گنجور

شمارهٔ ۱۹۷

علت غایی ز امر کن فکان ما بوده‌ایم
جمله اشیا را حقیقت، جسم و جان ما بوده‌ایم
نقطه اول که قوه خواند ابن‌مریمش
صوت و نطق و حرف و قوت همچنان ما بوده‌ایم
ذات بی‌چونی که هست از عالم ذات و صفات
چون نظر کردیم در تحقیق آن ما بوده‌ایم
ظاهر و باطن که هست از عالم کون و مکان
هردو اسمند و، مسما در میان ما بوده‌ایم
ذات اشیا را حیات جاودان از نطق ماست
زان که ما نطقیم و حی و جاودان ما بوده‌ایم
گنج معنی آن که مخفی در حجاب غیب بود
شد یقین از فضل حق کان بی‌گمان ما بوده‌ایم
دی دیار هردو عالم غیر ما دیار نیست
زان که هستی از زمین تا آسمان ما بوده‌ایم
عقل کل با نه سپهر و چار ارکان و سه روح
وان که زین هر چار می‌زاید همان ما بوده‌ایم
عشق می‌بازیم با حسن رخ خود جاودان
زان که عاشق ما و معشوق نهان ما بوده‌ایم
مصحف رخسار ما را کس نخواند غیر ما
کاین صحف را در دو عالم سبعه خوان ما بوده‌ایم
چون مکان ماییم بی‌ما نیست ای طالب مکان
چون مکان بی‌ما نباشد در مکان ما بوده‌ایم
پیش از آن کز قوت آید عالم صورت به فعل
صورت و معنی ذات مستعان ما بوده‌ایم
ای نسیمی چون شدی سی و دو نطق لایزال
می‌توان گفتن که ذات غیب‌دان ما بوده‌ایم

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

علت غایی ز امر کن فکان ما بوده‌ایم
جمله اشیا را حقیقت، جسم و جان ما بوده‌ایم
هوش مصنوعی: تمام وجود و حقیقت اشیاء به ما بستگی دارد و ما جوهر و essence آن‌ها هستیم. علت اصلی وجود ما در این دنیای مادی به خود ما مرتبط است.
نقطه اول که قوه خواند ابن‌مریمش
صوت و نطق و حرف و قوت همچنان ما بوده‌ایم
هوش مصنوعی: از آغازین نقطه‌ای که عیسی‌ابن‌مریم به کلام و قدرت صدا خوانده شده، ما نیز به همین شکل وجود داشته‌ایم.
ذات بی‌چونی که هست از عالم ذات و صفات
چون نظر کردیم در تحقیق آن ما بوده‌ایم
هوش مصنوعی: وجودی که خالی از همه چیز است و از دنیای وجود و ویژگی‌ها جداست، زمانی که به بررسی حقیقت آن پرداختیم، پی بردیم که ما خود آن وجود هستیم.
ظاهر و باطن که هست از عالم کون و مکان
هردو اسمند و، مسما در میان ما بوده‌ایم
هوش مصنوعی: دنیا و آنچه در آن است، تنها نام‌هایی هستند که ما در میان آنها زندگی کرده‌ایم. ما در واقعیت، به هر دو جنبه ظاهری و باطنی وابسته‌ایم.
ذات اشیا را حیات جاودان از نطق ماست
زان که ما نطقیم و حی و جاودان ما بوده‌ایم
هوش مصنوعی: حیات واقعی و جاودان چیزها به زبان و گفتار ما بستگی دارد، زیرا ما خود نطق و گفتار هستیم و از گذشته‌ای دور، همواره زنده و جاودان بوده‌ایم.
گنج معنی آن که مخفی در حجاب غیب بود
شد یقین از فضل حق کان بی‌گمان ما بوده‌ایم
هوش مصنوعی: گنجینه‌ای از معنا که در پوشش نامرئی وجود داشت، اکنون به حقیقت پیوسته است، و به لطف خدا می‌دانیم که بی‌تردید ما همیشه وجود داشته‌ایم.
دی دیار هردو عالم غیر ما دیار نیست
زان که هستی از زمین تا آسمان ما بوده‌ایم
هوش مصنوعی: در اینجا بیان شده است که هیچ جایی در جهان به جز جایی که ما حضور داریم، وجود ندارد. به این معنا که از زمین تا آسمان همه چیز جز ما، حقیقتاً وجود ندارد.
عقل کل با نه سپهر و چار ارکان و سه روح
وان که زین هر چار می‌زاید همان ما بوده‌ایم
هوش مصنوعی: عقل کامل با نه آسمان و چهار رکن و سه روح، و آنچه از این چهار به وجود آمده، همگی ما بوده‌ایم.
عشق می‌بازیم با حسن رخ خود جاودان
زان که عاشق ما و معشوق نهان ما بوده‌ایم
هوش مصنوعی: در عشق، ما با زیبایی چهره‌مان همواره در معرض ریسک قرار داریم، زیرا همواره عاشق و معشوقی در دل ما وجود داشته‌اند که به نوعی جاودانه‌اند.
مصحف رخسار ما را کس نخواند غیر ما
کاین صحف را در دو عالم سبعه خوان ما بوده‌ایم
هوش مصنوعی: هیچ کسی جز ما نمی‌تواند زیبایی چهره‌ ما را درک کند، زیرا این زیبایی مثل کتابی است که ما در دو جهان مختلف آن را نوشته‌ایم.
چون مکان ماییم بی‌ما نیست ای طالب مکان
چون مکان بی‌ما نباشد در مکان ما بوده‌ایم
هوش مصنوعی: ای طالب، ما در مکان خود هستیم و بدون وجود ما، این مکان معنا ندارد. پس اگر در مکانی غیر از ما وجود داشته باشد، در حقیقت ما در آنجا بوده‌ایم.
پیش از آن کز قوت آید عالم صورت به فعل
صورت و معنی ذات مستعان ما بوده‌ایم
هوش مصنوعی: پیش از آنکه قدرت و نیرو باعث به وجود آمدن اشکال و معانی شود، ما همیشه وجود داشتیم.
ای نسیمی چون شدی سی و دو نطق لایزال
می‌توان گفتن که ذات غیب‌دان ما بوده‌ایم
هوش مصنوعی: ای نسیم، تو چه زمانی به این تعداد سخن گفتی و توانایی بی‌پایانی برای بیان داری که در حقیقت ما نیز جزو ذات دانای غیبی بوده‌ایم.