شمارهٔ ۹ - این قصیده در مدح ابوالفتح بهادر عبدالرحیم خان گفته شده
از سخن چون چاشنی بخشی به خوان تربیت
پر شود از مغز معنی استخوان تربیت
چشمه حیوان شود از طبع خاکستر پدید
گر برانی نام آتش بر زبان تربیت
از نشاط مجلست کان تا ابد فرخنده باد
گل دهد تخم شرر در بوستان تربیت
بر هوای آستانت گر غباری بگذرد
بر سر خورشید گردد سایه بان تربیت
صفحه طبع تو حاجتگاه معراج سخن
نقطه کلک تو مهر آسمان تربیت
گر به طبع شعله بخشی اعتدال خوی خویش
نیش خار خشگ را گردد فسان تربیت
عقل اول مایه از فضل و هنر کی یافتی؟
گرنه شخص همتت گشتی ضمان تربیت
بهر منع خواب هر شب با خیال مدح تو
بگذرد صدبار بر من پاسبان تربیت
بس که امشب لفظ و معنی در ضمیرم رتبه داشت
بر هم از شادی نمی آید دهان تربیت
عقل گفت: این مرتبت از چیست؟ وین قدر از کجا؟
گفتم از خورشید دانش ز آسمان تربیت
خان خانان ساقی بزم طرب عبدالرحیم
کز شراب نطق بخشد قوت جان تربیت
تا رساند شهپر اقبال و دولت گشته است
عرش، باز همتش را آشیان تربیت
روز و شب بر آسمان دارد زمین روی دعا
کاین سحاب فیض بادا مهربان تربیت
تربیت بر خویش می بالد ز فیض جود تو
ای دل و دستت ز همت بحر و کان تربیت
جنبش اول درآید توسن دانش به سر
دست لطفت گر دهد از کف عنان تربیت
دود نومیدی برآید از متاع علم و فضل
گر عتابت تخته چیند در دکان تربیت
سرنوشت تنگ عیشان را توانی حک کنی
گزلک رحمت چو آری در بنان تربیت
نطفه از مادر اگر ساقط شود در عهد تو
مدفنش همچون رحم گردد مکان تربیت
پر شود از صید معنی جلوه گاه خاطرم
دست طبعت چون کند زه بر کمان تربیت
لطف عهدت بس که بخشد زود آلای کمال
ذکر مدحت برنمی تابد زبان تربیت
گر مربی از فلک خواهم به غیر از لطف تو
منطقه زنار گردد بر میان تربیت
داورا رخصت که چون صیت تو زین درمی برم
بر جبین و چهره و خاطرنشان تربیت
می برم از خوان دانش ذله صد ساله را
گرچه بودم یک دو روزی میهمان تربیت
مایه از جنس کسی دیگر ندارد نظم من
بر متاع خویش دارم کاروان تربیت
می روم در صحن خارستان طبع مدعی
می رسد هردم به گوشم الامان تربیت
می کند شمشیر بی مهری ز همزادش جدا
بکر طبعم را که آمد توامان تربیت
چون «نظیری » از هنر گر کیسه بختم تهی است
لیک بر دل می برم بار گران تربیت
بس که پر گردید از انعام فضلت خاطرم
جز دعا چیزی نگنجد در زبان تربیت
طبع عاقل تا کند از مایه تعلیم سود
عقل کامل تا نفرماید زیان تربیت
نطق جانبخش تو دایم باد با فیض آنچنان
کز تو آموزد مسیحا داستان تربیت
شمارهٔ ۸ - این قصیده ایضا در استدعای صحت و بیان مدحت ابوالفتح بهادر عبدالرحیم خان خانان بن بیرام خان گفته شده: مگر که صبح ز بالین آسمان برخاستشمارهٔ ۱۰ - ایضا در مدح خان خانان بن بیرام خان واقعست: چو شمع سوز دلم عشق بر زبان انداخت
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از سخن چون چاشنی بخشی به خوان تربیت
پر شود از مغز معنی استخوان تربیت
هوش مصنوعی: وقتی که در صحبتهایت نکتهها و معانی عمیق را به دیگران منتقل میکنی، این سخنان مانند چاشنیای عمل میکنند که محتویات یادگیری و تربیت را غنیتر و پربارتر میکنند. با این کار، در واقع عمق و محتوای واقعی تربیت و دانش را به دیگران منتقل میکنی.
