شمارهٔ ۸۰
شمع رویت صفت نور تجلی دارد
بوی جان پرور زلفت دم عیسی دارد
بر در مکتب عشقت چو خرد روح امین
در کنار آمد و لوح الف و بی دارد
بر سر کوی تو آن دل که مقیم است چو خاک
صحن باغ ارم و جنت اعلی دارد
حال مجنون گرفتار چه داند عاقل
مگر آن کز همه عالم غم لیلی دارد
هست محجوب ز انوار جمالت زاهد
تاب خورشید کجا دیده اعمی دارد
هر که را نام گدایی ز درت حاصل شد
خاتم و جام جم و ملکت کسری دارد
چشم من روی تو را دید و خیال تو گرفت
پشت بر نقش صنم خامه مانی دارد
تا جهان هست ندیده است و نبیند هرگز
صورتی همچو رخت کاین همه معنی دارد
مدعی بی خبر از عالم معنی است از آن
در سر از حجت خشک این همه دعوی دارد
باطنم زان همه پرنور اناالله شده است
که درخت دل ما آتش موسی دارد
طرفه این است که حسنت زورع مستغنی است
متقی تکیه بر آن کرده که تقوی دارد
ای نسیمی به وصال رخ جانان نرسد
آن که در سر طلب دنیی و عقبی دارد
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شمع رویت صفت نور تجلی دارد
بوی جان پرور زلفت دم عیسی دارد
هوش مصنوعی: زیبایی روی تو همچون نوری درخشنده است و عطر زلفهای تو روح را زنده میکند و شبیه دم عیسی است.
بر در مکتب عشقت چو خرد روح امین
در کنار آمد و لوح الف و بی دارد
هوش مصنوعی: وقتی در عشق تو به در مکتب میآیم، خرد و روح پاک به من نزدیک میشوند، و مانند لوحی که الف و ب را در خود دارد، دانش و آگاهی به من عطا میشود.
بر سر کوی تو آن دل که مقیم است چو خاک
صحن باغ ارم و جنت اعلی دارد
هوش مصنوعی: در محله تو، دل من که همیشه در اینجا زندگی میکند، مانند خاک باغ بهشت ارم و بهشت برین ارزشمند و زیبا است.
حال مجنون گرفتار چه داند عاقل
مگر آن کز همه عالم غم لیلی دارد
هوش مصنوعی: مجنون چه حالتی دارد که عاقل بتواند درک کند، مگر اینکه او نیز به مانند مجنون، از تمام دنیا فقط غم لیلی را در دل داشته باشد.
هست محجوب ز انوار جمالت زاهد
تاب خورشید کجا دیده اعمی دارد
هوش مصنوعی: انسانی که به زیباییهای تو دسترسی ندارد، مانند زاهدی است که از اشعههای خورشید دور است و چشمانش نابینا است.
هر که را نام گدایی ز درت حاصل شد
خاتم و جام جم و ملکت کسری دارد
هوش مصنوعی: هر کس که به درگاه تو دست نیاز دراز کند، به اندازهای بزرگ و ارزشمند میشود که همچون خاتم و جام جم و سلطنت کسری را به دست میآورد.
چشم من روی تو را دید و خیال تو گرفت
پشت بر نقش صنم خامه مانی دارد
هوش مصنوعی: چشم من تو را دید و تصویر تو در ذهنم نقش بست؛ در حالی که تصویر مجسمهای به دست نقاشی در آن جا به جا شده است.
تا جهان هست ندیده است و نبیند هرگز
صورتی همچو رخت کاین همه معنی دارد
هوش مصنوعی: تا زمانی که دنیا وجود دارد، هیچکس هیچگاه چهرهای مانند چهره تو نخواهد دید، زیرا تو این همه معنا و مفهوم را در خود نهفتهاید.
مدعی بی خبر از عالم معنی است از آن
در سر از حجت خشک این همه دعوی دارد
هوش مصنوعی: شخصی که ادعاهای بیپایه و اساس دارد، از عمق و حقیقت موضوعات بیخبر است. او به صرف داشتن برخی از نشانهها و ظواهر، اینقدر در مورد مسائل مختلف صحبت میکند و ادعای دانایی میکند.
باطنم زان همه پرنور اناالله شده است
که درخت دل ما آتش موسی دارد
هوش مصنوعی: در درون من نوری بسیار وجود دارد که باعث شده است احساس کنم به خداوند نزدیک شدهام، و دل من همچون درختی است که آتش موسی را در خود دارد.
طرفه این است که حسنت زورع مستغنی است
متقی تکیه بر آن کرده که تقوی دارد
هوش مصنوعی: عجیب اینجاست که زیبایی تو به قدری است که خود ابزاری نیازی ندارد، اما فرد متقی به آن اعتماد کرده و تکیهاش بر تقواست.
ای نسیمی به وصال رخ جانان نرسد
آن که در سر طلب دنیی و عقبی دارد
هوش مصنوعی: ای نسیم، به کسی که در پی رسیدن به معشوق است، نخواهد رسید، اگر در دلش فقط خواستههای دنیوی و آخرتی را داشته باشد.

نسیمی