گنجور

شمارهٔ ۳۶

شمیم نافه میدهد نسیم جویبارها
گذشته آهوی ختن مگر ز کوهسارها
شنیده بوی فرودین مگر ز باد عنبرین
بلب گرفته ساتکین ز لاله جو کنارها
اگر نه نرگس چمن کشیده بادۀ کهن
چرا خزد بخویشتن چو کهنه میگسارها
پیام وصل گل مگر شنیده بلبل سحر
که کرده باز ناله سر بدور شاخسارها

اطلاعات

وزن: مفاعلن مفاعلن مفاعلن مفاعلن
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شمیم نافه میدهد نسیم جویبارها
گذشته آهوی ختن مگر ز کوهسارها
هوش مصنوعی: نسیم جویبارها عطر و بویی مثل عطر گل ها منتشر می‌کند و به نظر می‌رسد که آهوهای ختن از کوه‌ها گذشته‌اند.
شنیده بوی فرودین مگر ز باد عنبرین
بلب گرفته ساتکین ز لاله جو کنارها
هوش مصنوعی: شاید از نسیم خوشبوی بهار به مشام می‌رسد، که با عطر دل‌انگیز خود، بلبلی را در کنار لاله‌ها به سرحالی واداشته است.
اگر نه نرگس چمن کشیده بادۀ کهن
چرا خزد بخویشتن چو کهنه میگسارها
هوش مصنوعی: اگر نرگس در باغ به حالت افتاده و پژمرده نباشد، پس چرا مانند میگسارهای پیر به خود می‌پیچد و زانوی غم به بغل می‌گیرد؟
پیام وصل گل مگر شنیده بلبل سحر
که کرده باز ناله سر بدور شاخسارها
هوش مصنوعی: بلبل سحر ناله‌اش را به دور شاخه‌ها ادامه می‌دهد و گویی پیامی از پیوند گل را شنیده، اما هنوز در حسرت آن است.