گنجور

بخش ۵۰ - در مدح امیرالمؤمنین علیه السلام

سحّ طرفی الدّموع حتی تخلی
و فوادی من الجوی لا یسلی
من یودی لصیر عنی سلاماً
ان قلباً حواه منه تخلی
یا نذیر المشیب اغدرت اما
کان یجدی الانذار فیه ضلی
قل لطرف لم یخط فی السحر سهماً
قر عیناً فقد هویت المعلی
لا تصدّن طرف عینک عنی
هود الله قاتلی لیس الا
سل بین الجفون منه سیوف
و دم الناظرین فی البین طلا
اعذرانی فی تاثر لا یراعی
من زمام و لا یراقب و الا
لا یغرنک ابتام لماه
علّه طارق یری الجدّ هزلا
فاقض یا ذو القصاص ما انت قاص
قد ملکت الرقاب عقداً و حلا
کاد من ذاق ما بفیک لیبلی
ان روح بن مریم فیک حلا
عن لی مدح من ثوی بالعزبین
فان النشید من فیک اهلی
حبذا وقفه بنهر المعلّی
و نجوم من افقه تتجلّی
و عهود خلت بارض الغربین
سقتها الحیاء و بلا و طلّا
لست انسی بها معرّس انس
جمع الله للمنی فیه شملّا
و جناناً حوت قنادیل یاقوت
علی قبه الزبرجد تدلی
و عیوناً کانها نحر عین
بعقود من اللآلی تحلّی
و طیوراً علی القصون نغبین
لحون الزبور فصلاً ففصلا
و ظباء یطقن حول حمامها
لا کظبی الفلاء عطفاً و دلّا
هذه انما و لیکم الله
نناوی به نهاراً و لیلا
بابی مصدر الوجود و لو لاه
لعادت ام القوابل نکلی
صوره الزعیه من رآها
کبرّ الله ذالعلی و اهلاً
ذاک نور الله الذی خرموسی
صعقاً من سناه لما تجلّی
و کتاب الله الّذی نفخات
القدس آیا علی الناس تتلی
ضل من قال با التمثل فی الله
ولو انّه لما کان الاّ
عرّفوه بکل نعت بدیع
من معاینه و المعرف اجلی
کم لمن رام ان یصیب مداه
قلت مهلا ابعدت مرماک مهلا
جل وجه الله المیهمن عن نعت
سوی من براه عزّ و جلا
عیلم تستقی جد اول جدواه
صودای النفوس علا و نهلا
کم له السماء آیات نصّ
باهرات کالشمس بل هی اجلی
فسل النجم اذنهادی الی الارض
الی بیت من هوی و ادلاّ
و سل الشمس من اقام قناها
بعد ما کورت فقام و صلی
و لمن سلمت عذاه دعاها
فی حضور من الجماعه قبلا
یا لها من مناقب عی عنها
یعملات النهار و اللیل ثقلا
جل نفس الرّسول عن ان تسامی
ضل قوم بغو لمثلک مثلا
اوسئلت البیت المحرم عن اول
من صدق الرسول وصلی
لتجیبک الحصا انّه هو
و علوج الحجاز یدعون بغلا
این ماحی الاصنام من عابدیها
تعس قوم قاست علی الشمس ظلاّ
یاتری این کان شیخا قریش
یوم نادی جبرئیل لا سیف الا
رب امر لا یحسن الکشف و عنه
سعدد عنی عن ذکر سعدی و لیلا
کم باحد و خیبر و حنین
هنوات او فصلت لا ملاّ
من محی ظلمه الضلال بیدر
و عتیق تحت العریش استضلا
قدماه حتی اقسام قنا
الاسلام فاستاخره لما استقلا
سر حنانیک فی البلاد و باحث
عن بطون الکرام جیلا فجیلا
فانظرن هل و تری لتیم بن مر
اوعدی یا سعد فیها محلا
لا و من شق جانب البیت حتی
دخلت فیه امه و هی حبلی
فتخلّت عن اسجع هاشمی
بورکت حاملا و بورکت حلا
و سمی غارب النبی فخی
عنه اصنامهم و حسبک نبلا
لو امیدت باهلها الارض حتی
لا یری آثر لادم نسلا
ولد تیم بن مره و عدی
لا یکونان للخلافته اهلاً
لیت شعری اکان فیم بنی
بعد حتی یکون بالناس اولی
ام اجاد صلحاً بغیر ارتضاء
من ذویه اولی لهم ثم اولی
