شمارهٔ ۵۴
جانا بیا که صحبت جان بی تو هیچ نیست
ناز و نعیم هر دو جهان بی تو هیچ نیست
هر کام و ذوق و عشرت و عیش و طرب که هست
ای آرزوی جان من، آن بی تو هیچ نیست
فردوس و حور بی تو نخواهم که پیش من
جنات عدن و حور و جنان بی تو هیچ نیست
تاج قباد و ملک سلیمان به نیم جو
چون حاصل زمین و زمان بی تو هیچ نیست
باغ بهشت و سایه طوبی کجا برم
کآن ها به چشم زنده دلان بی تو هیچ نیست
هیچ است بی وجود وصال تو هر دو کون
یعنی وجود کون و مکان بی تو هیچ نیست
صهبای کوثر از لب رضوان به بزم خلد
ای نوش لعل پسته دهان، بی تو هیچ نیست
در باغ چشمم آب روان می رود ولی
ای سرو ناز آب روان بی تو هیچ نیست
بگذر ز نام و نفی نشان کن نسیمیا
چون نیستی تو، نام و نشان بی تو هیچ نیست
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
جانا بیا که صحبت جان بی تو هیچ نیست
ناز و نعیم هر دو جهان بی تو هیچ نیست
هوش مصنوعی: عزیزم، بیا که بدون تو هیچ چیزی ارزشمند نیست. همهی لذتها و خوشیهای زندگی بدون حضور تو بیمعناست.
هر کام و ذوق و عشرت و عیش و طرب که هست
ای آرزوی جان من، آن بی تو هیچ نیست
هوش مصنوعی: هر چه لذت و خوشی و شادی و خوشبختی که وجود دارد، ای آرزوی دل من، بدون تو هیچ معنا ندارد.
فردوس و حور بی تو نخواهم که پیش من
جنات عدن و حور و جنان بی تو هیچ نیست
هوش مصنوعی: بهشت و چشم و همچشمی بدون تو برایم ارزش ندارد، زیرا جنات عدن و زیباییها بدون وجود تو هیچ معنایی ندارند.
تاج قباد و ملک سلیمان به نیم جو
چون حاصل زمین و زمان بی تو هیچ نیست
هوش مصنوعی: تاج و تخت قباد و سلطنت سلیمان به اندازهای کم ارزش است که مانند یک جو به نظر میرسد و در واقع، بدون تو هیچ چیز در دنیا و زمان معنا ندارد.
باغ بهشت و سایه طوبی کجا برم
کآن ها به چشم زنده دلان بی تو هیچ نیست
هوش مصنوعی: باغ بهشت و سایه درخت طوبی برایم بیمعناست، زیرا بی تو وجودشان برای دلهای زنده هیچ ارزشی ندارد.
هیچ است بی وجود وصال تو هر دو کون
یعنی وجود کون و مکان بی تو هیچ نیست
هوش مصنوعی: وجود تو باعث معنا و ارزش جهان است؛ بدون وصال و حضور تو، هیچکدام از عالم و مکان اهمیتی ندارند و همه چیز بیمعناست.
صهبای کوثر از لب رضوان به بزم خلد
ای نوش لعل پسته دهان، بی تو هیچ نیست
هوش مصنوعی: شراب کوثر که از لب رضوان میریزد در میهمانی بهشت، ای گل خوشرنگ و شرینی که لبهایت مانند لعل است، بدون تو هیچ چیز ارزشمندی وجود ندارد.
در باغ چشمم آب روان می رود ولی
ای سرو ناز آب روان بی تو هیچ نیست
هوش مصنوعی: در باغ چشمم، جوی آب زنده و جاری است، اما ای سرو محبوب، بدون حضور تو، این آب هیچ ارزش و معنایی ندارد.
بگذر ز نام و نفی نشان کن نسیمیا
چون نیستی تو، نام و نشان بی تو هیچ نیست
هوش مصنوعی: به خودت اهمیت نده و به یاد نمیآوری که چه کسی هستی؛ چون وقتی تو نیستی، نام و نشانی بدون تو بیمعناست.