گنجور

شمارهٔ ۸۳

ریزند خون من آخر خوبان بعربده جوئی
نی نیست جای شکایت کاین است رسم نکوئی
ای داده دل بجدائی تا کی قرین جفائی
سوی صفا نگرانی راه وفا نپوئی
خواهم که بخت مساعد یاری کند بدو چیزم
یا ساده با لب جامی یا باده با لب جوئی

اطلاعات

وزن: مستفعلن فعلاتن مستفعلن فعلاتن
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ریزند خون من آخر خوبان بعربده جوئی
نی نیست جای شکایت کاین است رسم نکوئی
هوش مصنوعی: خوبان در آخر کار باعث ریزش خون من می‌شوند و اگر بخواهند از من بد رفتار کنند، جای شکایت نیست، زیرا این هم جزو خصائل نیک آنهاست.
ای داده دل بجدائی تا کی قرین جفائی
سوی صفا نگرانی راه وفا نپوئی
هوش مصنوعی: ای دل که به جدایی عادت کرده‌ای، تا کی باید در کنار بدی‌ها زندگی کنی؟ به سوی آرامش و پاکی نگاه کن و از مسیر وفا و محبت دور نشو.
خواهم که بخت مساعد یاری کند بدو چیزم
یا ساده با لب جامی یا باده با لب جوئی
هوش مصنوعی: می‌خواهم که شانس و اقبال به من کمک کند تا یا یک چیز ساده داشته باشم، یا نوشیدنی در لب جوی.

حاشیه ها

1403/12/24 16:02
علیرضا بدیع

راه وفا بنپوئی یا راه وفا تو نپویی باید باشد بیت دوم

1403/12/24 16:02
علیرضا بدیع

یا باده بر لب جویی نیست بیت اخر؟