گنجور

شمارهٔ ۳۱ - ایضا در منقبت امام هشتم

سیم و زر از بهر چیست وقف کرم داشتن
بر همه کردن نثار وز همه کم داشتن
سر به فلک می کشد ابر ز در ریختن
خاک به سر می کند کان ز درم داشتن
شیوه آزادگان دادن و نگرفتن است
عیب کریمان بود سود و سلم داشتن
همت دونان بود شاد به قسمت شدن
سنت خاصان بود ز آمده غم داشتن
سیرت مردان عشق پیش بلا رفتنست
بر هدف جان به زخم حمد رقم داشتن
معنی موعود را یافتن اندر وجود
صورت موجود را محو عدم داشتن
سور گرفتن به سوک، نوش مکیدن ز نیش
زندگی از مردگی، شهد ز سم داشتن
چشم گشادن به سر، وجد نمودن به دل
عقل نهادن ز سر، هوش بدم داشتن
داد ازین مشت زرق دلق سیاهان عصر
هست همه کارشان، نور ظلم داشتن
جای ورع کرم وار، فرد و مجرد شدن
گاه طمع نحل وار، خیل و حشم داشتن
بر سر خوان ها چو مور، صف زدن و تاختن
از صف هیجا چو گور، وحشت و رم داشتن
در نظر دوستان، لاف فضیلت زدن
از سخن آشنا گوش اصم داشتن
داد ز سهو فقیر، آه ز لهو امیر
تا به کی ایام را نسخه سقم داشتن
ننگ ازین طور بد خاتم جمشید را
ملک به زیر نگین پشت به خم داشتن
شرم ازین رسم زشت، سکه چیپال را
کوب ز پس یافتن، رخ به صنم داشتن
غرق زمین قوم لوط، چند چو کشتی نوح
برشدن از راه پشت، پای شکم داشتن
عرق عوام النسا، بردن از ایوان برون
خیل خواص الرجال، ز اهل حرم داشتن
بر نمط یک نظر، خواستن انواع را
بر قدم یک هنر، مدحت و دم داشتن
بر سر یک حبه خیر، کوس صلا کوفتن
بر سر یک کاسه آش، چتر و علم داشتن
کشت عمل گیرمت لعل درآرد به بار
حسرت شداد بین، باغ ارم داشتن
گیرمت از مال و جاه، سر گردون پری
قدرت نمرود بین، جور و ستم داشتن
زود عنان خرد، از کف شهوت برآر
فتنه بود دیو را خاتم جم داشتن
اخلع نعلیک گفت، زانکه نه در خور بود
حرف تقدس زدن، فکر غنم داشتن
بت شکن و حق گزین، زانکه سزاوار نیست
قبله به دل ساختن، بت به حرم داشتن
چند دلا پی روی جهل خطاپیشه را
بر خرد پیش بین، پیش قدم داشتن
دم به ملایک برآر، عیسی شافی بزای
چند ز هر ناگوار، رنج و الم داشتن
بو که نصیبت شود از نفس محرمی
جان به سخن کاشتن، روح به دم داشتن
شرم «نظیری » کجاست؟ خاک برین همتت
سخره هند آمدن، ملک عجم داشتن
صاحب ادراک را، عیب خردمندیست
کار دنی ساختن، شغل اهم داشتن
پیشه شایسته چیست؟ دیده امید را
بر در شاه رضا، تخم بنم داشتن
از لب حفاظ او، حرز بقا خواستن
وز دم خدام او چشم کرم داشتن
خادم مرقد شدن، وز اثر خدمتش
عمر ابد یافتن فضل قدم داشتن
پیش گرفتن به صدق سیرت اجداد را
عذر سلف خواستن، کار امم داشتن
مفخر دوران شدی، سید اهل سخن
ننگ نمی آیدت از اب و عم داشتن؟
همچو زر بیغشی، زاده دارالعیار
چهره نباید ز شرم، زرد و دژم داشتن
بر اثر تربیت، عیب نمایان بود
در گرانمایه را، عار ز یم داشتن
خط دو ویرانه ده، گو مشور امضا بس است
قاف به قاف جهان، زیر قلم داشتن
تا به سما از سمک دفتر دیوان تست
بهر چه می بایدت، فرش وخیم داشتن؟
عز غنا فانیست، فضل سخن جاودان
پس به چه کار آیدت، خیل و خدم داشتن؟
معرکه بس فتنه زاست کنج سکونی گزین
بیش نمی بایدت، لا و نعم داشتن

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سیم و زر از بهر چیست وقف کرم داشتن
بر همه کردن نثار وز همه کم داشتن
هوش مصنوعی: نقره و طلا چرا ارزش دارند؟ برای این است که سخاوتمندانه به دیگران تعلق گیرد و از خود کم نگذاریم.
