گنجور

شمارهٔ ۱۸۲

من شاهباز زاده شاه شریعتم
از بهر صید طایر قدس حقیقتم
طاووس باغ انسم و سیمرغ باغ قدس
عنقای برج عزت و شاه شریعتم
لاهوتیم که هم بر ناسوت گشته‌ام
تا جزء و کل شناسم و هم بعد و قربتم
آری ز ملک تا ملکوتم گذر بود
جبروت منزلم شده لاهوت خلوتم
دانسته ام که مبداء و میعاد من کجاست
اینجا اگر چه پاسی در قید صورتم
آدم نبود و عالم و نه جن و نه ملک
کو کرد ظاهرم چو یم از نور فطرتم
تا آمدم ز عالم علوی در این مقام
دایم از این فراق گرفتار محنتم

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

من شاهباز زاده شاه شریعتم
از بهر صید طایر قدس حقیقتم
هوش مصنوعی: من فرزند یک شاه بزرگ هستم و برای شکار پرنده‌ای از عالم حقیقت به دنیا آمده‌ام.
طاووس باغ انسم و سیمرغ باغ قدس
عنقای برج عزت و شاه شریعتم
هوش مصنوعی: من طاووس زیبا و دلنواز باغ انسانیت هستم و در باغ مقدس، مانند سیمرغ، و در عرش عزت و مقام، همانند عنقا و شاه راه شریعت قرار دارم.
لاهوتیم که هم بر ناسوت گشته‌ام
تا جزء و کل شناسم و هم بعد و قربتم
هوش مصنوعی: من از مقام الهی به دنیای مادی نازل شدم تا هم اجزا را بشناسم و هم کل را درک کنم و هم رابطه‌ام با خداوند را فهمیده و نزدیکتر شوم.
آری ز ملک تا ملکوتم گذر بود
جبروت منزلم شده لاهوت خلوتم
هوش مصنوعی: بله، از دنیای مادی و سلطنت به دنیای روحانی و معنوی عبور کرده‌ام. قدرت و عظمت خانه‌ام به مرحله‌ای رسیده است که به فضایل و عوالم بالا نزدیک شده‌ام و در تنهایی‌ام به حقیقت و رازهای خدایی نزدیک‌تر شده‌ام.
دانسته ام که مبداء و میعاد من کجاست
اینجا اگر چه پاسی در قید صورتم
هوش مصنوعی: من می‌دانم که منشا و مقصد من کجاست، هرچند که در اینجا، در ظاهر و دنیای ظاهری، مدتی هستم.
آدم نبود و عالم و نه جن و نه ملک
کو کرد ظاهرم چو یم از نور فطرتم
هوش مصنوعی: در زمانی که هیچ موجودی مانند انسان، عالم، جن یا ملک وجود نداشت، تنها نور فطرت من بود که به صورت روشنی در آمده بود.
تا آمدم ز عالم علوی در این مقام
دایم از این فراق گرفتار محنتم
هوش مصنوعی: وقتی که به این جایگاه معنوی رسیدم، از دنیای بالا به اینجا آمدم و حالا به خاطر جدا افتادن از آنجا با مشکلات و سختی‌ها روبرو هستم.