شمارهٔ ۵۰
غرقه در دریای عشقش حال ما داند که چیست
این سخن آسوده بر ساحل کجا داند که چیست
حال آن زلف پریشان بشنو از من مو به مو
آن پریشانی گرفتار بلا داند که چیست
(عشق خوبان در دلم گنجی است ز اندازه برون
گوهر آن گنج را، قیمت خدا داند که چیست)
ناتوان چشم یارم وز لبش دارم شفا
آن چنان بیمار، قدر این شفا داند که چیست
تا ابد ماییم و روی ساقی و جام شراب
رمز عارف، صوفی صاحب صفا داند که چیست
در میان جان ما و زلف عنبرسای دوست
نیست اسراری که این باد صبا داند که چیست
روی ساقی در مقابل موسی ارنی از چه گفت
معنی این نکته را مست لقا داند که چیست
صوفی خلوت نشین از خانقه دارد نصیب
حاصل میخانه رند آشنا داند که چیست
آنچه در حسن تو هست ادراک صورت بین کجا
گرد بازارش تواند گشت یا داند که چیست
می کند قیمت به صد جان بوسه لعل لبت
هر که آن کالا شناسد، این بها داند که چیست
چون نسیمی هر که شد دیوانه زلف و رخش
حلقه زنجیر آن زلف دو تا داند که چیست
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
غرقه در دریای عشقش حال ما داند که چیست
این سخن آسوده بر ساحل کجا داند که چیست
هوش مصنوعی: ما در عمق عشق او غرق شدهایم و فقط خود او میداند که حال ما چگونه است. کسی که در ساحل نشسته و آرامش دارد، نمیتواند درک کند که ما چه احساساتی را تجربه میکنیم.
حال آن زلف پریشان بشنو از من مو به مو
آن پریشانی گرفتار بلا داند که چیست
هوش مصنوعی: بدان که زلفهای درهم و نامنظم را خوب بشناس و بفهم، چون آن معشوقهای که گرفتار مشکلات و دردسرهاست، از جریانات درونیش آگاهی دارد.
(عشق خوبان در دلم گنجی است ز اندازه برون
گوهر آن گنج را، قیمت خدا داند که چیست)
هوش مصنوعی: عشق زیبایان در قلبم مانند گنجی با ارزشی است که خارج از تصوری فراتر از اندازههاست. ارزش این گنج را فقط خدا میداند.
ناتوان چشم یارم وز لبش دارم شفا
آن چنان بیمار، قدر این شفا داند که چیست
هوش مصنوعی: چشم یارم قدرتی ندارد و از لبانش درمانی به دست میآورم. اینقدر بیمارم که فقط کسی میداند این درمان چیست که ارزش آن را درک کند.
تا ابد ماییم و روی ساقی و جام شراب
رمز عارف، صوفی صاحب صفا داند که چیست
هوش مصنوعی: ما همیشه در کنار سر و روی ساقی و جام شراب خواهیم بود. عارف و صوفی با صفا میداند که این چه معنایی دارد.
در میان جان ما و زلف عنبرسای دوست
نیست اسراری که این باد صبا داند که چیست
هوش مصنوعی: در دل ما و موهای خوشبوی دوست، رازهایی وجود ندارد که این باد بهاری از آنها آگاه نباشد.
روی ساقی در مقابل موسی ارنی از چه گفت
معنی این نکته را مست لقا داند که چیست
هوش مصنوعی: زمانی که ساقی در مقابل موسی میگوید که او را بنگرد، در حقیقت اشاره به درک عمیق و فهم رازهای پنهان است. این نکتهای است که تنها مستها، یعنی کسانی که در حال هوش و مستیاند، میتوانند با ذهنی آزاد و دل بدون قید بیابند. آنها میدانند که این دیدن و درک عمیق چه معنایی دارد.
صوفی خلوت نشین از خانقه دارد نصیب
حاصل میخانه رند آشنا داند که چیست
هوش مصنوعی: صوفی که در تنهایی و درویشی زندگی میکند، از خانقاه بهره میبرد، اما شخصی که با رندی آشناست میداند که حقیقت میخانه چیست.
آنچه در حسن تو هست ادراک صورت بین کجا
گرد بازارش تواند گشت یا داند که چیست
هوش مصنوعی: هر چه در زیبایی تو وجود دارد، چشمان بینا چگونه میتوانند آن را درک کنند یا حتی بدانند که چیست.
می کند قیمت به صد جان بوسه لعل لبت
هر که آن کالا شناسد، این بها داند که چیست
هوش مصنوعی: کسی که ارزش و زیبایی لبهای تو را بشناسد، میداند که برای بوسیدن آن چقدر باید هزینه کرد، حتی اگر این هزینه برابر با جان باشد.
چون نسیمی هر که شد دیوانه زلف و رخش
حلقه زنجیر آن زلف دو تا داند که چیست
هوش مصنوعی: وقتی نسیمی به وزیدن میافتد، کسی که مجنون زلف و چهره معشوق است، درمییابد که زنجیر زلفهای دوگانه چه معنایی دارد.