سر به فلک می کشد ابر ز در ریختن
خاک به سر می کند کان ز درم داشتن
هوش مصنوعی: ابرها به خاطر ریختن خاک بر سر، به آسمان می‌روند و این نشان‌دهنده این است که داشتن زمین و ثروت، انسان را به دنبه‌دار شدن واداشته است.
شیوه آزادگان دادن و نگرفتن است
عیب کریمان بود سود و سلم داشتن
هوش مصنوعی: آزادگان به این طریق زندگی می‌کنند که چیزی را نمی‌گیرند و نمی‌خواهند در مقابل چیزی بدهند. اما اگر بزرگان و کریمان در این زمینه منفعت‌طلبی کنند یا به دنبال سود باشند، این رفتار برای آن‌ها ناپسند و مایه عیب است.
همت دونان بود شاد به قسمت شدن
سنت خاصان بود ز آمده غم داشتن
هوش مصنوعی: جان پایین‌مرتبه‌ها به خوشحالی از قسمت خوشش می‌آید، در حالی که افراد خاص و برتر، غمِ آمدن و رفتن را دارند.
سیرت مردان عشق پیش بلا رفتنست
بر هدف جان به زخم حمد رقم داشتن
هوش مصنوعی: راه و سیرت مردان عاشق این است که در برابر مشکلات و بلاها صبوری و استقامت نشان دهند و به هدف خود که جانشان است، با جانفشانی و فداکاری دست یابند.
معنی موعود را یافتن اندر وجود
صورت موجود را محو عدم داشتن
هوش مصنوعی: یافتن حقیقت موعود در وجودی که دارد، به این معناست که باید وجود فعلی را از بین برد و به عدم پی برد.
سور گرفتن به سوک، نوش مکیدن ز نیش
زندگی از مردگی، شهد ز سم داشتن
هوش مصنوعی: در لذت بردن از زندگی، حتی در سختی‌ها و مشکلات، باید شیرینی را پیدا کرد و از تلخی‌ها به نحو مثبتی استفاده کرد. زندگی می‌تواند با چالش‌ها و دردسرهایی همراه باشد، اما در میان آن‌ها هم‌چنان می‌توان طعم خوشی و شکوفایی را تجربه کرد.
چشم گشادن به سر، وجد نمودن به دل
عقل نهادن ز سر، هوش بدم داشتن
هوش مصنوعی: باز کردن چشم‌ها و شاد شدن در دل، بی‌خبر از عقل و خرد، بی‌محلی به هوش و آگاهی.
داد ازین مشت زرق دلق سیاهان عصر
هست همه کارشان، نور ظلم داشتن
هوش مصنوعی: این بیت درباره‌ی ناپاکی و فریب‌کاری افرادی است که به ظاهر خود می‌پردازند و در واقع در درونشان تاریکی و فساد وجود دارد. این افراد با حقه‌ها و نیرنگ‌های خود سعی دارند برتری و قدرت خود را نمایش دهند، ولی در واقع بر مبنای ظلم و ستم به دیگران ساخته شده‌اند.