چشمه حیوان شود از طبع خاکستر پدید
گر برانی نام آتش بر زبان تربیت
هوش مصنوعی: اگر خاکستر را به حال خود بگذاری، از آن چشمهای پرآب میجوشد. اما اگر به آن نام آتش را بدهی و آن را تربیت کنی، دیگر نمیتواند به این شکل زنده و پرانرژی باشد.
از نشاط مجلست کان تا ابد فرخنده باد
گل دهد تخم شرر در بوستان تربیت
هوش مصنوعی: از خوشی محفل تو، همیشه روزها شاد هستند. بذر عشق و شور در گلستان تربیت کاشته میشود.
بر هوای آستانت گر غباری بگذرد
بر سر خورشید گردد سایه بان تربیت
هوش مصنوعی: اگر بر اثر هوای محبت و نزدیکی به آستانت، حتی گرد و غباری بگذرد، آن گرد و غبار بر سر خورشید تبدیل به سایهای مهربان میشود که نشانهای از تربیت و پرورش است.
صفحه طبع تو حاجتگاه معراج سخن
نقطه کلک تو مهر آسمان تربیت
هوش مصنوعی: طبع و شخصیت تو محلی است که سخن و بیان به بالاترین سطح خود میرسد و قلم تو همچون ستارهای در آسمان، نشان از تربیت و پرورش خاصی دارد.
گر به طبع شعله بخشی اعتدال خوی خویش
نیش خار خشگ را گردد فسان تربیت
هوش مصنوعی: اگر به طبیعت خود زیبایی و اعتدال ببخشید، حتی خار خشک نیز میتواند به زیبایی تبدیل شود.
عقل اول مایه از فضل و هنر کی یافتی؟
گرنه شخص همتت گشتی ضمان تربیت
هوش مصنوعی: عقل و دانش اولیه را از کجا به دست آوردهای؟ اگر اینطور نبود، تلاش و ارادهات باعث تربیت تو نمیشد.
بهر منع خواب هر شب با خیال مدح تو
بگذرد صدبار بر من پاسبان تربیت
هوش مصنوعی: به خاطر این که خوابم را نبرم، هر شب با یاد تو میگذرانم و صد بار از من مراقبت میشود تا به بهترین شکل تربیت شوم.
بس که امشب لفظ و معنی در ضمیرم رتبه داشت
بر هم از شادی نمی آید دهان تربیت
هوش مصنوعی: امشب به قدری در وجودم احساس شادی و خوشحالی دارم که نمیتوانم به راحتی منظور و احساسم را بیان کنم.
عقل گفت: این مرتبت از چیست؟ وین قدر از کجا؟
گفتم از خورشید دانش ز آسمان تربیت
هوش مصنوعی: عقل پرسید که این مقام و جایگاه از کجا آمده و چرا اینقدر ارزشمند است. من در پاسخ گفتم که این از نور دانش است که از آسمان تربیت و آموزش میتابد.
خان خانان ساقی بزم طرب عبدالرحیم
کز شراب نطق بخشد قوت جان تربیت
هوش مصنوعی: ساقی بزم خوشی و سرور، عبدالرحیم، به ما قدرتی میبخشد از شراب که موجب قوت جان و تربیت میشود.
تا رساند شهپر اقبال و دولت گشته است
عرش، باز همتش را آشیان تربیت
هوش مصنوعی: زمانی که شرایط مساعد و خوشیمنی فراهم میشود و اوج موفقیت به دست میآید، باز هم باید تلاش و کوشش را در پرورش و تربیت ادامه داد.
روز و شب بر آسمان دارد زمین روی دعا
کاین سحاب فیض بادا مهربان تربیت
هوش مصنوعی: زمین هر روز و شب به آسمان نگاه میکند و دعا میخواند که این ابرهای پربار رحمت، از طرف خداوند نازل شوند و زمین را پر برکت کنند.
تربیت بر خویش می بالد ز فیض جود تو
ای دل و دستت ز همت بحر و کان تربیت
هوش مصنوعی: خودت را با لطف و generosity تو پرورش میدهی و دل و دستانت به دلیل تلاش و کوشش بیپایان، به شکوفایی رسیدهاند.
جنبش اول درآید توسن دانش به سر
دست لطفت گر دهد از کف عنان تربیت
هوش مصنوعی: در آغاز، علم و دانش به حرکت درمیآید و اگر دست مهربانی تو، کنترل و تربیت آن را بر عهده بگیرد، موفقیت حاصل میشود.
دود نومیدی برآید از متاع علم و فضل
گر عتابت تخته چیند در دکان تربیت
هوش مصنوعی: اگر علم و دانش را به درستی استفاده نکنیم و در تربیت و آموزش بیتوجهی کنیم، ناامیدی و بدبینی نیز به وجود خواهد آمد. زندگی و تلاش برای یادگیری باید با دقت و توجه همراه باشد تا به نتایج مثبت برسیم.
