گنجور

شمارهٔ ۳۶

منم آن مجمع البحرین که پر لؤلؤی مرجان است
که دایم در خیال من لب و دندان جانان است
بیا ای طالب معنی! کنون بشنو به گوش جان
بیان از علم القرآن که الحق فضل رحمان است
«لباس سندس» حق را که آمد خلعت حوری
تو از «مدهامتان» برخوان که بر رخ خط ریحان است
ز «عینان نضاختان» بنوش این شیر چون امی
ز شرح سینه چون دیدی که جاری زان دو پستان است
چو عین سلسبیلی شد روان از خط زیر لب
بخور کاسی دو زان کوثر، علی چون ساقی آن است
درخت منتهی را جا (از آن) در این بهشت آمد
که سی و دو سخن از وی محیط چرخ گردان است
حیات جاودان جاری در این خلد است ز فضل حق
که یک قطره ز جوی او هزاران بحر عمان است
بیاور جام پرباده، الا ای ساقی ساده!
که تا ظاهر کند رمزی علی از حق که پنهان است
چو انس و جن شدند کافر، شدند یأجوج و هم مأجوج
از آن سدی که ذوالقرنین بر ایشان بست ایمان است
زمین بشکافت و شد ظاهر ز حق آن آیت دابه
مریض عشق را دیگر بجز مردن چه درمان است

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

منم آن مجمع البحرین که پر لؤلؤی مرجان است
که دایم در خیال من لب و دندان جانان است
هوش مصنوعی: من همان جایی هستم که در آن دو دریا با هم می‌آمیزند و پر از گوهرهای زیبا و با ارزش است. همیشه در ذهنم، لب‌ها و دندان‌های محبوبم در حال تصویرسازی است.
بیا ای طالب معنی! کنون بشنو به گوش جان
بیان از علم القرآن که الحق فضل رحمان است
هوش مصنوعی: بیایید ای کسی که به دنبال معنی هستی! اکنون با گوش جان خود بشنو که علم قرآن بیان می‌کند، چرا که واقعاً آنچه را که رحمان مقرر کرده است، دارای فضیلت است.
«لباس سندس» حق را که آمد خلعت حوری
تو از «مدهامتان» برخوان که بر رخ خط ریحان است
هوش مصنوعی: «لباس سندس» به معنای لباس زیبا و ارزشمند است. زمانی که حقیقت و حق در میان مردم جلوه‌گر می‌شود، همانند یک حوری زیبا، زیبایی‌اش را از باغی سرسبز و خوشبو به نمایش می‌گذارد که چهره‌اش چون گلی خوشبو است.
ز «عینان نضاختان» بنوش این شیر چون امی
ز شرح سینه چون دیدی که جاری زان دو پستان است
هوش مصنوعی: از آبی که از چشمه گذرانده شده بنوش، مانند کسی که از سرشت و صفای دل خود آگاه است، چون دیدی که از آن دو پستان، حقیقت و زلالی جریان دارد.
چو عین سلسبیلی شد روان از خط زیر لب
بخور کاسی دو زان کوثر، علی چون ساقی آن است
هوش مصنوعی: زمانی که به مانند چشمه‌ای زلال و شیرین روان شدی، از زیر لب بگو و از جامی که دو چشمه کوثر دارد نوش جان کن، زیرا علی (ع) چون ساقی آن است.
درخت منتهی را جا (از آن) در این بهشت آمد
که سی و دو سخن از وی محیط چرخ گردان است
هوش مصنوعی: درخت پایانی را از این بهشت به وجود آوردند که سی و دو سخن در اطرافش همچون چرخ‌های گردان می‌چرخد.
حیات جاودان جاری در این خلد است ز فضل حق
که یک قطره ز جوی او هزاران بحر عمان است
هوش مصنوعی: زندگی ابدی در این بهشت به خاطر لطف خداوند وجود دارد، چرا که فقط یک قطره از نعمت‌های او به اندازه هزاران دریا ارزشمند است.
بیاور جام پرباده، الا ای ساقی ساده!
که تا ظاهر کند رمزی علی از حق که پنهان است
هوش مصنوعی: ای ساقی ساده! بیا جامی پر از شراب بیاور تا رازهای نهفته‌ای که برای علی روشن است، آشکار شود.
چو انس و جن شدند کافر، شدند یأجوج و هم مأجوج
از آن سدی که ذوالقرنین بر ایشان بست ایمان است
هوش مصنوعی: وقتی انسان‌ها و جن‌ها کافر شدند، به مثل یأجوج و مأجوج تبدیل شدند، به خاطر سدی که ذوالقرنین بر آن‌ها ایجاد کرد؛ این سد باعث شد تا ایمان از آن‌ها دور شود.
زمین بشکافت و شد ظاهر ز حق آن آیت دابه
مریض عشق را دیگر بجز مردن چه درمان است
هوش مصنوعی: زمین شکافته شد و حقیقتی آشکار گشت. بیمار عشق دیگر راهی جز مرگ برای درمان ندارد.