ام باجماع امته لیس فیها
قول اهدی الوری الی الحق سبلاً
اقضاء بلا حضور الخصمین
قضی الله فی ذوی الجور عدلا
فلیجیز و افعال امت موسی
حین ما قلّدو الا لوهیته عجلاً
حیث کاوا اشد و کنا و اقوی
عده منهم و اعذر قولا
لا و حق النبی اما امام
امر الله بعده ان یولی
او جهود به و قول بان
الله خلی سبیلها لتصلاّ
اثر الله ما لک الملک عن
تدبیره للعبید عی و ملاّ
فصفا ملکه لرعیان منیب
کسوام الهیام بهماً و جهلاً
فعدو غب رعیهم فی المراعی
زعمائ الامور عقد وحلاّ
ام رسول الا آله ضیع دیناً
طل فیه الدمآء حتی تعلی
اذ تولی و لم یخلف زعیماً
یتحامی حریمه ان یحلاّ
لا و حق الاسلام لاذی و لاذا
کذب العادلون حاشا و کلا
سعد سرنحو طیبته و ائت قبراً
خضعت دونه الملائک ذلا
قبر خیر الوری و اکرم من
داس تراب الغبراء حزناً و سهلاً
زر وطف حوله تجد فیه انوار
هدی من قبابه تتجلی
ثم صح صحیه الصریخ و قل یا
ذالمعالی علیک ذوالعرش صلی
ان دیناً بذات نفسک فیه
او دعته العلوج شیخاً عتلاً
فقضی فیه ما قضی ثم اوصی
با البقایا الی اخیه و دلی
ثم اولی بها ثالث القوم
غلولا لا حی فیما اغلاّ
فتولاه اطهر العرب ذیلاً
لم تولد له العقائل مثلاً
فذراه ذر و الهشیم فلم تبرک
حراماً اتاه الا احلا
فتملت بها امی و لما
اوغلت اوطئته خیلا و رجلا
ثم عرج الی ضجیعیه و اسئل
لمن المرقد الذی فیه حلا
یا خلیلی خلیاً عن ملامی
ن و حراً فی الصدر لا زال یغلا
افتر ذی خلافته الله عمن
حفه الله ان یساجل فضلا
و هو قطب الرحی تدور علیه
ذائرات الا کوان علواً و سفلا
خص من ربه بانوار قدس
ملات خافقیه عرضاً و طولا
و بلیها من لاله جمل فیها
و لا ناقته و لا هزخیلا
یا امیر الوری مدیحته عبد
قداتی موصلا بحبلک حبلا
فتقبل منه بضاعه عاف
لم یجد للو قود غیرک اهلا
صل وجد ایها العزیز و اوف
الکیل و ازدده من نوالک کیلا

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سحّ طرفی الدّموع حتی تخلی
و فوادی من الجوی لا یسلی
هوش مصنوعی: اشک‌هایم را برمی‌دارم و آنقدر می‌ریزم تا به دل شادابی برسم، اما هیچ چیزی نمی‌تواند دل شکسته‌ام را تسکین دهد.
من یودی لصیر عنی سلاماً
ان قلباً حواه منه تخلی
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد از من سلامی بفرستد، باید بداند که دلم از عشق او پر شده است.
یا نذیر المشیب اغدرت اما
کان یجدی الانذار فیه ضلی
هوش مصنوعی: ای پیر سالخورده، تو هشدار دادی، اما آیا هشدار دادن در چنین وضعیتی فایده‌ای دارد؟
قل لطرف لم یخط فی السحر سهماً
قر عیناً فقد هویت المعلی
هوش مصنوعی: به کسی بگو که در زیبایی‌ها و جاذبه‌های سحرآمیز دیگران نگاه نکند، زیرا زیبایی همانی است که دل را به خود مشغول می‌کند و به عشق و شیدایی می‌انجامد.
لا تصدّن طرف عینک عنی
هود الله قاتلی لیس الا
هوش مصنوعی: نگاهت را از من برگردان، چون خداوند قاتل من نیست و هیچ چیز دیگری وجود ندارد.
سل بین الجفون منه سیوف
و دم الناظرین فی البین طلا
هوش مصنوعی: میان پلک‌ها شمشیرهایی است و قطرات خون ناظرین در فاصله طلاگون شده است.
