گنجور

شمارهٔ ۴

بهشت و حور، بی وصلت، حرام است اهل معنی را
کزان وصل تو مقصود است مشتاق تجلی را
قیامت گر بیندازی ز قامت سایه طوبی
به زیر سایه بنشانند اهل روضه، طوبی را
جمالت گرنه در جنت نماید جلوه ای هر دم
کند سوز دل عارف سقر، فردوس اعلی را
غم دنیا و فکر دین نگنجد در دل عارف
که بی سودا سری باید هوای دین و دنیی را
در آن منزل که مهمان شد خیال دیدن رویت
نباشد جای گنجیدن غم دنیی و عقبی را
ز نور شمع رخسارش فروغی بود در عیسی
از این معنی به معبودی پرستیدند عیسی را
جمالت نیست آن صورت که در فکر آورد مانی
چه صورت نقش می بندد در این اندیشه مانی را
به قطع «من لدن » از نار زلف و عارضت زانرو
«اناالله العزیز» آمد جواب از نار، موسی را
رخ لیلی شنیدستم که مجنون را کند مجنون
چه حسن است این «تعالی الله » که مجنون کرد لیلی را
سلاطین جهان، یعنی گدایان سر کویت،
به چشم اندر نمی‌آرند تاج و تخت کسری را
جفای مدعی سهل است و جور و طعنه دشمن
نظر چون با نسیمی هست فضل حق تعالی را

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بهشت و حور، بی وصلت، حرام است اهل معنی را
کزان وصل تو مقصود است مشتاق تجلی را
هوش مصنوعی: بهشت و حور در اینجا بدون وصل و ارتباط با معشوق، بی‌فایده و غیرمجاز است. برای اهل معنا، هدف اصلی همان وصال و پیوند با محبوب است و کسی که به تجلی معشوق علاقه‌مند است، تنها به این وصل اهمیت می‌دهد.
قیامت گر بیندازی ز قامت سایه طوبی
به زیر سایه بنشانند اهل روضه، طوبی را
هوش مصنوعی: اگر قیامت را به زمین بیندازند و از قامت تو سایه‌ای بیفتد، اهل بهشت سایه درخت طوبی را زیر سایه تو قرار خواهند داد.
جمالت گرنه در جنت نماید جلوه ای هر دم
کند سوز دل عارف سقر، فردوس اعلی را
هوش مصنوعی: اگر زیبایی‌ات در بهشت هم نمایان شود، باز هم هر لحظه دل عارف را می‌سوزاند، چرا که او آرزوی بهشت برین را دارد.
غم دنیا و فکر دین نگنجد در دل عارف
که بی سودا سری باید هوای دین و دنیی را
هوش مصنوعی: غم و فکر دنیا و دین در دل عارف جا نمی‌شود، زیرا او باید ذهنش مشغول تعالیم دین و عشق باشد و نه به امور دنیوی.
در آن منزل که مهمان شد خیال دیدن رویت
نباشد جای گنجیدن غم دنیی و عقبی را
هوش مصنوعی: در آن جایی که به یاد تو هستم و فکر دیدن رویت را می‌کنم، جا برای غم‌های دنیوی و مشکلات آخرت نیست.
ز نور شمع رخسارش فروغی بود در عیسی
از این معنی به معبودی پرستیدند عیسی را
هوش مصنوعی: چهره او مانند نوری از شمع می‌درخشید، و این نور باعث شد که مردم عیسی را به عنوان یک معبود بپرستند.
جمالت نیست آن صورت که در فکر آورد مانی
چه صورت نقش می بندد در این اندیشه مانی را
هوش مصنوعی: زیبایی تو آن صورتی نیست که در ذهن می‌آورد، بلکه آنچه در فکر می‌گذرد، تصویری است که مانی را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
به قطع «من لدن » از نار زلف و عارضت زانرو
«اناالله العزیز» آمد جواب از نار، موسی را
هوش مصنوعی: به طور قطع، از آتش زلف و چهره‌ات، جواب «من هستم خداوند عزیر» به موسی رسید.
رخ لیلی شنیدستم که مجنون را کند مجنون
چه حسن است این «تعالی الله » که مجنون کرد لیلی را
هوش مصنوعی: گفته شده که زیبایی لیلی به قدری زیاد بوده که مجنون را دیوانه کرده است. این نکته که مجنون به خاطر این زیبایی به حالت جنون درآمده، نشان از عظمت و زیبایی فوق‌العاده‌ی لیلی دارد.
سلاطین جهان، یعنی گدایان سر کویت،
به چشم اندر نمی‌آرند تاج و تخت کسری را
هوش مصنوعی: سلاطین و پادشاهان دنیا، مانند افرادی هستند که در کنار خیابان منتظر تو هستند و به آنچه که باعث برتری و مقام در دیگران می‌شود، مانند تاج و تخت کسری، اهمیتی نمی‌دهند.
جفای مدعی سهل است و جور و طعنه دشمن
نظر چون با نسیمی هست فضل حق تعالی را
هوش مصنوعی: ناراحتی و بدرفتاری کسانی که خود را رقیب می‌دانند، چندان اهمیت ندارد و ظلم و سرزنش دشمنان نیز مساله‌ای بزرگ نیست؛ زیرا وقتی که نعمت‌ها و رحمت‌های خداوند بر ما می‌وزد، همه این مشکلات به نظر بی‌اهمیت می‌آیند.