گنجور

شمارهٔ ۲۲

چند از مؤذن بشنوم توحید شرک‌آمیز را
کو عشق تا یک سو نهم شرع خلاف‌انگیز را
ذکر شب و ورد سحر نی حال بخشد نی اثر
خواهم به زناری دهم تسبیح دست‌آویز را
ترک شراب و شاهدم بیمار کردست ای طبیب
صحت نخواهم یافتن تا نشکنم پرهیز را
خاکی به باد آمیخته گردی ز جا انگیخته
آبی به مژگان می‌زنم گرد غبارانگیز را
نی عشق افزاید بر این نی مهر زیبد بیش ازین
کی مانده ظرف قطره‌ای پیمانه لبریز را
پیوسته ابرو در کشش همواره مژگان در زدن
تا کی کسی بر دل خورد این دشنه‌های تیز را
سیری «نظیری» زین چمن کز کهنگی گشتی خشن
در باغ نرمی بین به هم خار و گل نوخیز را

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چند از مؤذن بشنوم توحید شرک‌آمیز را
کو عشق تا یک سو نهم شرع خلاف‌انگیز را
هوش مصنوعی: چند بار باید صدای مؤذن را بشنوم که دانسته‌ها و باورهای نادرست را با ادعای وحدت به من منتقل می‌کند؟ عشق کجاست که بتوانم معارف و قوانین غیر صحي را کنار بگذارم؟
ذکر شب و ورد سحر نی حال بخشد نی اثر
خواهم به زناری دهم تسبیح دست‌آویز را
هوش مصنوعی: صحبت درباره ذکر شب و دعاهای سحر است، اما این کار نه حال مرا بهبود می‌بخشد و نه تأثیری دارد. من می‌خواهم تسبیح را به عنوان نمادی از بندگی و یاد خدا به دور کمرم ببندم.
ترک شراب و شاهدم بیمار کردست ای طبیب
صحت نخواهم یافتن تا نشکنم پرهیز را
هوش مصنوعی: ترک کردن شراب و دیدن معشوق، مرا بیمار کرده است. ای پزشک، من تا زمانی که از پرهیز دست نکشم، بهبودی نخواهم یافت.
خاکی به باد آمیخته گردی ز جا انگیخته
آبی به مژگان می‌زنم گرد غبارانگیز را
هوش مصنوعی: من از خاکی که با باد آمیخته شده، گرد و غباری را به دو چشم خود می‌زنم. این گرد و غبار، نشان از جدا شدن از جایی دارد.
نی عشق افزاید بر این نی مهر زیبد بیش ازین
کی مانده ظرف قطره‌ای پیمانه لبریز را
هوش مصنوعی: عشق مانند نی است که هر بار بیشتر می‌شود و مهر در دل انسان، به اندازه‌ای است که نمی‌توان آن را تحمل کرد. دیگر چه زمانی برای این مانده است، وقتی که ظرفی به اندازه یک قطره پر از عشق و احساسات است؟
پیوسته ابرو در کشش همواره مژگان در زدن
تا کی کسی بر دل خورد این دشنه‌های تیز را
هوش مصنوعی: چشم‌هایم به ابروها و مژگان‌های زیبای تو معطوف است، اما تا کی باید دلم با این خنجرهای تیز آزار ببیند؟
سیری «نظیری» زین چمن کز کهنگی گشتی خشن
در باغ نرمی بین به هم خار و گل نوخیز را
هوش مصنوعی: شیری در این چمن وجود دارد که به خاطر گذشت زمان و کهنگی، حالا خشن و خشک شده است. در باغ، تمرکز را بر نرم بودن ببین که چگونه خار و گل‌های تازه به هم آمیخته‌اند.