اعذرانی فی تاثر لا یراعی
من زمام و لا یراقب و الا
هوش مصنوعی: عذری ندارم در احساسی که به آن توجه نمی‌شود و نه مدیریتی بر آن هست.
لا یغرنک ابتام لماه
علّه طارق یری الجدّ هزلا
هوش مصنوعی: به تو نگوید که آبی که در خواب می‌بینی بر تو خوشایند است، زیرا ممکن است آنچه را که در حقیقت می‌بینی را جدی نگیری.
فاقض یا ذو القصاص ما انت قاص
قد ملکت الرقاب عقداً و حلا
هوش مصنوعی: ای صاحب حق قصاص، هرگونه که خواستی انجام بده، زیرا تو بر جانها تسلط داری و اختیار بر آنها را داری.
کاد من ذاق ما بفیک لیبلی
ان روح بن مریم فیک حلا
هوش مصنوعی: کسی که طعم عشق و احساسات را چشیده باشد، می‌تواند ببیند که روح عیسی بن مریم در محبت تو چه زیبایی‌هایی دارد.
عن لی مدح من ثوی بالعزبین
فان النشید من فیک اهلی
هوش مصنوعی: برای من ستایشی از کسی که در دو پادشاهی سکونت دارد، آغاز کن؛ زیرا آوازه و سرود تو از خاندان من است.
حبذا وقفه بنهر المعلّی
و نجوم من افقه تتجلّی
هوش مصنوعی: ای کاش لحظه‌ای در کنار نهر زیبا بایستیم و ستاره‌هایی که در آسمان می‌درخشند را تماشا کنیم.
و عهود خلت بارض الغربین
سقتها الحیاء و بلا و طلّا
هوش مصنوعی: در روزگاران گذشته در سرزمین‌های غربی، عفت و شرافت بر زندگی جاری بود و مردم با وقار و احترام رفتار می‌کردند.
لست انسی بها معرّس انس
جمع الله للمنی فیه شملّا
هوش مصنوعی: من در اینجا با یاد تو زندگی می‌کنم و دل‌تنگ تو هستم، زیرا خداوند همه‌ی آرزوهای ما را در اینجا گرد هم آورده است.
و جناناً حوت قنادیل یاقوت
علی قبه الزبرجد تدلی
هوش مصنوعی: در بهشت، لوسترها و چراغ‌های گران‌بهای یاقوتی از گنبدی سبز رنگ آویزان هستند.
و عیوناً کانها نحر عین
بعقود من اللآلی تحلّی
هوش مصنوعی: چشمانی دارد که مانند نهرهایی هستند و به زنجیرهایی از مروارید آراسته‌اند.
و طیوراً علی القصون نغبین
لحون الزبور فصلاً ففصلا
هوش مصنوعی: پرندگانی بر شاخه‌ها نشسته، نغمه‌های عاشقانه را به صورت ملودی‌های زیبا و موزون اجرا می‌کنند.
و ظباء یطقن حول حمامها
لا کظبی الفلاء عطفاً و دلّا
هوش مصنوعی: گوزن‌های زیبا دور استخرها در حال قدم زدن هستند، نه مانند گوزن‌های بیابان که به سمت کنارها تمایل دارند و سر را پایین نگه می‌دارند.
هذه انما و لیکم الله
نناوی به نهاراً و لیلا
هوش مصنوعی: این عبارت به معنای آن است که خداوند همیشه حاضر و ناظر است، چه در روز و چه در شب. بیداری و مراقبت او دائمی است و همواره در کنار بندگانش است.
بابی مصدر الوجود و لو لاه
لعادت ام القوابل نکلی
هوش مصنوعی: این بیت به معنای این است که وجود خداوند، منبع اصلی همه چیز است و اگر او نبود، مادر تمام هستی‌ها نیز وجود نداشتند. به عبارتی، اصل و ریشه‌ی همه موجودات وجود خداوند است.
صوره الزعیه من رآها
کبرّ الله ذالعلی و اهلاً
هوش مصنوعی: هر کس که این تصویر را ببیند، خداوند بلندمرتبه و بزرگ را ستایش می‌کند و به آن خوشامد می‌گوید.
ذاک نور الله الذی خرموسی
صعقاً من سناه لما تجلّی
هوش مصنوعی: این نور خداوند است که وقتی تجلی می‌کند، به قدری درخشان است که هر کسی را به حالت بی‌حالی می‌کشاند.
