شمارهٔ ۲۵۰
ای بر گل عذارت ریحان تر نوشته
وز مشک سوده نسخی بر گلشکر نوشته
سی و دو حرف موزون مانند در مکنون
ایزد بر آن رخ چون شمس و قمر نوشته
ای مصحف جمالت خطی که دست قدرت
بود از برای موسی بر لوح زر نوشته
تا کن فکان بدانند اسرار حسن رویت
نام رخ تو را حق بر ماه و حور نوشته
ای میم و جیم و دالت بر جان اهل معنی
هردم ز لوح صورت نقش دگر نوشته
ای چاره ساز عشقت، درمان درد ما را
دارو: ز درد و، شربت: خون جگر نوشته
(ای کلک منشی «کن » بر آفتاب حسنت
اسرار «کنت کنزا» پا تا به سر نوشته)
ای حرف خط و خالت چون آیت قیامت
بر لوح چهره تو پر شور و شر نوشته
صورت نگار اشیا بیننده رخت را
نامش در آفرینش صاحب نظر نوشته
تا وحدت جمالت، ثابت شود به برهان
هست از رخت نشان ها بر بحر و بر نوشته
بر صورت تو آنکو عاشق نگشت و شیدا
نقشی است او بر آهن یا بر حجر نوشته
تحصیل نیکنامی آن را بود که شاید
در دفتر تو نامش اهل بصر نوشته
صوفی و ذکر و خلوت، ما و شراب و شاهد
در قسمت این ز حق شد، ای بی خبر نوشته
وصف تو را نسیمی چون در عبارت آرد
آن هم به یمن فضلت شد این قدر نوشته
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای بر گل عذارت ریحان تر نوشته
وز مشک سوده نسخی بر گلشکر نوشته
هوش مصنوعی: ای گل زیبا، تو مثل ریحان خوشبو هستی که بر روی تو نوشتهای از زیبایی و عطر مشک وجود دارد.
سی و دو حرف موزون مانند در مکنون
ایزد بر آن رخ چون شمس و قمر نوشته
هوش مصنوعی: سی و دو حرف موزون که به طور زیبا و مرتب در دستان خدا قرار دارد، بر روی آن چهرهای مانند خورشید و ماه حک شده است.
ای مصحف جمالت خطی که دست قدرت
بود از برای موسی بر لوح زر نوشته
هوش مصنوعی: ای کتاب زیبایی تو، خطی که دست قدرت نوشته است، همانند آنچه برای موسی بر لوح طلا نگاشته شد.
تا کن فکان بدانند اسرار حسن رویت
نام رخ تو را حق بر ماه و حور نوشته
هوش مصنوعی: برای کسانی که زیبایی چهرهات را میبینند، معلوم شود که خداوند نام صورت تو را بر روی ماه و حوری نوشته است.
ای میم و جیم و دالت بر جان اهل معنی
هردم ز لوح صورت نقش دگر نوشته
هوش مصنوعی: ای الفبای الفت و عشق و دانایی، هر لحظه بر جان اهل حقیقت، از لوح وجود، تصویری تازه مینگارند.
ای چاره ساز عشقت، درمان درد ما را
دارو: ز درد و، شربت: خون جگر نوشته
هوش مصنوعی: ای عشق تو، حل کننده مشکلات ما، درمان دردهای ما را به همراه بیاور: از آلام و رنجهایمان مانند شربت خون دل نوشته شده است.
(ای کلک منشی «کن » بر آفتاب حسنت
اسرار «کنت کنزا» پا تا به سر نوشته)
هوش مصنوعی: ای قلم منشی، بر روی زیباییهای تو، رازی نوشته شده است که از سر تا پا بر من روشن است.
ای حرف خط و خالت چون آیت قیامت
بر لوح چهره تو پر شور و شر نوشته
هوش مصنوعی: ای نشانهای چهرهات مانند آیه قیامت، بر چهرهات با شوری و هیجان نوشته شده است.
صورت نگار اشیا بیننده رخت را
نامش در آفرینش صاحب نظر نوشته
هوش مصنوعی: چهره زیبای اشیا ناظر را به یاد میآورد و نام او در عالم خلقت به عنوان یک کارشناس و صاحب نظر ثبت شده است.
تا وحدت جمالت، ثابت شود به برهان
هست از رخت نشان ها بر بحر و بر نوشته
هوش مصنوعی: تا زمانی که زیبایی تو با دلیل و برهان ثابت شود، نشانههایی از وجود تو بر دریا و بر روی نوشتهها به چشم میخورد.
بر صورت تو آنکو عاشق نگشت و شیدا
نقشی است او بر آهن یا بر حجر نوشته
هوش مصنوعی: هر کس که عاشق تو نشود و به شیدایی نرسد، همچون نقشی باقیمانده بر آهن یا سنگ است و هیچ ارزش ویژهای ندارد.
تحصیل نیکنامی آن را بود که شاید
در دفتر تو نامش اهل بصر نوشته
هوش مصنوعی: برای به دست آوردن نیک نامی، لازم است که شاید در دفتر تو، نام کسانی که اهل بصرا هستند، نوشته شده باشد.
صوفی و ذکر و خلوت، ما و شراب و شاهد
در قسمت این ز حق شد، ای بی خبر نوشته
هوش مصنوعی: در اینجا به دو دسته از افراد اشاره شده است: یکی صوفیانی که به ذکر و عبودیت و خلوتنشینی مشغولاند و دیگری کسانی که به خوشی و لذت و حضور معشوق مشغولاند. همه چیز در نهایت به تقدیر و اراده الهی وابسته است، و این موضوع نشان میدهد که هر کس در مسیر خود باید به آنچه مقدر شده است رضایت دهد، حتی اگر از حقیقت بیخبر باشد.
وصف تو را نسیمی چون در عبارت آرد
آن هم به یمن فضلت شد این قدر نوشته
هوش مصنوعی: توصیف تو مانند نسیمی است که وقتی در توصیف خوبیهای تو بچرخد، به خاطر فضلیتهایت، این همه نوشته شده است.

نسیمی