شمارهٔ ۱۸۴
به بوی زلف مشکینت گرفتار صبا بودم
چه دانستم من خاکی که عمری باد پیمودم
مرا چون عود میسوزی و بوی من همیآید
که روزی یا شبی ناگه (بگیرد) دامنت دودم
من از دیده چهها دیدم! چهها آورد بر رویم
که جز خون جگر کاری ز آب دیده نگشودم
به جامی دستگیری کن مرا ساقی که مخمورم
می صافی اگر نبود به دردی از تو خشنودم
چو آگه نیستند ار شیوه چشم تو هشیاران
به جامی بیخبر گردان چو چشم خویشتن زودم
صفایی از قدح پیداست امشب از می صافی
که عکسی در قدح ساقی ز حسن خویش بنمودم
نسیمی! شستوشویی ده به می این دلق ازرق را
که دلگیر است و تاریک دلق زرقاندودم
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به بوی زلف مشکینت گرفتار صبا بودم
چه دانستم من خاکی که عمری باد پیمودم
هوش مصنوعی: من به بوی زلف سیاه تو بدون اینکه بفهمم، گرفتار نسیم صبحگاهی بودم. چه میدانستم من که در این دنیا انسان بیارزشی هستم و عمرم را در بادها گذراندهام.
مرا چون عود میسوزی و بوی من همیآید
که روزی یا شبی ناگه (بگیرد) دامنت دودم
هوش مصنوعی: تو مانند عود به من حیات میبخشیدی و از من بویی به مشام میرسد، روزی یا شبی ناگهانی ممکن است که دامن تو به دود من آغشته شود.
من از دیده چهها دیدم! چهها آورد بر رویم
که جز خون جگر کاری ز آب دیده نگشودم
هوش مصنوعی: من در زندگی چیزهای زیادی را از نزدیک تجربه کردهام و مشکلاتی به سراغم آمده که جز اشک و غم، هیچ راهی برای درمان آنها پیدا نکردهام.
به جامی دستگیری کن مرا ساقی که مخمورم
می صافی اگر نبود به دردی از تو خشنودم
هوش مصنوعی: ای ساقی، به من کمک کن و جامی به دستم بده، زیرا که مست هستم و اگر هم که شراب صاف نباشد، من از تو راضی هستم.
چو آگه نیستند ار شیوه چشم تو هشیاران
به جامی بیخبر گردان چو چشم خویشتن زودم
هوش مصنوعی: اگر هشیاران از روش چشم تو آگاه نباشند، آنها را در جامی بیخبر غرق میسازم، مانند اینکه خودم به زودی از چشم خود بیخبر شوم.
صفایی از قدح پیداست امشب از می صافی
که عکسی در قدح ساقی ز حسن خویش بنمودم
هوش مصنوعی: امشب از شراب صاف و زلالی که در جام است، زیبایی خود را به تصویر کشیدهام و از این طریق حضور دلربای ساقی را احساس میکنم.
نسیمی! شستوشویی ده به می این دلق ازرق را
که دلگیر است و تاریک دلق زرقاندودم
هوش مصنوعی: ای نسیم! لطفا این لباس آبی رنگ را بشوی که دلم را گرفته و تاریک شده است. به خاطر این لباس زرق و برق، روح و احساساتم زیر بار غم قرار دارد.