گنجور

شمارهٔ ۱۸۸

ترک شراب کی کنم من که چو رند فاسقم؟
عار ز زهد اگر کنم فخر من است که عاشقم
از خط استوا مرا دل چو به شرح سینه بود
کشف شدم ز سر او سر «سماء طارق » م
ظاهر و باطن جهان هست چون ذات یک وجود
ظاهر زیم چو روز من نه که چو لیل غاسقم(؟)
کرد دراز قیدها فضل خدای من خلاص
زان که دو هفت از خدا طایف بیست عایقم (؟)
«فالق حب النوی » فضل خدای ماست بس
راست شنو ز من که من بنده فضل فالقم
بود کلید رزق چون حسن خط نگار من
رزق ز روی او دهد فضل خدای رازقم
سی و دو نطق مطلق است ذات و صفات یک وجود
کوست به حق انبیا بی شک و شبهه خالقم
گرچه به آخر آمدم بهر بیان سر حشر
نور محمدیم چون بر همه خلق سابقم
راز مسیحی چون ز من فاش شود «عمل » منم
هست چو مصحف حیات عین کلام ناطقم
شعر مگو که معجز است سربه‌سر این کلام من
زان که چو شاعر دگر از دگران نه سارقم

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ترک شراب کی کنم من که چو رند فاسقم؟
عار ز زهد اگر کنم فخر من است که عاشقم
هوش مصنوعی: من چگونه می‌توانم ترک نوشیدن کنم، وقتی که به دلیل بی‌اعتنایی و ناپاکی به آن عادت کرده‌ام؟ اگر از روزه‌داری و پرهیز بیزار باشم، باعث شرمساری‌ام نخواهد بود؛ بلکه عشق و محبت من به این زندگی باعث افتخارم است.
از خط استوا مرا دل چو به شرح سینه بود
کشف شدم ز سر او سر «سماء طارق » م
هوش مصنوعی: دل من همچون سینه‌ای پر از آرزوها و احساسات، از نقطه‌ای مرکزی و مهم به حرکت درآمده است. روشن شدم و به درک عمیق‌تری از عالم بالا و اسرار زندگی رسیدم.
ظاهر و باطن جهان هست چون ذات یک وجود
ظاهر زیم چو روز من نه که چو لیل غاسقم(؟)
هوش مصنوعی: ظاهر و باطن جهان مانند یک وجود است که به یک صورت ظاهر می‌شود. وجود من مانند روز نیست، بلکه مانند شب است.
کرد دراز قیدها فضل خدای من خلاص
زان که دو هفت از خدا طایف بیست عایقم (؟)
هوش مصنوعی: خداوند مهربان دست من را از قید و بند نجات داد و در نتیجه از مشکلات و سختی‌ها رهایی یافتم. به یاد می‌آورم که دو هفت (هفته) را در کنار گروهی از بیست نفر سپری کرده‌ام که به من کمک کردند تا از این قیدها آزاد شوم.
«فالق حب النوی » فضل خدای ماست بس
راست شنو ز من که من بنده فضل فالقم
هوش مصنوعی: خداوند با شکستن دانه و به جوانه درآوردن آن نعمت بزرگی به ما می‌دهد. از من بشنو که من بنده‌ای هستم که از این نعمت بهره‌مند شده‌ام.
بود کلید رزق چون حسن خط نگار من
رزق ز روی او دهد فضل خدای رازقم
هوش مصنوعی: رازق من، خداوندی است که روزی‌ام را از زیبایی و خط خوشِ معشوقه‌ام به من می‌دهد، چون کلیدهای روزی به زیبایی او وابسته است.
سی و دو نطق مطلق است ذات و صفات یک وجود
کوست به حق انبیا بی شک و شبهه خالقم
هوش مصنوعی: سی و دو بیان ازلی و ابدی، نشان‌دهنده‌ی ذات و ویژگی‌های یک وجود است که به حق انبیاء متصل می‌شود. این وجود، بدون هیچ تردیدی، خالق ماست.
گرچه به آخر آمدم بهر بیان سر حشر
نور محمدیم چون بر همه خلق سابقم
هوش مصنوعی: هرچند من در انتهای صف هستم و دیرتر از دیگران به میدان آمده‌ام، اما درباره‌ی روز قیامت و نور محمدی (ص) صحبت می‌کنم، زیرا من بر تمام موجودات پیشی دارم.
راز مسیحی چون ز من فاش شود «عمل » منم
هست چو مصحف حیات عین کلام ناطقم
هوش مصنوعی: وقتی راز مسیحی از من فاش می‌شود، من همانند لوحی هستم که حیات و کلامم را به تصویر می‌کشد.
شعر مگو که معجز است سربه‌سر این کلام من
زان که چو شاعر دگر از دگران نه سارقم
هوش مصنوعی: شعر نگو که این گفتار من خود معجزه‌ای است، چرا که من مانند شاعران دیگر نیستم.