شمارهٔ ۲۲۶
ای دهانت پسته خندان من
خاک پایت چشمه حیوان من
زلف و رخسار تو، ای خورشید حسن!
لیلة القدر و مه تابان من
جان شیرینم فدای لعل تو
کو بسی شیرین تر است از جان من
در بهشت جاودانم تا که هست
روضه کویت سرابستان من
داروی درمان من درد تو بس
ای دوای درد بی درمان من
ز آتش عشق تو، هردم می رود
بر فلک دود دل سوزان من
روز بختم بی رخت تاریک شد
ای چراغ دیده گریان من
ترسم انجامد به طوفان در غمت
رستخیز اشک چون مرجان من
سنبلت در هر زمان داغی نهد
بر دل مجروح سرگردان من
دل بر آتش چون کباب افتاده است
تا غم عشق تو شد مهمان من
کفر زلفت با نسیمی درگرفت
ای رخت دین من و ایمان من
شمارهٔ ۲۲۵ - ستایش فضلالله نعیمی: گر شبی بازآید از در شمع جان افروز منشمارهٔ ۲۲۷: آن شهنشاهم که از نطق «هی العلیا»ی من
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای دهانت پسته خندان من
خاک پایت چشمه حیوان من
هوش مصنوعی: ای دهان تو مثل پستهای است که در حال خندیدن است و پایهٔ تو، چشمهٔ حیات من است.
زلف و رخسار تو، ای خورشید حسن!
لیلة القدر و مه تابان من
هوش مصنوعی: موهای تو و چهرهات، ای خورشید زیبایی، شب قدر و ماه درخشان من هستند.
جان شیرینم فدای لعل تو
کو بسی شیرین تر است از جان من
هوش مصنوعی: زندگی و جان من را فدای زیبایی تو میکنم، چون زیباییات برای من شیرینتر از جان خودم است.
در بهشت جاودانم تا که هست
روضه کویت سرابستان من
هوش مصنوعی: من تا زمانی که باغ تو وجود دارد، در بهشت جاودان زندگی میکنم.
داروی درمان من درد تو بس
ای دوای درد بی درمان من
هوش مصنوعی: علاج و درمان من درد تو است، ای درمانگر درد بی درمان من.
ز آتش عشق تو، هردم می رود
بر فلک دود دل سوزان من
هوش مصنوعی: عشق تو مانند آتش است و هر لحظه از دل آتشین و سوختهی من بخار و دود به آسمان بلند میشود.
روز بختم بی رخت تاریک شد
ای چراغ دیده گریان من
هوش مصنوعی: روز خوشبختی من بدون تو به شدت تیره و تار شده است، ای روشنی چشم من که در حال گریهای.
ترسم انجامد به طوفان در غمت
رستخیز اشک چون مرجان من
هوش مصنوعی: نگرانم که به خاطر ناراحتیات، اشکهایم مانند طوفانی بزرگ به راه بیفتند و قلبم را دچار هیجان و آشفتگی کنند.
سنبلت در هر زمان داغی نهد
بر دل مجروح سرگردان من
هوش مصنوعی: سنبلهات هر زمان آتش عشق را بر دل مجروح و سرگردان من میافکند.
دل بر آتش چون کباب افتاده است
تا غم عشق تو شد مهمان من
هوش مصنوعی: دل من به شدت چون کباب بر روی آتش میسوزد، چرا که غم عشق تو به مهمانی من آمده است.
کفر زلفت با نسیمی درگرفت
ای رخت دین من و ایمان من
هوش مصنوعی: زلفهای تو با نسیمی درهم آمیخته است، ای زیبایی که دین و ایمان من به تو وابسته است.

نسیمی