سرنوشت تنگ عیشان را توانی حک کنی
گزلک رحمت چو آری در بنان تربیت
هوش مصنوعی: اگر رحمت را در دست تربیت خود بگیری، میتوانی سرنوشت کسانی که زندگی دشواری دارند را تغییر بدهی و به آنان خوشبختی ببخشی.
نطفه از مادر اگر ساقط شود در عهد تو
مدفنش همچون رحم گردد مکان تربیت
هوش مصنوعی: اگر نطفهای از مادر بیفتد، باید در زمان تو همانند رحم، محل پرورش آن محسوب شود.
پر شود از صید معنی جلوه گاه خاطرم
دست طبعت چون کند زه بر کمان تربیت
هوش مصنوعی: ذهن من پر از معانی و تصاویر زیباست، مانند صید باارزش. حالا این طبیعت و سرشت من است که مانند زه کمان، این معانی را به بهترین نحو تنظیم و فراهم میکند.
لطف عهدت بس که بخشد زود آلای کمال
ذکر مدحت برنمی تابد زبان تربیت
هوش مصنوعی: محبت و وفای تو به اندازهای دلنشین است که میتواند نور زیبایی را به ما ببخشد؛ زبان هیچ گونه تربیتی نمیتواند به زیبایی و عظمت تو اشاره کند.
گر مربی از فلک خواهم به غیر از لطف تو
منطقه زنار گردد بر میان تربیت
هوش مصنوعی: اگر مربی من از آسمان باشد، تنها لطف تو میتواند باعث شود که زندگیام در مسیر درست و تربیت مناسب قرار بگیرد.
داورا رخصت که چون صیت تو زین درمی برم
بر جبین و چهره و خاطرنشان تربیت
هوش مصنوعی: ای داور، اجازه بده تا نام تو را بر پیشانی و چهرهام بنویسم و در ذهن خود روشن نگهدارم.
می برم از خوان دانش ذله صد ساله را
گرچه بودم یک دو روزی میهمان تربیت
هوش مصنوعی: من از سفرهی علم و دانش، اندوختههای زیادی را به دست میآورم، هرچند که تنها برای مدت کوتاهی مهمان آموزش و تربیت بودهام.
مایه از جنس کسی دیگر ندارد نظم من
بر متاع خویش دارم کاروان تربیت
هوش مصنوعی: نظم و ترتیب من وابسته به چیز دیگری نیست و من تنها بر روی ارزشها و ویژگیهای خودم کار میکنم.
می روم در صحن خارستان طبع مدعی
می رسد هردم به گوشم الامان تربیت
هوش مصنوعی: در جایی که پر از خار و برنده است، در حرکت هستم و هر لحظه صدای فریاد کمک و نجات از جانب دلم به گوشم میرسد.
می کند شمشیر بی مهری ز همزادش جدا
بکر طبعم را که آمد توامان تربیت
هوش مصنوعی: شمشیر یاری به سمت بیوفایی میتازد و این بیوفایی طبیعی من را از همزادش جدا میکند، زیرا تربیت من بهطور همزمان شکل گرفته است.
چون «نظیری » از هنر گر کیسه بختم تهی است
لیک بر دل می برم بار گران تربیت
هوش مصنوعی: هرچند که من از نظر مالی وضع خوبی ندارم و ثروتمند نیستم، اما به خاطر تربیتی که دریافت کردهام، احساس سنگینی و ارزشمندی در دل خود دارم.
بس که پر گردید از انعام فضلت خاطرم
جز دعا چیزی نگنجد در زبان تربیت
هوش مصنوعی: به خاطر فراوانی نعمتها و لطفهای تو، دیگر چیزی جز دعا در ذهنم نمیماند و زبانم فقط به ذکر سپاس و دعا مشغول است.
طبع عاقل تا کند از مایه تعلیم سود
عقل کامل تا نفرماید زیان تربیت
هوش مصنوعی: عقل درست و پخته از آموزش و یادگیری بهرهمند میشود و بدون آموزش مناسب، تربیت نمیتواند به پرورش عقل موثر بپردازد.
نطق جانبخش تو دایم باد با فیض آنچنان
کز تو آموزد مسیحا داستان تربیت
هوش مصنوعی: سخن زیبا و مؤثر تو همیشه با رحمت و نعمت همراه باشد، به طوری که مانند مسیحا، پیامهای تربیتی از تو بیاموزیم.