و کتاب الله الّذی نفخات
القدس آیا علی الناس تتلی
هوش مصنوعی: کتاب خداوند که با نفس‌های قدسی در میان مردم خوانده می‌شود.
ضل من قال با التمثل فی الله
ولو انّه لما کان الاّ
هوش مصنوعی: کسی که بخواهد خداوند را به تصویر کشد یا تشبیه کند، حقیقتاً در گمراهی است، حتی اگر او تنها همین اعتقاد را داشته باشد.
عرّفوه بکل نعت بدیع
من معاینه و المعرف اجلی
هوش مصنوعی: او را با هر وصف زیبا و دلنشینی معرفی کنید که او را شناخته‌اید و شناختن او برتر و شگفت‌انگیز است.
کم لمن رام ان یصیب مداه
قلت مهلا ابعدت مرماک مهلا
هوش مصنوعی: هر کس که بخواهد به هدفش برسد، باید با احتیاط و آرامش پیش برود. آیا به خاطر فاصله‌ای که بین تو و هدف وجود دارد، شتابزده عمل می‌کنی؟ کمی صبر کن و حوصله به خرج بده.
جل وجه الله المیهمن عن نعت
سوی من براه عزّ و جلا
هوش مصنوعی: چهره خداوند، که از هر وصف و خصوصیت دیگران فراتر است، تنها با جلال و بزرگی خود، خود را نمایان می‌سازد.
عیلم تستقی جد اول جدواه
صودای النفوس علا و نهلا
هوش مصنوعی: علم تو باعث رستگاری و رشد جان‌هاست و برتر از آن، درختی است که ثمری شیرین دارد.
کم له السماء آیات نصّ
باهرات کالشمس بل هی اجلی
هوش مصنوعی: آسمان نشانه‌های روشنی دارد که قابل مشاهده و بارزند، مانند خورشید که درخشان‌تر است.
فسل النجم اذنهادی الی الارض
الی بیت من هوی و ادلاّ
هوش مصنوعی: ستاره‌ای از آسمان به زمین می‌رسد، به خانه‌ای که دل در آن جا دارد و به عشق خود اشاره می‌کند.
و سل الشمس من اقام قناها
بعد ما کورت فقام و صلی
هوش مصنوعی: و در حالی که خورشید غروب کرده است، کسی که پرچمش را بلند کرده و ایستاده، به نماز می‌ایستد.
و لمن سلمت عذاه دعاها
فی حضور من الجماعه قبلا
هوش مصنوعی: برای کسی که با خوبی و صداقت رفتار کند، دعاها در جمع و در حضور دیگران به او می‌رسد.
یا لها من مناقب عی عنها
یعملات النهار و اللیل ثقلا
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و شگفتی‌های شخصیت عی اشاره دارد، که در طول روز و شب از آمادگی و قدرتی بهره‌مند است. هر روز و هر شب او با کارهایی بزرگ و شگرف خود، توجه همه را جلب می‌کند و احساس سنگینی و اهمیت را به وجود می‌آورد.
جل نفس الرّسول عن ان تسامی
ضل قوم بغو لمثلک مثلا
هوش مصنوعی: باید از شخصیت پیامبر دوری جست و او را به زبان جاهلان نکشت. این اشتباه است که او را با قوم بی‌خبر و نادان مقایسه کنیم.
اوسئلت البیت المحرم عن اول
من صدق الرسول وصلی
هوش مصنوعی: از خانه کعبه پرسیدم که اولین کسی که به پیامبر ایمان آورد، چه کسی بود؟
لتجیبک الحصا انّه هو
و علوج الحجاز یدعون بغلا
هوش مصنوعی: به نظر می‌رسد که در اینجا به تأثیرات و نتایج تصمیمات افراد اشاره می‌شود، به‌ویژه در مورد افرادی که در موقعیت‌های شبیه به یکدیگر قرار دارند. به نوعی به مقایسه و تضاد بین آن‌ها پرداخته شده و به نوعی از عدم برابری یا نداشتن ارزش واقعی در میان آن‌ها سخن می‌گوید.
این ماحی الاصنام من عابدیها
تعس قوم قاست علی الشمس ظلاّ
هوش مصنوعی: این شخص، خدایان را کنار گذاشته و فقط به یک حقیقت می‌پردازد. افسوس بر کسانی که سایه‌ای را بر خورشید قرار می‌دهند.
