شمارهٔ ۱۷۲
این چه چشم است این چه ابرو این چه زلف است این چه خال؟
در مقام خویش هر یک دلبری صاحب کمال
عاشق بالای دلجوی تو شد سرو چمن
انبت الله ای نگار، این است حد اعتدال
واله و حیران شود صورتگر چینی اگر
صورت پاکیزه چون روی تو آرد در خیال
بر جمالت مست و حیرانم، ندانم چون کنم
شرح آن شکل و شمایل، وصف آن حسن و جمال
رخ متاب از چشمه چشمم چو می دانی که خوب
می نماید عکس ماه بدر در آب زلال
چشم دوران جز به دور زلف و رخسارت ندید
گشته طالع در شب قدر آفتاب بی زوال
با خیال زلف و خالت عشق می بازم بلی
اینت کار عاشق سودایی آشفته حال
در غم روی تو هردم ز آتش دل چون قلم
دود آه و ناله ام در سینه می پیچد چو نال
می کنم بر یاد ابرویت نظر بر ماه نو
گرچه دور است از کمال حسن ابرویت هلال
چون نسیمی وصل آن گلچهره گر داری هوس
در تن ای عاشق چو بلبل تا نفس داری بنال
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
این چه چشم است این چه ابرو این چه زلف است این چه خال؟
در مقام خویش هر یک دلبری صاحب کمال
هوش مصنوعی: این چه نگاهی است که این گونه جذاب و بینا است؟ این چه ابروهایی است که دل را میرباید؟ این چه موهایی است که زیبایی را دو چندان کرده؟ و این چه نشان زیبایی است که بر چهرهاش درخشان است؟ هر یک از این ویژگیها در مقام خود، دلربا و صاحب کمال و زیبایی خاصی هستند.
عاشق بالای دلجوی تو شد سرو چمن
انبت الله ای نگار، این است حد اعتدال
هوش مصنوعی: عاشق با زیبایی و دلربایی تو، سرو چمن به سرسبزی و زیبایی رسیده است، ای محبوب، این نشانهای از کمال و توازن است.
واله و حیران شود صورتگر چینی اگر
صورت پاکیزه چون روی تو آرد در خیال
هوش مصنوعی: اگر هنرمند چینی تصویری زیبا و دلانگیز از تو در ذهنش ایجاد کند، به شدت مجذوب و حیران میشود.
بر جمالت مست و حیرانم، ندانم چون کنم
شرح آن شکل و شمایل، وصف آن حسن و جمال
هوش مصنوعی: من از زیبایی تو شگفتزده و مجذوب شدهام و نمیدانم چگونه میتوانم آن چهره و ویژگیهای تو را توصیف کنم و وصف آن زیبایی و جمال را بگویم.
رخ متاب از چشمه چشمم چو می دانی که خوب
می نماید عکس ماه بدر در آب زلال
هوش مصنوعی: چهرهات را از من دور نکن، چون میدانی که وقتی به چشمانم نگاه میکنی، چطور تصویر زیبای تو مانند ماه کامل در آب زلال و روشنی میدرخشد.
چشم دوران جز به دور زلف و رخسارت ندید
گشته طالع در شب قدر آفتاب بی زوال
هوش مصنوعی: چشم زمان فقط زیباییهای زلف و چهره تو را دیده و سرنوشت در شب قدر، مانند آفتاب دائمی و جاودان است.
با خیال زلف و خالت عشق می بازم بلی
اینت کار عاشق سودایی آشفته حال
هوش مصنوعی: من در عالم خیال، به عشق زلف و چهرهات سرگرم هستم. بله، این همان کار عاشق دیوانهای است که وضعیتی آشفته دارد.
در غم روی تو هردم ز آتش دل چون قلم
دود آه و ناله ام در سینه می پیچد چو نال
هوش مصنوعی: هر لحظه، به خاطر غم چهره تو، دل من در آتش میسوزد. از دل سنگینم، دود آه و نالهای بلند میشود که در سینهام میپیچد.
می کنم بر یاد ابرویت نظر بر ماه نو
گرچه دور است از کمال حسن ابرویت هلال
هوش مصنوعی: نگاه میکنم به یاد ابروی تو، حتی اگر ماه نو دور از زیبایی ابرویت باشد.
چون نسیمی وصل آن گلچهره گر داری هوس
در تن ای عاشق چو بلبل تا نفس داری بنال
هوش مصنوعی: اگر در دل خود عشق به آن گلچهره را حس میکنی، مانند بلبل تا زمانی که زندگی میکنی، شکوه و ناله کن.

نسیمی