نسیمیشمارهٔ ۹۹
چه نکته بود که ناگه ز غیب پیدا شد
هر آنکه واقف این نکته گشت شیدا شد
چه مجلس است و چه بزمی که از می وحدت
محیط قطره شد اینجا و قطره دریا شد
محیط بر همه اشیا از آن جهت شده ایم
که نون نطق الهی حقیقت ما شد
به غمزه مردم چشمت چه فتنه کرد ز پیش
که جان زنده دلانش اسیر سودا شد
رخت چه نقش نمود ای صنم در آیینه
که طوطی خرد آمد به نطق و گویا شد
دلم ز فتنه دجال از آن شده است ایمن
که روح قدسی ما همدم مسیحا شد
نقاب زلف بپوشان بر آفتاب رخت
که سر هردو جهان در طبق هویدا شد
بیا و سر مسما از اسم آدم جوی
که مستحق سجود (ش) ملک به اسما شد
مرا به وعده فردا ز ره مبر کامروز
ز لعل یار همه کام دل مهیا شد
مزن ز سر نهان بعد از این دم، ای صوفی
که هرچه در تتق غیب بود پیدا شد
به بوی زلف تو چندان دوید آهوی چین
که ناگه از کمر افتاد و ناف او وا شد
نسیمی از دو جهان نفی غیر از آنرو کرد
که نور ذات تو عین وجود اشیا شد
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چه نکته بود که ناگه ز غیب پیدا شد
هر آنکه واقف این نکته گشت شیدا شد
هوش مصنوعی: چه راز عجیبی بود که ناگهان از عالم هستی آشکار شد؛ هر کسی که به این راز پی برد، مجذوب و شیفته آن شد.
چه مجلس است و چه بزمی که از می وحدت
محیط قطره شد اینجا و قطره دریا شد
هوش مصنوعی: این مراسم و جشن چه فضایی دارد که در آن، قطره‌ای از شراب وحدت در اینجا ظاهر شده و به دریا تبدیل شده است.
محیط بر همه اشیا از آن جهت شده ایم
که نون نطق الهی حقیقت ما شد
هوش مصنوعی: ما به دلیل اینکه کلام الهی حقیقت وجود ما شده، در جهانی که پیرامونمان است قرار داریم.
به غمزه مردم چشمت چه فتنه کرد ز پیش
که جان زنده دلانش اسیر سودا شد
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و جذابیت چشم‌ها اشاره دارد و می‌گوید که نگاه پر از غمزه و فریبنده تو چه طوفانی در دل‌ها ایجاد کرده است. این نگاه آن‌قدر قوی و گیراست که موجب شد دل‌های زنده و شاداب تحت تأثیر عشق و خیال تو اسیر شوند.
رخت چه نقش نمود ای صنم در آیینه
که طوطی خرد آمد به نطق و گویا شد
هوش مصنوعی: ای محبوب، چه زیبا و دلنشین است تصویر تو در آینه که حتی طوطی خرد نیز به گفتار و صحبت در آمده است.
دلم ز فتنه دجال از آن شده است ایمن
که روح قدسی ما همدم مسیحا شد
هوش مصنوعی: دل من از فریب و نیرنگ دجال در امان است، زیرا روح مقدس ما همواره همراه مسیح است.
نقاب زلف بپوشان بر آفتاب رخت
که سر هردو جهان در طبق هویدا شد
هوش مصنوعی: موهای خود را مثل نقابی بر روی چهره‌ی تابناک خود بپوشان، زیرا زیبایی و روشنایی هر دو جهان در برابر ما نمایان شده است.
بیا و سر مسما از اسم آدم جوی
که مستحق سجود (ش) ملک به اسما شد
هوش مصنوعی: بیا و به دنبال حقیقتی بگرد که نشان‌دهنده مقام واقعی انسان است، چرا که او به خاطر نام و صفاتش شایسته سجود فرشتگان قرار گرفت.
مرا به وعده فردا ز ره مبر کامروز
ز لعل یار همه کام دل مهیا شد
هوش مصنوعی: مرا به امید فردا از راه دور نکن، امروز به خاطر لعل یار، تمام آرزوهایم برآورده شده است.
مزن ز سر نهان بعد از این دم، ای صوفی
که هرچه در تتق غیب بود پیدا شد
هوش مصنوعی: ای صوفی، از این پس دیگر در دل خود نه‌اندیش که هرچه در عالم غیب و پنهان بود، اکنون نمایان شده است.
به بوی زلف تو چندان دوید آهوی چین
که ناگه از کمر افتاد و ناف او وا شد
هوش مصنوعی: آهوی زیبایی در پی بوی زلف تو به شدت دوید تا اینکه ناگهان از شدت هیجان و شوق، ناتوان شد و به زمین افتاد.
نسیمی از دو جهان نفی غیر از آنرو کرد
که نور ذات تو عین وجود اشیا شد
هوش مصنوعی: نسیم خوشی از دو جهان وزید که آنچه غیر از توست را نفی کرد، زیرا نور وجود تو باعث شد تا همه‌چیز بی‌وجود رسد.