شمارهٔ ۲۴
با شهپر عنقا چه نوا بال مگس را
همه نغمه داوود که دیدست جرس را
در معرض خورشید سها را چه نمایش؟
با نور تجلی چه ضیا نار قبس را؟
بس غنچه نشکفته به تاراج خزان رفت
رسم است که رهزن زند از قافله پس را
پریدن نادان گه نظمم به چه ماند؟
با آن که پرد چشم و نهی بر مژه خس را
در کوی حقیقت چه کند مرد مجازی؟
در بیشه شیران چه هنر گرگ هوس را؟
جز حاجت اخوان نسزد تحفه یوسف
اینجا نرسد عرض تجمل همه کس را
هرچند ز تریاق بود زهر گران تر
زین جنس به صد من ندهم نیم عدس را
کس همره ما نیست کز آن سوی بتازیم
کز معرکه بدیم برون گرد فرس را
تا همدم هر بیهده پرواز نگردد
در سینه شکستیم پر و بال نفس را
در آرزوی یک تن هم جنس که عنقاست
از بس که طپیدیم شکستیم نفس را
صبح از دم خون ریز «نظیری » به هراس است
از ناوک شب خیز بود بیم عسس را
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
با شهپر عنقا چه نوا بال مگس را
همه نغمه داوود که دیدست جرس را
هوش مصنوعی: پرندگان بزرگ و زیبا مانند عنقا، نمیتوانند با صدای کوچک مگس همخوانی داشته باشند. در اینجا، جوهره و زیبایی نغمه داوود، که نماد زیبایی و هنر است، با صدای جرس مقایسه میشود. در واقع، این بیت نشان میدهد که هنر و زیباییهای بزرگ با اصوات و صداهای کوچک و بیاهمیت قابل مقایسه نیستند.
در معرض خورشید سها را چه نمایش؟
با نور تجلی چه ضیا نار قبس را؟
هوش مصنوعی: سها، ستارهای درخشان است که در نور خورشید چه نمایشی دارد؟ وقتی نور تجلی به آن بتابد، چه نوری به آتش میدهد؟
بس غنچه نشکفته به تاراج خزان رفت
رسم است که رهزن زند از قافله پس را
هوش مصنوعی: بسیاری از غنچههای نیشکفته در فصل پاییز از بین میروند، و این طبیعت است که دزدان به عقب قافله حمله کنند و از آنها بهرهبرداری کنند.
پریدن نادان گه نظمم به چه ماند؟
با آن که پرد چشم و نهی بر مژه خس را
هوش مصنوعی: پریدن فرد نادان چه فرقی با نظم و ترتیب دارد؟ در حالی که او با چشمانش در تکاپوست و بر روی مژههای شببو نشسته است.
در کوی حقیقت چه کند مرد مجازی؟
در بیشه شیران چه هنر گرگ هوس را؟
هوش مصنوعی: مردی که در دنیای مجازی زندگی میکند، در مکانهای حقیقی و واقعی چه کار میتواند بکند؟ و در میان شیران که قدرت و شجاعت دارند، گرگ که نماد فریب و هوس است، چه تواناییای دارد؟
جز حاجت اخوان نسزد تحفه یوسف
اینجا نرسد عرض تجمل همه کس را
هوش مصنوعی: تنها نیاز برادران مهم است و هدایای یوسف در اینجا ارزش ندارند. نمایش تجمل و زینت هر کسی در این مقام معنایی ندارد.
هرچند ز تریاق بود زهر گران تر
زین جنس به صد من ندهم نیم عدس را
هوش مصنوعی: هرچند که تریاق (پادزهر) قویتر از زهر است، اما من هیچ وقت به ارزش بالای نیم عدس نخواهم داد.
کس همره ما نیست کز آن سوی بتازیم
کز معرکه بدیم برون گرد فرس را
هوش مصنوعی: هیچکس همراه ما نیست تا از آنسوی میدان به سوی پیروزی برویم و از میان هرج و مرج، سوارکاری را به بیرون هدایت کنیم.
تا همدم هر بیهده پرواز نگردد
در سینه شکستیم پر و بال نفس را
هوش مصنوعی: تا زمانی که با هر بیهودهای همراه نشویم، در دلمان پر و بال خود را نمیشکنیم.
در آرزوی یک تن هم جنس که عنقاست
از بس که طپیدیم شکستیم نفس را
هوش مصنوعی: ما برای پیدا کردن کسی که همدل و همجنس ما باشد، بسیار تلاش کردیم، اما در این راه بارها دچار ناامیدی و افسردگی شدیم.
صبح از دم خون ریز «نظیری » به هراس است
از ناوک شب خیز بود بیم عسس را
هوش مصنوعی: صبح از دم خونین «نظیری» ترسیده است، زیرا تیر شب میتواند خطرناک باشد و او از نگهبانان در هراس است.