شمارهٔ ۲۲۱ - نکوهش دزدان لباس روحانیت
ای دل ار پختهٔ عشقی، طمعِ خام مکن
همدمِ باده شو و جز هوسِ جام مکن
از رهِ خویشپرستی قدمی بیرون نِهْ
قطع این منزل و ره جز به چنین گام مکن
منزل اهل یقین کوی حبیب است، ای دل!
تا به منزل نرسی یک نفس آرام مکن
از ریا پاک شو ای زاهد آلودهلباس
شبهه و وسوسه را زهد و وَرَع نام مکن
دور سجاده و تسبیح گذشت، ای زاهد!
این یکی دانه مساز، آن دگری دام مکن
گر سر طاعت حق چون ملکت هست ای دل!
به جز از سجدهٔ آن سرو گلاندام مکن
چون شدی با دهن و چشم و لب یار حریف
جز حدیث شکر و پسته و بادام مکن
نام و ننگ و دل و دین جمله حجاب است و دویی
یکجهت باش و بدینها طلب نام مکن
هست چون عاریتی دولت دهروزهٔ دَهر
تکیه بر دولت دهروزهٔ ایام مکن
گر کنی فرصت امروز به آینده بدل
مکن این فایده، این نیک سرانجام! مکن
بر عذار تو که اسلام من است، از خط و خال
لشکر کفر مکش، غارت اسلام مکن
ای نسیمی چو برآمد ز لب او کامت
به همه کام رسیدی، سخن از کام مکن
شمارهٔ ۲۲۰ - در ستایش حافظ: بیا ای گنج بی پایان، چو خود ما را توانگر کنشمارهٔ ۲۲۲: قصد زلف یار داری در سر ای دل هی مکن
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای دل ار پختهٔ عشقی، طمعِ خام مکن
همدمِ باده شو و جز هوسِ جام مکن
هوش مصنوعی: اگر دل تو در عشق به کمال رسیده است، به امید چیزهای بیفایده و ناپخته دلبسته نشو. به جای آن، همراه با می و رندی باش و فقط به خواستهٔ درونی خود برای نوشیدن جام فکر کن.
از رهِ خویشپرستی قدمی بیرون نِهْ
قطع این منزل و ره جز به چنین گام مکن
هوش مصنوعی: از خودخواهی و خودپسندی قدمی فراتر نگذار و جز با چنین اقدامی، هیچ راه و منزلی را نپیمای.
منزل اهل یقین کوی حبیب است، ای دل!
تا به منزل نرسی یک نفس آرام مکن
هوش مصنوعی: ای دل! به یاد داشته باش که محل واقعیت و حقیقت، جایی است که محبوب و معشوق در آن حضور دارد. تا زمانی که به این مکان نرسی، به هیچ وجه نباید آرامش را تجربه کنی.
از ریا پاک شو ای زاهد آلودهلباس
شبهه و وسوسه را زهد و وَرَع نام مکن
هوش مصنوعی: آهسته از ظاهر خود فاصله بگیر و خود را از تظاهر و ریا پاک کن. زهد و پرهیزکاری را به بهانههای شبههانگیز و وسوسههای دنیوی نمنمیدار.
دور سجاده و تسبیح گذشت، ای زاهد!
این یکی دانه مساز، آن دگری دام مکن
هوش مصنوعی: ای زاهد! زمانه در حال گذر است و تو از سجاده و تسبیح خود دور نشو، اما فراموش نکن که در این مسیر گرفتار وسوسهها و دامها نشوی و به دنبال نکات جزئی و بیاهمیت نروی.
گر سر طاعت حق چون ملکت هست ای دل!
به جز از سجدهٔ آن سرو گلاندام مکن
هوش مصنوعی: اگر به فرمان حق مثل یک پادشاه سر تسلیم فرود آوری، ای دل! به جز از سجده کردن بر آن گل خوشهیکل، کاری نکن.
چون شدی با دهن و چشم و لب یار حریف
جز حدیث شکر و پسته و بادام مکن
هوش مصنوعی: زمانی که با دهن و چشم و لب یار به هم میرسید، فقط درباره مسائلی که شیرینی و لذت را به یاد میآورند صحبت نکنید.
نام و ننگ و دل و دین جمله حجاب است و دویی
یکجهت باش و بدینها طلب نام مکن
هوش مصنوعی: تمام نام و رسوایی، دل و دیانت تنها مانعهایی هستند. باید در یک مسیر ثابت و یکپارچه حرکت کنی و به دنبال شهرت نرو.
هست چون عاریتی دولت دهروزهٔ دَهر
تکیه بر دولت دهروزهٔ ایام مکن
هوش مصنوعی: هر چیزی که به دست میآوریم، مانند یک امانت موقتی است و نباید به خوشبختی یا موفقیتهای زودگذر و گذرا اعتماد کنیم.
گر کنی فرصت امروز به آینده بدل
مکن این فایده، این نیک سرانجام! مکن
هوش مصنوعی: اگر امروز را غنیمت بشماری و آن را به آینده موکول نکنی، به این کار سودی خواهی برد و عاقبت خوبی در انتظارت است! پس این کار را انجام بده و به تعویق نینداز.
بر عذار تو که اسلام من است، از خط و خال
لشکر کفر مکش، غارت اسلام مکن
هوش مصنوعی: بر روی چهرهات که نشانهای از ایمان من است، از نشانهها و زخمهای دشمنان دین، دوری کن و اجازه نده که اعتقادم را به خطر بیندازند.
ای نسیمی چو برآمد ز لب او کامت
به همه کام رسیدی، سخن از کام مکن
هوش مصنوعی: ای نسیم، زمانی که از لب او وزیدهای، تو همه خواستههایت را به دست آوردی، پس از خواستهها صحبت نکن.

نسیمی