گنجور

شمارهٔ ۹

طاقتم نیست دلا بار غم هجران را
همره قافله کن روز وداعش جان را
قرص خور گر بخم زلف کشیدی چه عجب
اینچنین گوی بیایست چنین چوگان را

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

طاقتم نیست دلا بار غم هجران را
همره قافله کن روز وداعش جان را
هوش مصنوعی: ای دل، طاقت تحمل غم فراق را نداری، پس در روز وداع آن را با کاروان همراه کن و جانت را به آن بسپار.
قرص خور گر بخم زلف کشیدی چه عجب
اینچنین گوی بیایست چنین چوگان را
هوش مصنوعی: اگر زیبای تابناک در کوی ما غرق زلفش شد، چه تعجبی دارد؟ اینجا باید مانند گوی چوگان در میدان بازی بایستیم.