جای ورع کرم وار، فرد و مجرد شدن
گاه طمع نحل وار، خیل و حشم داشتن
هوش مصنوعی: در زندگی، بهتر است که انسان مانند کرم با وقار و شرم رفتار کند و به دنبال کمال و فردیت باشد، نه آنکه مانند زنبور با طمع و جمع‌آوری مستمر مشغول باشد و به انبوهی از مسائل و خواسته‌ها توجه کند.
بر سر خوان ها چو مور، صف زدن و تاختن
از صف هیجا چو گور، وحشت و رم داشتن
هوش مصنوعی: انسان‌ها در موقعیت‌های مختلف به مانند مورچه‌ها در صف‌های طولانی، گرد هم می‌آیند و در عین حال، همانند گورخرها که در مواجهه با خطر وحشتزده و پراکنده می‌شوند، از شرایط نامطلوب فرار می‌کنند.
در نظر دوستان، لاف فضیلت زدن
از سخن آشنا گوش اصم داشتن
هوش مصنوعی: در چشم دوستان، خود را بزرگ نشان دادن و در عین حال گوش‌تان از شنیدن حرف‌های آشنا نشنو باشد.
داد ز سهو فقیر، آه ز لهو امیر
تا به کی ایام را نسخه سقم داشتن
هوش مصنوعی: فقیر از روی نادانی فریاد می‌زند و امیر به خاطر تفریحاتش آه و ناله می‌کند. تا کی باید روزگار را با درمان‌های نادرست سپری کرد؟
ننگ ازین طور بد خاتم جمشید را
ملک به زیر نگین پشت به خم داشتن
هوش مصنوعی: شرم و ننگ از این که پادشاهی و قدرت جمشید، که نماد عظمت و شکوه است، به زیر انگشتری بیفتد و ما به این وضعیت تن بدهیم.
شرم ازین رسم زشت، سکه چیپال را
کوب ز پس یافتن، رخ به صنم داشتن
هوش مصنوعی: این بیت به انتقاد از رفتار ناپسند و اخلاقی اشاره دارد. به نظر می‌رسد گوینده از اینکه برخی افراد به دنبال زد و بند و تقلب هستند، خشمگین است. او از اینکه در عوض رفتارهای درست و شفاف، به سمت کارهای غیراخلاقی و پنهانی گرایش پیدا می‌کنند، ابراز ناراحتی می‌کند. در نهایت، گویندهخواهان رفتارهای صحیح و دوری از زشتی‌هاست.
غرق زمین قوم لوط، چند چو کشتی نوح
برشدن از راه پشت، پای شکم داشتن
هوش مصنوعی: قوم لوط به دلیل انحرافاتشان در دل زمین غرق شدند، همانطور که برخی از افراد در زمان نوح با کشتی نجات پیدا کردند. این نشان می‌دهد که برخی که چاره‌ای جز نجات نداشتند، به راحتی از پشت آمده و به خاطر زندگی و بقای خود به ناچار پا در میان خطرات گذاشتند.
عرق عوام النسا، بردن از ایوان برون
خیل خواص الرجال، ز اهل حرم داشتن
هوش مصنوعی: عرق و زحمت مردم عادی را از ایوان بیرون ببرید و به جمع خاصان و مردان بزرگ تحویل دهید، زیرا اهل حرم و خانواده‌ی بزرگانی هستند که از آن بهره‌مند می‌شوند.
بر نمط یک نظر، خواستن انواع را
بر قدم یک هنر، مدحت و دم داشتن
هوش مصنوعی: به سبک یک نگاه، درخواست انواع زیبایی‌ها بر اساس یک هنر، به ستایش و ذکر صفات نیک پرداختن.
بر سر یک حبه خیر، کوس صلا کوفتن
بر سر یک کاسه آش، چتر و علم داشتن
هوش مصنوعی: برای یک تکه کوچک خیر، سر و صدا کردن مثل اینکه بر سر یک کاسه آبگوشت، علم و فنون زیادی داشته باشی.
