شمارهٔ ۵۵
هر که با جام می لعل لبش همدم نیست
در حریم حرم حرمت ما محرم نیست
دل به نیش است که هر نوش ندارد سودش
سینه زخمی است که خوشنود به هر مرهم نیست
کمر صحبت این راه ببندی ور نه
هر که زد بخیه بر اندام کله، ادهم نیست
زاهد ار از تو دم حال بپرسد گویش
صحبت جام طرب کش که از این به دم نیست
دیده بگشای و بر اعجاز نسیمی بنگر
کاین نسیم است که منفوخ به هر مریم نیست
شمارهٔ ۵۴: جانا بیا که صحبت جان بی تو هیچ نیستشمارهٔ ۵۶ - مهاجرت از باکو: خاک باد آن سر که در وی سر سودای تو نیست
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
هر که با جام می لعل لبش همدم نیست
در حریم حرم حرمت ما محرم نیست
هوش مصنوعی: هر کسی که با سبکی خاص و دلپذیر زندگی میکند و از لذتها بهره میبرد، در مکانهای مقدس و محترم، جایی ندارد و نمیتواند به آنها نزدیک شود.
دل به نیش است که هر نوش ندارد سودش
سینه زخمی است که خوشنود به هر مرهم نیست
هوش مصنوعی: دل به زخم و درد نشانهای است که هیچ لذتی نمیتواند برایش فایدهای داشته باشد. سینهام زخمی است که حتی با بهترین درمانها هم بهبودی نمییابد.
کمر صحبت این راه ببندی ور نه
هر که زد بخیه بر اندام کله، ادهم نیست
هوش مصنوعی: اگر بخواهی در این مسیر گفتگو را به پایان برسانی، این کار را انجام بده؛ وگرنه، هر کسی که به ظاهر خودش را درست کرده و ظاهر را در نظر میگیرد، شایسته نیست که به او بها داده شود.
زاهد ار از تو دم حال بپرسد گویش
صحبت جام طرب کش که از این به دم نیست
هوش مصنوعی: اگر زاهدی از تو حال و احوالت را بپرسد، بگویید که صحبت درباره لذتها و شادیها کنید، چرا که از این دنیا دیگر چیزی باقی نمانده است.
دیده بگشای و بر اعجاز نسیمی بنگر
کاین نسیم است که منفوخ به هر مریم نیست
هوش مصنوعی: چشمهایت را باز کن و به شگفتیهای نسیمی نگاه کن، این نسیم است که به هر مریم دمیده نشده است.