شمارهٔ ۱۷۹
من به توفیق خدا، ره به خدا یافتهام
عارف حق شده و ملک بقا یافتهام
در شفاخانه روحالقدس از دست مسیح
خوردهام شربت شافی و شفا یافتهام
اگر از کعبه به بتخانه روم عیب مکن
که خدا را به حقیقت همهجا یافتهام
خاطر از محنت اغیار و دل از رنج خلاص
رستگار آمده از درد و، دوا یافتهام
ذوق عیشی که بدان دست سلاطین نرسد
از وصالت من درویش گدا یافتهام
جز تو کام دگر از هر دو جهانم چون نیست
چه کنم هردو جهان را چو تو را یافتهام؟
شرحِ اوراقِ کُتُبخانهٔ اسرارِ ازل
از خط و زلف و رخ و خال تو وا یافتهام
ناله و سوز دل از آتش عشق است مرا
مکن اندیشه که از باد هوا یافتهام
نیستم منتظر جنت و فردوس و لقا
از رخت جنت و فردوس و لقا یافتهام
در طواف حرم کوی تو ای کعبهٔ حُسن
هردم از مشعر موی تو صفا یافتهام
ای نسیمی ز خیال رخ آن ماه بپرس
کز خیال رخ آن ماه چهها یافتهام
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
من به توفیق خدا، ره به خدا یافتهام
عارف حق شده و ملک بقا یافتهام
هوش مصنوعی: با کمک خداوند، راه رسیدن به او را یافتهام و به حقیقتی عمیق دست یافتهام و اکنون در مسیر ابدیت قرار دارم.
در شفاخانه روحالقدس از دست مسیح
خوردهام شربت شافی و شفا یافتهام
هوش مصنوعی: در بیمارستان روحالقدس، نوشیدنی شفابخش مسیح را نوشیدهام و بهبودیافتهام.
اگر از کعبه به بتخانه روم عیب مکن
که خدا را به حقیقت همهجا یافتهام
هوش مصنوعی: اگر به مکانی برویم که دیگران آن را ناپسند میدانند، ایرادی نیست؛ زیرا من در هر جا، حقیقت خدا را یافتهام و او را در همه جا حس میکنم.
خاطر از محنت اغیار و دل از رنج خلاص
رستگار آمده از درد و، دوا یافتهام
هوش مصنوعی: از رنج و درد دیگران رهایی یافتهام و پس از تحمل سختیها، اکنون به آرامش و درمان رسیدهام.
ذوق عیشی که بدان دست سلاطین نرسد
از وصالت من درویش گدا یافتهام
هوش مصنوعی: من از خوشی و لذتی که هیچکس، حتی سلاطین، به آن دسترسی ندارند، به واسطه محبت تو به عنوان یک درویش فقیر بهرهمند شدهام.
جز تو کام دگر از هر دو جهانم چون نیست
چه کنم هردو جهان را چو تو را یافتهام؟
هوش مصنوعی: به جز تو هیچ چیز دیگری در این دو دنیا برای من خوشایند نیست. حالا که تو را یافتهام، چه باید بکنم با این دو جهان؟
شرحِ اوراقِ کُتُبخانهٔ اسرارِ ازل
از خط و زلف و رخ و خال تو وا یافتهام
هوش مصنوعی: در کتابخانهٔ اسرار قدیمی، احساسات و اسراری دربارهی تو را از طریق نوشتهها و زیباییهای چهرهات شناختهام.
ناله و سوز دل از آتش عشق است مرا
مکن اندیشه که از باد هوا یافتهام
هوش مصنوعی: دل من از عشق میسوزد و نالهام به خاطر این دلیری است که دارم. نگو که این احساسات به خاطر چیزی گذرا و بیاساس است.
نیستم منتظر جنت و فردوس و لقا
از رخت جنت و فردوس و لقا یافتهام
هوش مصنوعی: من منتظر بهشت و دیدار تو نیستم، زیرا خود بهشت و خوشبختی را از حضور تو به دست آوردهام.
در طواف حرم کوی تو ای کعبهٔ حُسن
هردم از مشعر موی تو صفا یافتهام
هوش مصنوعی: در گرداگرد حرم زیبایی تو، مانند کعبهای که توجهها را به خود جلب میکند، همیشه از زیبایی موی تو آرامش و صفا کسب کردهام.
ای نسیمی ز خیال رخ آن ماه بپرس
کز خیال رخ آن ماه چهها یافتهام
هوش مصنوعی: ای نسیم، از تصویر چهره آن ماه بپرس که من به خاطر تصور چهرهاش، چه احساساتی را تجربه کردهام.