شمارهٔ ۱۷
بر فلک تابد مسیحا رشته زنار ما
بر زمین منصور افرازد ستون دار ما
از معاصی توبه میکردیم پیش از عاشقی
این زمان عصیان شود از کفر استغفار ما
از شبان وادی ایمن نفس سوزانتریم
موسی اندر طور میرقصد ز موسیقار ما
شاهباز خامه ما عرض پروازی کند
مرغ جنت راست آب و دانه در منقار ما
گر به طبع زاهدان تلخ است طعم ما چه غم
روشن از رخسار میخواران شود معیار ما
خضر وقتی کو؟ که تعمیر خراب ما کند
زان که گنجی هست پنهان در ته دیوار ما
هرکجا عشق است مستولی طبیبان خستهاند
از کدامین درد واجوید دل بیمار ما
زیرکان را دانه و آب چمن خامش نکرد
عندلیب مست رمزی داند از اسرار ما
چون مگس بر قند میجوشیم بر مطلوب خویش
گرمی سودای یوسف نشکند بازار ما
خسرو نظمی «نظیری» نقش شیرین طرح کن
چرخ بار ما کشد چون عشق باشد کار ما
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بر فلک تابد مسیحا رشته زنار ما
بر زمین منصور افرازد ستون دار ما
هوش مصنوعی: در آسمان نور مسیحا خواهد تابید و در زمین، منصور با قدرت سیستمی را ایجاد خواهد کرد که نشان دهنده ی استحکام و اراده ما خواهد بود.
از معاصی توبه میکردیم پیش از عاشقی
این زمان عصیان شود از کفر استغفار ما
هوش مصنوعی: ما پیش از تجربه عشق، از گناهان خود توبه میکردیم، اما اکنون در این حالت، نافرمانی کردن به معنای واقعی استغفار ما از کفر به شمار میرود.
از شبان وادی ایمن نفس سوزانتریم
موسی اندر طور میرقصد ز موسیقار ما
هوش مصنوعی: ما از شبان وادی ایمن، احساسات و آرزوهای عمیقتری داریم، چون موسی در کوه طور با شوق و شور میرقصد و ما نیز از نظر موسیقی و جذبه، حالتی خاص داریم.
شاهباز خامه ما عرض پروازی کند
مرغ جنت راست آب و دانه در منقار ما
هوش مصنوعی: پرنده بزرگ و باعظمت ما تلاش میکند تا اوج بگیرد، در حالی که پرنده بهشتی از خوشحالی گندم و آب را در منقار ما دارد.
گر به طبع زاهدان تلخ است طعم ما چه غم
روشن از رخسار میخواران شود معیار ما
هوش مصنوعی: اگر طعم زندگی زاهدان برای ما تلخ و ناگوار است، چه اهمیتی دارد؟ روشنایی و زیبایی چهره میخوارگان برای ما به عنوان معیاری ارزشمند به حساب میآید.
خضر وقتی کو؟ که تعمیر خراب ما کند
زان که گنجی هست پنهان در ته دیوار ما
هوش مصنوعی: خضر کی میآید تا خراب ما را تعمیر کند؟ چون در دل دیوار ما گنجی پنهان وجود دارد.
هرکجا عشق است مستولی طبیبان خستهاند
از کدامین درد واجوید دل بیمار ما
هوش مصنوعی: هر جا که عشق وجود دارد، پزشکان خسته و ناتوان شدهاند. سؤال این است که ریشهی درد دل بیمار ما از کجاست؟
زیرکان را دانه و آب چمن خامش نکرد
عندلیب مست رمزی داند از اسرار ما
هوش مصنوعی: زیرکان به دنبال دانه و آب هستند، اما بلبل مست نمیتواند خاموش بماند و رازهایی از ما را میداند.
چون مگس بر قند میجوشیم بر مطلوب خویش
گرمی سودای یوسف نشکند بازار ما
هوش مصنوعی: ما مانند مگس که به شکر میچسبد، به آرزو و خواستههای خود میپردازیم و هیچ یک از مشکلات یا بیتوجهیها نمیتواند اشتیاق ما را برای رسیدن به هدفمان کاهش دهد.
خسرو نظمی «نظیری» نقش شیرین طرح کن
چرخ بار ما کشد چون عشق باشد کار ما
هوش مصنوعی: خسرو نظم را به زیبایی خلق کن، زیرا عشق بار ما را به دوش میکشد و فعالیت ما نیز از عشق نشأت میگیرد.