کشت عمل گیرمت لعل درآرد به بار
حسرت شداد بین، باغ ارم داشتن
هوش مصنوعی: اگر در زندگی اقدام و تلاش کنی، می‌توانی به نتایج خوب و ارزشمندی دست یابی. اما اگر بی‌عمل بمانی، تنها حسرت و ناکامی نصیبت خواهد شد. به همین خاطر باید به دنبال دستیابی به کامیابی و زیبایی زندگی بود.
گیرمت از مال و جاه، سر گردون پری
قدرت نمرود بین، جور و ستم داشتن
هوش مصنوعی: من تو را با مال و ثروت به دام می‌اندازم، و مانند نمرود، که قدرتی با آن سرگردان بود، می‌توانم سختی و ظلم را به تو تحمیل کنم.
زود عنان خرد، از کف شهوت برآر
فتنه بود دیو را خاتم جم داشتن
هوش مصنوعی: به سرعت کنترل عقل و تفکر خود را از دست خواهی داد، اگر بیشتر از حد به تمایلات و شهوت‌های خود توجه کنی. این کار مانند این است که اجازه دهی دیوی درونی بر تو حکمرانی کند و تو را به زوال بکشاند.
اخلع نعلیک گفت، زانکه نه در خور بود
حرف تقدس زدن، فکر غنم داشتن
هوش مصنوعی: "کفش‌هایت را بیرون بیاور" گفت، زیرا صحبت دربارهٔ مقدسات در اینجا مناسب نیست و باید به فکر منافع خود بود.
بت شکن و حق گزین، زانکه سزاوار نیست
قبله به دل ساختن، بت به حرم داشتن
هوش مصنوعی: بت‌شکن و انتخاب‌کننده‌ی حق، زیرا شایسته نیست که قلب را به قبله‌ایی ناحق بسپاریم و بت را در حرم نگه داریم.
چند دلا پی روی جهل خطاپیشه را
بر خرد پیش بین، پیش قدم داشتن
هوش مصنوعی: چندین نفر از دلیران، به دنبال شخص نادان و خطاکار رفته‌اند، در حالی که باید به خرد و دانایی توجه کنند و خود را پیشگام در این مسیر قرار دهند.
دم به ملایک برآر، عیسی شافی بزای
چند ز هر ناگوار، رنج و الم داشتن
هوش مصنوعی: با نفس خود ملائکه را به آرامش دعوت کن، زیرا عیسی (ع) برای درمان بیماری‌ها به دنیا آمده است و باید از هر درد و رنجی که وجود دارد، بگذری.
بو که نصیبت شود از نفس محرمی
جان به سخن کاشتن، روح به دم داشتن
هوش مصنوعی: اگر توفیق داشته باشی که از وجود کسی نزدیکی بهره‌مند شوی، در آن صورت می‌توانی با کلام خود، جان را پروانگی بخشیده و با دم وجود او زندگی را به تجربه‌ای ناب تبدیل کنی.
شرم «نظیری » کجاست؟ خاک برین همتت
سخره هند آمدن، ملک عجم داشتن
هوش مصنوعی: شرم «نظیری» کجاست؟ این همت و تلاش تو، حتی برای دست‌یابی به خاک هندوستان هم کم ارزش به نظر می‌رسد، در حالی که تو می‌توانستی صاحب سرزمین‌های بزرگتری باشی.
صاحب ادراک را، عیب خردمندیست
کار دنی ساختن، شغل اهم داشتن
هوش مصنوعی: کسی که اندیشه و درک دارد، اگر به کارهای دنیوی مشغول شود، به نوعی نقص و کمبود در خرد خود دچار شده است. او باید به مسائل مهم‌تری توجه کند و به جای درگیر شدن در کارهای سطحی، به امور با اهمیت بپردازد.
