر در هم می‌آمیزم و برای پزشکم مدتی دیگر خودم را نادیده می‌گیرم.
اعتمادی نیست بر عهدیی که نقصانی ندید
هست در پیمان گسستن مهر پیوندی دگر
هوش مصنوعی: به هیچ عهد و پیمانی نمی‌توان اعتماد کرد، چون هرگز نقصی در آن وجود ندارد که نشان‌دهنده‌ی شکستن یک پیوند عاطفی باشد.
گرچه می دانم قسم خوردن به جانت خوب نیست
هم به جان تو که یادم نیست سوگندی دگر
هوش مصنوعی: اگرچه می‌دانم قسم خوردن به جان تو کار خوبی نیست، اما راستش این است که حتی به یاد نمی‌آورم که به جان تو قسم دیگری هم خورده‌ام.
پای تا سر دیده ام از شوق رخسارت که هست
هر سرشکم بی تو چشم آرزومندی دگر
هوش مصنوعی: از سر تا پا به خاطر شوق چهره‌ات نگاه کرده‌ام. هر اشکی که می‌ریزم، بدون تو، نشان‌دهنده‌ٔ آرزوهایم است.
پیر کنعان با که گیرد انس در بیت الحزن
بوی یوسف را نمی یابد ز فرزندی دگر
هوش مصنوعی: پیر کنعان که با هیچ‌کس ارتباطی ندارد، در خانه غم نمی‌تواند بویی از یوسف ببرد، زیرا فرزند دیگری ندارد.
چون به شرم بخششم کشتی حلالت ساختم
کاین مروت نیست با طبع خداوندی دگر
هوش مصنوعی: وقتی بخشش من باعث شرم شد، توانستم برایت وسیله‌ی نجاتی فراهم کنم. چرا که این نیکوکاری با ذات پروردگار سازگار نیست.
تاب می آری که از کف می نهی آیینه را
از جمال تو ندیدم جز تو خرسندی دگر
هوش مصنوعی: تو تا جایی می‌توانی تحمل کنی که آیینه را از دست بدهی، اما من از زیبایی تو جز این‌که از تو راضی باشم، چیزی ندیده‌ام.
شکوه و شکر «نظیری » عکس کین و مهر تست
آینه منما که طوطی نشکند قندی دگر
هوش مصنوعی: حس زیبای شکرگزاری و عظمت "نظیری" به واسطه دشمنی و محبت تو نمایان است. از من نخواه که آرامش فوق‌العاده‌ام را به هم بزنم، زیرا نمی‌خواهم مانند طوطی دوباره دچار دردسر شوم.