یاتری این کان شیخا قریش
یوم نادی جبرئیل لا سیف الا
هوش مصنوعی: آیا کسی هست که به یاد بیاورد روزی را که جبرئیل ندا داد: "هیچ سلاحی جز سلاح حق وجود ندارد"؟
رب امر لا یحسن الکشف و عنه
سعدد عنی عن ذکر سعدی و لیلا
هوش مصنوعی: شاید سخن از موضوعاتی باشد که برایم روشن نیست و این موضوع مرا از یاد کردن سعدی و لیلا باز می‌دارد.
کم باحد و خیبر و حنین
هنوات او فصلت لا ملاّ
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که در شرایط مختلف و در زمان‌های سخت، هیچ کسی نمی‌تواند به تنهایی بر مشکلات غلبه کند و به قدرت الهی و یاری او نیاز دارد. در واقع، اشاره به این دارد که در جنگ‌ها و دشواری‌ها، کمک الهی و همراهی دیگران بسیار موثر است و انسان باید به این حقیقت توجه کند.
من محی ظلمه الضلال بیدر
و عتیق تحت العریش استضلا
هوش مصنوعی: من تاریکی و گمراهی را با چنگ زدن به چوب خشک و قدیمی در سایه سقف می‌کشم.
قدماه حتی اقسام قنا
الاسلام فاستاخره لما استقلا
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که انسان باید به فکر و تدبیر خود بیفتد و از علم و دانش بهره‌برداری کند، تا بتواند به رشد و پیشرفت دست یابد. در واقع، اشاره دارد به این که با فعالیت و تلاش می‌توان به شرایط بهتر و موفقیت‌های بیشتری دست یافت.
سر حنانیک فی البلاد و باحث
عن بطون الکرام جیلا فجیلا
هوش مصنوعی: در سرزمین‌ها، نشانه‌های محبت و مهرت را می‌جوید و پیوسته در جستجوی شخصیت‌های بزرگ و نیکوکار است.
فانظرن هل و تری لتیم بن مر
اوعدی یا سعد فیها محلا
هوش مصنوعی: بنگر آیا می‌دانی که آیا خیالی از آنچه سعد وعده داد وجود دارد یا نه؟
لا و من شق جانب البیت حتی
دخلت فیه امه و هی حبلی
هوش مصنوعی: من از کناره خانه رد شدم تا وارد آن شوم و مادرش را دیدم که باردار بود.
فتخلّت عن اسجع هاشمی
بورکت حاملا و بورکت حلا
هوش مصنوعی: به توفیق الهی، تو را افتخار می‌کنم که حامل خوبی‌ها هستی و زیبایی‌ها را به دوش می‌کشی.
و سمی غارب النبی فخی
عنه اصنامهم و حسبک نبلا
هوش مصنوعی: به تو این نکته را می‌گوید که در میان فتنه‌ها و چالش‌ها، پیامبر از پرستش بت‌ها و عادات ناپسند آنها رهایی یافته است و تو نیز به بزرگی و مقام او افتخار کن.
لو امیدت باهلها الارض حتی
لا یری آثر لادم نسلا
هوش مصنوعی: اگر امید تو در گوشه و کنار زمین باشد، حتی نمی‌توانی اثر آدمی را پیدا کنی که نسلش باقی مانده باشد.
ولد تیم بن مره و عدی
لا یکونان للخلافته اهلاً
هوش مصنوعی: تیم و عدی، که از خاندان‌های مشهور و برجسته هستند، شایستگی و صلاحیت رهبری و خلافت را ندارند.
لیت شعری اکان فیم بنی
بعد حتی یکون بالناس اولی
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که انسان‌ها باید همه جوانب و علایق یکدیگر را درک کنند و در ارتباطات اجتماعی، عمیق‌تر و با درک بیشتری به یکدیگر نزدیک شوند.
ام اجاد صلحاً بغیر ارتضاء
من ذویه اولی لهم ثم اولی
هوش مصنوعی: اگر برای کسی توافق و صلحی بدون رضایت نزدیکان او حاصل شود، سپس دیگران نیز به او نزدیک‌تر خواهند بود.
ام باجماع امته لیس فیها
قول اهدی الوری الی الحق سبلاً
هوش مصنوعی: من با توافق پیروانم هیچ نظری ندارم که مردم را به راه حقیقت هدایت کند.
