گنجور

شمارهٔ ۶۱

ای که بردی تو به خوبی گرو از حور بهشت
مصحف روی تو را خامه تقدیر نوشت
آیتی از ورق حسن تو هر کس که بخواند
سر توحید عیان گشتش و تقلید بهشت
در ازل حق به چهل صبح به مهرت ای جان
گل ما را همه در مهر و محبت بسرشت
اهل تحقیق چو در صنع خدا می نگرند
هرچه بینند به نظرشان همه خوب است نه زشت
ساقیا فصل بهار است و گل و لاله خوش است
با حریفان غزلخوان و کنار و لب کشت
ما و جام می و رندی و خرابات مغان
صوفی و صومعه و زهد و ریا و سر و خشت
به امید لب شیرین تو ما را شده است
خاک درگاه تو، ای خسرو خوبان به کنشت (؟)
صوفی و مسجد و سالوسی و تزویر و ریا
کعبه روی تو ای ماه نسیمی و کنشت

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای که بردی تو به خوبی گرو از حور بهشت
مصحف روی تو را خامه تقدیر نوشت
هوش مصنوعی: ای کسی که زیبایی‌ات باعث شد تا گروی از دختری از بهشت را به خود جذب کنی، نوشته سرنوشت به خوشی بر چهره‌ات حک شده است.
آیتی از ورق حسن تو هر کس که بخواند
سر توحید عیان گشتش و تقلید بهشت
هوش مصنوعی: هر کسی که زیبایی و حُسن تو را در کلام ببیند، به حقیقت توحید پی می‌برد و از تقلید و پیروی‌ از دیگران آزاد می‌شود، گویی به بهشت رسیده است.
در ازل حق به چهل صبح به مهرت ای جان
گل ما را همه در مهر و محبت بسرشت
هوش مصنوعی: در آغاز هستی، حق به مدت چهل صبح، به خاطر محبتت ای جان، ما را در عشق و دوستی آفرید.
اهل تحقیق چو در صنع خدا می نگرند
هرچه بینند به نظرشان همه خوب است نه زشت
هوش مصنوعی: کسانی که به دقت و با تأمل به خلقت و آثار خداوند می‌نگرند، هر چیزی که ببینند، از نظر آنها زیبا و خوب است و هیچ چیز را زشت نمی‌دانند.
ساقیا فصل بهار است و گل و لاله خوش است
با حریفان غزلخوان و کنار و لب کشت
هوش مصنوعی: ای ساقی، بهار فرارسیده است و گل‌ها و لاله‌ها زیبا هستند. با دوستانم که شعر می‌خوانند در کنار زمین کشاورزی نشسته‌ایم و از این لحظه لذت می‌بریم.
ما و جام می و رندی و خرابات مغان
صوفی و صومعه و زهد و ریا و سر و خشت
هوش مصنوعی: ما در کنار می و لذت زندگی و حال و هوای رندانه و مکان‌های بی‌پروایی، به دور از صوفی‌گری و دقّت‌نظرهای ریاکارانه و سخت‌گیری‌های زاهدانه زندگی می‌کنیم.
به امید لب شیرین تو ما را شده است
خاک درگاه تو، ای خسرو خوبان به کنشت (؟)
هوش مصنوعی: ما با امید لب شیرین تو به آستان تو آمده‌ایم و جان خود را فدای تو کرده‌ایم، ای سلطان زیبایان.
صوفی و مسجد و سالوسی و تزویر و ریا
کعبه روی تو ای ماه نسیمی و کنشت
هوش مصنوعی: صوفی و مسجد و تظاهر و ریا به هیچ‌وجه نمی‌توانند شایستگی و زیبایی واقعی تو را توجیه کنند. تو همچون ماهی هستی که زیباترین و اصلی‌ترین حقیقت وجود را نمایان می‌سازد.