پیشه شایسته چیست؟ دیده امید را
بر در شاه رضا، تخم بنم داشتن
هوش مصنوعی: شغل مناسب چیست؟ این است که با امید به درگاه شاه رضا برویم و آرزو کنیم که در آنجا بذر موفقیت را بکاریم.
از لب حفاظ او، حرز بقا خواستن
وز دم خدام او چشم کرم داشتن
هوش مصنوعی: از لبی که محافظت می‌کند، خواستن بقا و از نفس خدایان انتظار لطف و بخشش داشتن.
خادم مرقد شدن، وز اثر خدمتش
عمر ابد یافتن فضل قدم داشتن
هوش مصنوعی: خدمت کردن در کنار مرقد و آرامگاه، باعث می‌شود که انسان از برکت این خدمت، زندگی جاودانه‌ای پیدا کند و درخشش و شایستگی پیدا کند.
پیش گرفتن به صدق سیرت اجداد را
عذر سلف خواستن، کار امم داشتن
هوش مصنوعی: به دنبال راستی و درستکاری اجداد خود رفتن و از پیشینیان عذرخواهی کردن، نشانه‌ای از شخصیت بزرگ و ملاحظه‌کار است.
مفخر دوران شدی، سید اهل سخن
ننگ نمی آیدت از اب و عم داشتن؟
هوش مصنوعی: تو در این زمانه به عنوان یک شخص محترم و برجسته شناخته می‌شوی؛ آیا از داشتن ریشه و نسبی که به آب و زمین مربوط می‌شود، خجالت نمی‌کشی؟
همچو زر بیغشی، زاده دارالعیار
چهره نباید ز شرم، زرد و دژم داشتن
هوش مصنوعی: چهره کسی که در مکانی با ارزش و پر از قابلیت‌ها به دنیا آمده، نباید به خاطر شرم و خجالت زرد و غمگین باشد، بلکه باید مانند طلا خالص و درخشان باشد.
بر اثر تربیت، عیب نمایان بود
در گرانمایه را، عار ز یم داشتن
هوش مصنوعی: به دلیل تربیت مناسب، نقص‌ها و عیب‌ها در انسان‌های باارزش آشکار می‌شود و داشتن عیب برای چنین افرادی باعث شرم است.
خط دو ویرانه ده، گو مشور امضا بس است
قاف به قاف جهان، زیر قلم داشتن
هوش مصنوعی: به ویرانه‌ها نرو، زیرا مشورت کردن کافی است. در هر کجای جهان که می‌روی، این را در نظر داشته باش که زیر قلم و نوشته‌های خودت، تأثیرگذار هستی.
تا به سما از سمک دفتر دیوان تست
بهر چه می بایدت، فرش وخیم داشتن؟
هوش مصنوعی: تا آسمان، تمام جریان‌های زندگی و هدایت‌های الهی را در دفتری به نام دیوان‌ات ثبت کرده‌ای. حالا چرا باید نگرانی یا افسردگی را بر خود تحمیل کنی و زندگی را بر خود سخت بگیری؟
عز غنا فانیست، فضل سخن جاودان
پس به چه کار آیدت، خیل و خدم داشتن؟
هوش مصنوعی: ثروت و ثروتمندی به زودی از بین می‌روند، اما فضایل و دانایی همیشه باقی خواهند ماند. پس داشتن اشخاص زیاد و خدمتکار چه فایدهای دارد؟
معرکه بس فتنه زاست کنج سکونی گزین
بیش نمی بایدت، لا و نعم داشتن
هوش مصنوعی: در اینجا گفته می‌شود که در زندگی، نباید در گوشه‌ای آرام و بی‌تحرک بایستی، زیرا در چنین جاهایی، حوادث و فتنه‌های زیادی وجود دارد. بهتر است از این سکون دوری کنی و درگیر انجام کارهای مفید و مثبت باشی. همچنین، بهتر است تحت تأثیر افکار منفی یا دلسردکننده نباشی و به جای آن، با انگیزه و امید به جلو حرکت کنی.