شمارهٔ ۱۹۴
چشم مستش به خواب میبینم
کار تقوی خراب میبینم
دیده را از خیال لعل لبش
ساغر پر شراب میبینم
عکس رویش میان دیده مدام
همچو ماهی در آب میبینم
پیش زاهد اگرچه عشق خطاست
من عاشق صواب میبینم
ساقیا می بیار کز مِیِ تو
همه شب آفتاب میبینم
پیش گلبرگ عارضش ز خیال
غنچه را در نقاب میبینم
ابروی شوخ و چشم سرمستش
فتنه شیخ و شاب میبینم
از خیال رخ و غم زلفش
همه شب ماهتاب میبینم
ای نسیمی نوشته بر رخ دوست
شرح ام الکتاب میبینم
شمارهٔ ۱۹۳ - ستایش فضلالله نعیمی: فضل اله یار شد یار دگر چه میکنمشمارهٔ ۱۹۵: شبی چون شمع می خواهم که پیش یار بنشینم
اطلاعات
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چشم مستش به خواب میبینم
کار تقوی خراب میبینم
هوش مصنوعی: چشم زیبای او را در خواب میبینم و میبینم که تقوی و پرهیزکاری تحت تأثیر آن زیبایی خراب شده است.
دیده را از خیال لعل لبش
ساغر پر شراب میبینم
هوش مصنوعی: من با چشم خود، تصویر زیبایی از لبهای او را میبینم که گویی پر از شراب خوشمزه است.
عکس رویش میان دیده مدام
همچو ماهی در آب میبینم
هوش مصنوعی: همیشه چهرهاش را در مقابل چشمانم به وضوح میبینم، مانند ماهی که همیشه در آب شناور است.
پیش زاهد اگرچه عشق خطاست
من عاشق صواب میبینم
هوش مصنوعی: اگرچه زاهد بزرگوار عشق را نادرست میداند، من عشق را چیز درست و صحیحی میبینم.
ساقیا می بیار کز مِیِ تو
همه شب آفتاب میبینم
هوش مصنوعی: ای ساقی، برایم شراب بیاور که به خاطر می تو، من در تمام طول شب نور خورشید را احساس میکنم.
پیش گلبرگ عارضش ز خیال
غنچه را در نقاب میبینم
هوش مصنوعی: تصور میکنم که در برابر زیبایی گلبرگ صورت او، غنچه گل در پوشش و پنهانی قرار دارد.
ابروی شوخ و چشم سرمستش
فتنه شیخ و شاب میبینم
هوش مصنوعی: ابروی خوشفرم و چشمان شاداب او، باعث ایجاد حوادث و جذبهای در دل دیگران میشود.
از خیال رخ و غم زلفش
همه شب ماهتاب میبینم
هوش مصنوعی: تمام شب را به خاطر چهره زیبا و نگرانی که از موهایش دارم، در خیال خود نور ماه را میبینم.
ای نسیمی نوشته بر رخ دوست
شرح ام الکتاب میبینم
هوش مصنوعی: ای نسیم، تو بر چهره محبوبم نوشتهای که گویا برای من کتابی بزرگ و پرمعناست.