گنجور

شمارهٔ ۵۴

ترک چشمت چو کمین از پی نخجیر کند
شیوۀ هر نگهش کار دو صد تیر کند
دل سودازده را چاره ز زنجیر گذشت
تا دگر حلقۀ زلف تو چه تدبیر کند
پرده بردار که از شعشعۀ طلعت تو
کس برویت نتواند نظری سیر کند
آنچه شیران قوی پنجه به نخجیر نکرد
آهو وش چشمِ خطاکارِ تو ، با شیر کند
نادراز دست تو جانی بسلامت برود
حشم زلف تو زیندست که شبگیر کند
وقت آنست که طبل لمن الملک زند
چشم ات ، اینکار که در شیوهٔ تسخیر کند
دل بصد عشوه کند صید ندارد نگهش
نیرّ اینحالت طفلانه مرا پیر کند

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ترک چشمت چو کمین از پی نخجیر کند
شیوۀ هر نگهش کار دو صد تیر کند
هوش مصنوعی: وقتی که نگاهت به آرامی به دنبال شکار می‌گردد، هر بار که به کسی می‌نگرد، می‌تواند به اندازه دو صد تیر اثرگذار باشد.
دل سودازده را چاره ز زنجیر گذشت
تا دگر حلقۀ زلف تو چه تدبیر کند
هوش مصنوعی: دل آشفته و پر از ضرر را نمی‌توان از زنجیر رهایی بخشید، تا ببینیم برای دیگر حلقه‌های موی تو چه راه حلی پیدا خواهد کرد.
پرده بردار که از شعشعۀ طلعت تو
کس برویت نتواند نظری سیر کند
هوش مصنوعی: پرده را کنار بزن، زیرا هیچ کس نمی‌تواند به زیبایی و نور چهره‌ات به‌خوبی نگاه کند و از آن سیراب شود.
آنچه شیران قوی پنجه به نخجیر نکرد
آهو وش چشمِ خطاکارِ تو ، با شیر کند
هوش مصنوعی: هرچیزی که شیران قوی و ماهر نتوانسته‌اند به آن دست یابند، آهو و چشمان خطاکار تو می‌توانند به سادگی به آن دست پیدا کنند.
نادراز دست تو جانی بسلامت برود
حشم زلف تو زیندست که شبگیر کند
هوش مصنوعی: اگر کسی از دست تو جان سالم به در ببرد، زلف تو مانند شب می‌ماند که در تاریکی پناه می‌دهد.
وقت آنست که طبل لمن الملک زند
چشم ات ، اینکار که در شیوهٔ تسخیر کند
هوش مصنوعی: زمان آن فرارسیده است که طبل سلطنت به صدا درآید. این کار به روشی انجام می‌شود که همه چیز را تحت کنترل خود درآورد.
دل بصد عشوه کند صید ندارد نگهش
نیرّ اینحالت طفلانه مرا پیر کند
هوش مصنوعی: دل با تمام زیبایی و عشوه‌گری که دارد، از سوی دیگر نمی‌تواند کسی را به دام عشق بیندازد. این حالت کودکانه من، باعث می‌شود که احساس پیری و خستگی بکنم.

حاشیه ها

1403/03/10 13:06
سیدمحمد جهانشاهی

آهو وش چشمِ خطاکارِ تو ، با شیر کند

1403/03/10 14:06
سیدمحمد جهانشاهی

چشم ات ، اینکار که در شیوۀ تسخیر کند