شمارهٔ ۳۴
مرغ عرشیم و قاف خانه ماست
کن فکان فرش آشیانه ماست
جعد مشکین و زلف وجه الله
دام دل عین و خال دانه ماست
ای فسوسی دم از فکوک مزن
ذات حق فارغ از فسانه ماست
زان حرام است با تو می خوردن
کاین شراب از شرابخانه ماست
بی نشان ره به ذات حق نبرد
کان نشان سی و دو نشانه ماست
گر طلبکار ذات یزدانی
وجه بی عذر و بی بهانه ماست
آتش کفر سوز و شرک گذار
نار توحید یکزبانه ماست
آنچه اشیا وجود از او دارد
گوهر بحر بی کرانه ماست
نام صوفی مبر که آن دلبر
فارغ از فش و ریش و شانه ماست
تن تنانای ما الف لام است
مست عشقیم و این ترانه ماست
چون نسیمی همه جهان امروز
سرخوش از باده شبانه ماست
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مرغ عرشیم و قاف خانه ماست
کن فکان فرش آشیانه ماست
هوش مصنوعی: ما موجوداتی بلندپرواز و عظیم هستیم، و جایی که زندگی میکنیم همانند قاف، جایی است که زندگیمان را با سر و سامان خاصی میچینیم. اینجا، زمین ما به مانند فرشی است که زیر پای ما را پوشانده و نشانی از آرامش و منزلت ماست.
جعد مشکین و زلف وجه الله
دام دل عین و خال دانه ماست
هوش مصنوعی: موهای مجعد و مشکی او، که جلوهای از زیبایی خدشهناپذیر است، دل ما را به دام میاندازد و نقطههای زیبای صورتش مثل خال داناست.
ای فسوسی دم از فکوک مزن
ذات حق فارغ از فسانه ماست
هوش مصنوعی: ای فسوسی، به شایعات و داستانها توجه نکن، چرا که ذات حق و حقیقت از این قبیل مباحث آزاد و مستقل است.
زان حرام است با تو می خوردن
کاین شراب از شرابخانه ماست
هوش مصنوعی: نوشیدن این شراب در کنار تو ممنوع است؛ زیرا این شراب از خانه ما میآید.
بی نشان ره به ذات حق نبرد
کان نشان سی و دو نشانه ماست
هوش مصنوعی: بدون نشانهای، نمیتوان به حقیقت الهی رسید، زیرا این نشانهها نمایانگر ویژگیهای ما هستند.
گر طلبکار ذات یزدانی
وجه بی عذر و بی بهانه ماست
هوش مصنوعی: اگر کسی خواهان ذات الهی باشد، این درخواست بی هیچ عذر و توضیحی از جانب ماست.
آتش کفر سوز و شرک گذار
نار توحید یکزبانه ماست
هوش مصنوعی: آتش کفر و شرک، سوزاننده است و آنچه که ما را به سوی یکتاپرستی هدایت میکند، شعلهای است که تنها به یک زبان واحد معرفی میشود.
آنچه اشیا وجود از او دارد
گوهر بحر بی کرانه ماست
هوش مصنوعی: تمام چیزی که اشیاء به واسطه آن وجود دارند، همان جوهر بیپایان ماست.
نام صوفی مبر که آن دلبر
فارغ از فش و ریش و شانه ماست
هوش مصنوعی: نام صوفی را ذکر نکنید، زیرا آن معشوق از ظواهر و قید و بندهای دنیا آزاد است و هیچ توجهی به حواشی و زینتهای ظاهری ما ندارد.
تن تنانای ما الف لام است
مست عشقیم و این ترانه ماست
هوش مصنوعی: ما عاشقانهای بینظیر هستیم و در میان عشق خود، این شعر نماینده حال ماست.
چون نسیمی همه جهان امروز
سرخوش از باده شبانه ماست
هوش مصنوعی: امروز همه جا به لطف بادهای که در شب نوشیدهایم، شاد و سرمست است.