اقضاء بلا حضور الخصمین
قضی الله فی ذوی الجور عدلا
هوش مصنوعی: خداوند در غیاب طرفین دعوا و بزهکاران، به عدالت حکم می‌کند.
فلیجیز و افعال امت موسی
حین ما قلّدو الا لوهیته عجلاً
هوش مصنوعی: تلاش و رفتار پیروان موسی وقتی بود که به سرعت به تقلید از او پرداختند.
حیث کاوا اشد و کنا و اقوی
عده منهم و اعذر قولا
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که در موردی که نیاز به وضوح بیشتری وجود دارد، لازم است تا بهترین و قوی‌ترین افراد را برای ارائه دلایل و استدلال‌ها به کار بگیریم، زیرا این کار می‌تواند به نفع ما باشد و در این زمینه کمک کند.
لا و حق النبی اما امام
امر الله بعده ان یولی
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که بعد از پیامبر، فقط خداوند است که امام و رهبر را تعیین می‌کند و هیچ‌کس نمی‌تواند در این امر دخالت کند.
او جهود به و قول بان
الله خلی سبیلها لتصلاّ
هوش مصنوعی: او یهودی است و وعده‌ای از جانب خداوند به او داده شده که راهش همواره هموار باشد تا به مقصودش برسد.
اثر الله ما لک الملک عن
تدبیره للعبید عی و ملاّ
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که قدرت الهی بر تدبیر امور و سلطنت بر بندگان، نیازی به تدبیر و مدیریت از سوی دیگران ندارد و خود به تنهایی قادر است که تمامی امور را به بهترین شکل هدایت کند.
فصفا ملکه لرعیان منیب
کسوام الهیام بهماً و جهلاً
هوش مصنوعی: ملکه فصفا به سوی زمین‌های سرسبز و زیبا دربارهٔ حال و هوا و وضعیت زندگی موجودات تفکر می‌کند، در حالی که در جهل و نادانی غوطه‌ور است.
فعدو غب رعیهم فی المراعی
زعمائ الامور عقد وحلاّ
هوش مصنوعی: دشمنان بعد از چرای گوسفندها در چراگاه‌ها، سران و رهبران کارها، موضوعات را پیچیده و دشوار می‌سازند.
ام رسول الا آله ضیع دیناً
طل فیه الدمآء حتی تعلی
هوش مصنوعی: من پیامبرم، مگر اینکه ابزار و وسایلی وجود داشته باشد که دین را ضایع کند و خون‌ها در آن ریخته شود تا دین دوباره برپا گردد.
اذ تولی و لم یخلف زعیماً
یتحامی حریمه ان یحلاّ
هوش مصنوعی: به محض اینکه از مسئولیت دور شود، دیگر کسی را نمی‌یابد که از حریم او حمایت کند و از خطرات دور نگهش دارد.
لا و حق الاسلام لاذی و لاذا
کذب العادلون حاشا و کلا
هوش مصنوعی: خدا را شاهد می‌گیرم که جز راست نمی‌گویم و به هیچ‌چیز دیگری اعتنا ندارم. کسانی که به ناحق سخن می‌گویند، از این حقیقت دور هستند و به هیچ وجه همچون من نمی‌توانند سخن بگویند.
سعد سرنحو طیبته و ائت قبراً
خضعت دونه الملائک ذلا
هوش مصنوعی: سعد به سرزمین خوب و خوشایندی می‌رسد و وقتی به قبری می‌رود، فرشتگان به خاطر او در برابرش تواضع می‌کنند.
قبر خیر الوری و اکرم من
داس تراب الغبراء حزناً و سهلاً
هوش مصنوعی: قبر بهترین انسان‌ها و بزرگ‌ترین شخصیتی که بر خاک قدم گذاشته، با غم و آرامش آمیخته است.
زر وطف حوله تجد فیه انوار
هدی من قبابه تتجلی
هوش مصنوعی: به گرداگرد طلا و جواهر، نشانه‌هایی از هدایت و روشنی را می‌توان دید که از گنبد او تابیده‌اند.
ثم صح صحیه الصریخ و قل یا
ذالمعالی علیک ذوالعرش صلی
هوش مصنوعی: سپس صدای فریاد را به روشنی شنید و گفت: ای کسی که در بلندی‌ها نشسته‌ای، بر تو درود باد، ای صاحب عرش!
