گنجور

شمارهٔ ۲۴۹

ماییم دل ز عالم بر زلف یار بسته
از دست پرنگارش دل در نگار بسته
سودای چشم مستش در جان و دل نشسته
در خاطر از خیالش فکر خمار بسته
باشد ز حسن و زلفش پای صبا گشاده
از مشک رو سیه شد راه تتار بسته
ای پرده ای ز سنبل بر یاسمن کشیده
وی برقعی ز ریحان بر لاله زار بسته
ای صورت خدایی، ظاهر در آب و خاکی
وی پیکر الهی بر باد و نار بسته
ای زلف بی قرارت بشکسته چون دل من
عهدی که با دل و جان آن بی قرار بسته
وقت صلوة و سجده، دارم حضور دل چون
نقش تو در دلم هست ای گلعذار بسته
ای خال عنبرینت بر «بی » نهاده نقطه
وز مشک سوده خطی بر گل غبار بسته
ای زلف جان شکارت در حلقه های سودا
جان و دل اسیران چندین هزار بسته
از گفتن انا الحق سر تا ابد نپیچد
آن سر که باشد ای جان در فوق دار بسته
زلف تو با نسیمی ای نور دیده تا کی
باشد به کین میان را چون روزگار بسته

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ماییم دل ز عالم بر زلف یار بسته
از دست پرنگارش دل در نگار بسته
هوش مصنوعی: ما دل را از دنیای خارج بر زلف محبوب قفل کرده‌ایم و دلِ ما به دست زیبایی او اسیر شده است.
سودای چشم مستش در جان و دل نشسته
در خاطر از خیالش فکر خمار بسته
هوش مصنوعی: چشم مست او در روح و دل من جا گرفته و یاد او در افکارم خواب خودش را بافته است.
باشد ز حسن و زلفش پای صبا گشاده
از مشک رو سیه شد راه تتار بسته
هوش مصنوعی: باد صبحگاهی با زیبایی و موهای او سر و کار دارد. از عطری که از آن منشأ می‌گیرد، راه‌های دشمنان بسته می‌شود و در میان تاریکی و شگفتی، زیبارویی خود را نمایان می‌سازد.
ای پرده ای ز سنبل بر یاسمن کشیده
وی برقعی ز ریحان بر لاله زار بسته
هوش مصنوعی: ای پرده‌ای که به زیبایی، از سنبل بر یاسمن کشیده شده‌ای و مانند پوششی از ریحان بر گل‌های لاله نقش بسته‌ای.
ای صورت خدایی، ظاهر در آب و خاکی
وی پیکر الهی بر باد و نار بسته
هوش مصنوعی: ای زیبای خدایی که در آب و خاک ظاهر شده‌ای، وجود تو مانند پیکره‌ای الهی که در آتش و باد محصور است.
ای زلف بی قرارت بشکسته چون دل من
عهدی که با دل و جان آن بی قرار بسته
هوش مصنوعی: ای زلف بی‌قرارت که چون دل من دچار شکستگی شده است، یادآوری می‌کنم که عهدی با دل و جان من بسته‌ایم که آن‌ها نیز در این بی‌قراری هستند.
وقت صلوة و سجده، دارم حضور دل چون
نقش تو در دلم هست ای گلعذار بسته
هوش مصنوعی: در زمان نماز و سجده،心 من کاملاً حضور و توجه دارد، زیرا یاد تو مانند نقش و نگاری در دل من جا دارد ای خوش‌صورت.
ای خال عنبرینت بر «بی » نهاده نقطه
وز مشک سوده خطی بر گل غبار بسته
هوش مصنوعی: ای خال خوش‌بو و زیبا بر پیشانی «بی» به عنوان نقطه‌ای نشسته و بر روی گل، خطی از مشک کشیده که بر اثر غبار بسته شده است.
ای زلف جان شکارت در حلقه های سودا
جان و دل اسیران چندین هزار بسته
هوش مصنوعی: ای زلفی که جان را به دام خود انداخته‌ای، در میان حلقه‌های افکاری که در آن گرفتار شده‌ام، جان و دل هزاران نفر را اسیر کرده‌ای.
از گفتن انا الحق سر تا ابد نپیچد
آن سر که باشد ای جان در فوق دار بسته
هوش مصنوعی: اگر کسی با ایمان و راستین باشد و حقیقت را بشناسد، هرگز دچار تضاد و تردید نخواهد شد، حتی اگر در اوج مشکلات و چالش‌ها باشد.
زلف تو با نسیمی ای نور دیده تا کی
باشد به کین میان را چون روزگار بسته
هوش مصنوعی: زلف تو با نسیم، ای نور چشم من، تا کی باید در کینه و دشمنی باشد، در حالی که روزگار به این وضع ادامه دارد؟