شمارهٔ ۳۵
نقش هستی رقم صورت کاشانه ماست
مستی کون و مکان از می و میخانه ماست
آب حیوان و می کوثری و ماء معین
جرعه صافی بی دردی پیمانه ماست
زرفشان شمع فلک، مجلس پیروزه لگن
عکس رخسار قمر پرتو پروانه ماست
فارغ از کعبه و بتخانه و دیریم و کنشت
ملک وحدت وطن و قاف قدم خانه ماست
مرغ لاهوت که از دام دو کون آزاد است
در حقیقت چو صدف طالب دردانه ماست
حاصل «انطقناالله » و «ان من شی ء»
گر کنی فهم سخن قصه و افسانه ماست
چه غم از مفلسی و قلت اسباب مرا
گنج وحدت چو مقیم دل ویرانه ماست
جمله ذرات جهان آینه صورت اوست
مطلع نور تجلی رخ جانانه ماست
هست بر فرق نسیمی شرف سایه حق
زان لوای عظمت افسر شاهانه ماست
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نقش هستی رقم صورت کاشانه ماست
مستی کون و مکان از می و میخانه ماست
هوش مصنوعی: هستی و وجود ما به شکل و جلوهای است که در محلی که در آن زندگی میکنیم، تجلی پیدا کرده است. سرمستی و شعف ناشی از بودن در این دنیا و مکان، از خوشی و لذتهایی است که از شراب و میخانه میگیریم.
آب حیوان و می کوثری و ماء معین
جرعه صافی بی دردی پیمانه ماست
هوش مصنوعی: آب حیات و شراب کوثر، نوشیدنی های پاک و گوارا هستند که بدون درد و غم به ما میرسند.
زرفشان شمع فلک، مجلس پیروزه لگن
عکس رخسار قمر پرتو پروانه ماست
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به زیبایی و درخشندگی چهره معشوق است. شمعی که نورش از آسمان میجهد، به مانند نوری است که صورت معشوق را میتاباند و این درخشندگی مثل روشنایی قمر و پرتو پروانه است. در واقع، معشوق به قدری زیباست که از نور و زیبایی فضای اطرافش نیز جلوهگری بیشتری دارد.
فارغ از کعبه و بتخانه و دیریم و کنشت
ملک وحدت وطن و قاف قدم خانه ماست
هوش مصنوعی: از مکانهای مقدس و پرستشگاهها دور هستیم، چون وطن واقعی ما جایی است که وحدت و تمامیت را تجربه میکنیم و این مکان خانه ماست.
مرغ لاهوت که از دام دو کون آزاد است
در حقیقت چو صدف طالب دردانه ماست
هوش مصنوعی: پرندهای آسمانی که از قید و بندهای دنیوی رهایی یافته، در واقع چون صدفی است که به دنبال جواهرات درون خود میگردد.
حاصل «انطقناالله » و «ان من شی ء»
گر کنی فهم سخن قصه و افسانه ماست
هوش مصنوعی: اگر به خوبی به سخن و داستان ما توجه کنی، نتیجهاش این است که خداوند به ما سخن گفت و هر چیز از نهادی خاص برمیآید.
چه غم از مفلسی و قلت اسباب مرا
گنج وحدت چو مقیم دل ویرانه ماست
هوش مصنوعی: غم و اندوهی از بیپولی و کمبود امکانات ندارم، زیرا گنجینهی حقیقی و افتخار من، عشق و وحدتی است که در دل من ویرانهای وجود دارد.
جمله ذرات جهان آینه صورت اوست
مطلع نور تجلی رخ جانانه ماست
هوش مصنوعی: تمام ذرات جهان منعکسکننده تصویر او هستند و منبع نور و روشنایی تجلی چهره دلربای ماست.
هست بر فرق نسیمی شرف سایه حق
زان لوای عظمت افسر شاهانه ماست
هوش مصنوعی: نسیمی در بالای سر ماست که نشاندهندهی عظمت و شان ماست و سایهای از حقیقت را با خود به همراه دارد.