ان دیناً بذات نفسک فیه
او دعته العلوج شیخاً عتلاً
هوش مصنوعی: اگر دینی به خودت داری که در آن دعوت‌کنندگان، پیرمردانی ظالم و بی‌رحم هستند، باید در انتخاب آن رفتار دقت کنی.
فقضی فیه ما قضی ثم اوصی
با البقایا الی اخیه و دلی
هوش مصنوعی: موضوع در آنجا به پایان رسید و سپس وصیت‌هایی برای ماندگان به برادر و دوستی خود کرد.
ثم اولی بها ثالث القوم
غلولا لا حی فیما اغلاّ
هوش مصنوعی: سپس از میان آن‌ها، شخص سومی به خیانت گرایش پیدا کرد و در عین حال نمی‌تواند به هیچ چیزی که به دزدیده‌هایش مربوط می‌شود، اهمیت دهد.
فتولاه اطهر العرب ذیلاً
لم تولد له العقائل مثلاً
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که او از بهترین و پاک‌ترین عرب‌ها بود و هیچ کس مانند او به دنیا نیامده است.
فذراه ذر و الهشیم فلم تبرک
حراماً اتاه الا احلا
هوش مصنوعی: به دقت آنچه را که شنیده و دیده‌ای بررسی کن، زیرا هیچ چیز در زندگی به طور تصادفی به دست نمی‌آید و هر چیزی که به تو می‌رسد، باید از مسیر درست باشد.
فتملت بها امی و لما
اوغلت اوطئته خیلا و رجلا
هوش مصنوعی: به یاد گرفتم که مادرم را، و زمانی که به جستجوی درون آن پرداختم، پا به پایش دویدم.
ثم عرج الی ضجیعیه و اسئل
لمن المرقد الذی فیه حلا
هوش مصنوعی: سپس به بالین یارانش رفت و از او پرسید که این آرامگاهی که در آن است، متعلق به چه کسی است؟
یا خلیلی خلیاً عن ملامی
ن و حراً فی الصدر لا زال یغلا
هوش مصنوعی: ای خلیلی، خود را از سرزنش‌ها دور کن و در دل آزادی داشته باش که همچنان در حال شعله‌ور است.
افتر ذی خلافته الله عمن
حفه الله ان یساجل فضلا
هوش مصنوعی: بعد از اینکه خداوند کسی را که مورد حمایت خود قرار داده، عاری از هیچ گونه نقص و عیب می‌داند، او را از هرگونه رقابت و جدل در فضیلت دور می‌سازد.
و هو قطب الرحی تدور علیه
ذائرات الا کوان علواً و سفلا
هوش مصنوعی: او محور و مرکز همه چیز است که گرد او می‌چرخد، نه تنها در بالا بلکه در پایین نیز.
خص من ربه بانوار قدس
ملات خافقیه عرضاً و طولا
هوش مصنوعی: خداوند، خصایص ویژه‌ای را به من عطا کرده است که نورهای قدسی به صورت افقی و عمودی در وجودم جاری است.
و بلیها من لاله جمل فیها
و لا ناقته و لا هزخیلا
هوش مصنوعی: در این بیت به این موضوع اشاره شده است که رفتار و ویژگی‌های خاصی از یک موجود یا شیء وجود دارد، اما در آن بین، هیچ چیز به عنوان نمونه کامل و ایده‌آل نمی‌توان یافت. به عبارت دیگر، تفاوت‌ها و کمبودها در ویژگی‌ها باعث می‌شود که نتوان به صورت مطلق و کامل به یک نمونه دست یافت.
یا امیر الوری مدیحته عبد
قداتی موصلا بحبلک حبلا
هوش مصنوعی: ای امیر نیکان، ستایش تو به گونه‌ای است که بنده‌ای به تو متصل است و به وسیله محبت تو به نگه‌داری از خود در می‌آید.
فتقبل منه بضاعه عاف
لم یجد للو قود غیرک اهلا
هوش مصنوعی: او از تو یک کالا و سرمایه‌ای می‌پذیرد که به خاطر تو به آن دست یافته و دیگر کسی را شایسته‌ی آن نمی‌بیند.
صل وجد ایها العزیز و اوف
الکیل و ازدده من نوالک کیلا
هوش مصنوعی: ای عزیز، به یاد داشته باش که هنگام وفای به عهد، تمام حقایق را با دقت انجام دهی و از نیکویی‌ها و بخشش‌هایت چیزی کم نگذاری.