گنجور

شمارهٔ ۴۵

حالی نداد روی ز درس ادب مرا
بر جرعه ریز ساقی آب طرب مرا
از بام اوفتاده مرا طاس می بیار
هل تا برند مست بر میر شب مرا
جان بر سر لبست و دل از خون لبالبست
جام لبالبی بنه ایجان بلب مرا

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

حالی نداد روی ز درس ادب مرا
بر جرعه ریز ساقی آب طرب مرا
هوش مصنوعی: ساقی، حال مرا بر اثر آموختن ادب خوب نکرد و به من شادابی و سرحالی نداد.
از بام اوفتاده مرا طاس می بیار
هل تا برند مست بر میر شب مرا
هوش مصنوعی: از بالای او افتاده‌ام و مرا بی‌تابی و سردرگمی بگیر تا مرا به سوی مستی و شادی در شب ببرند.
جان بر سر لبست و دل از خون لبالبست
جام لبالبی بنه ایجان بلب مرا
هوش مصنوعی: من در حال نزدیک شدن به مرگ هستم و قلبم از غم پر شده است. ای عزیز، زیبایی‌ات را به من نشان بده و بگذار تا از این حال رهایی یابم.