گنجور

شمارهٔ ۱۶

ای شب زلفت که روزش کس نمی بیند به خواب
در تب است از تابش خورشید رویت آفتاب
عالم از نور تجلی کرد نورانی رخت
گرچه زلفت چون شب قدر است و رویت ماهتاب
آن که پیش خط و خالت چون ملک در سجده نیست
باشد ابلیسی که هست از نار حرمان در عذاب
با دم جان پرورت انفاس عیسی بسته نطق
پیش زلف تابدارت گشته مریم رشته تاب
قبله تحقیق من روی تو و وصلت حیات
جنت جاوید من کوی تو و لعلت شراب
طره طرار زلفت سوره رحمان و عرش
غمزه غماز عینت معنی ام الکتاب
هرکه را غیر از تو باشد آرزویی در جهان
تشنه ای باشد که جوید آب حیوان در سراب
کی کند میل نعیم و نعمت دنیای دون
کز لبت نوشیده باشد شربت ناز و عتاب؟
چون وجود غیر ممنوع است و شرکت منتفی است
با جمال خویش باشد حسن رویت را خطاب
در رخت نور تجلی دیده اکنون چون ندید
از لبت جز «لن ترانی » کی بود او را جواب؟
می کند شرح «الم نشرح » نسیمی از خطت
ای رخت «انا فتحنا» از تو شد این فتح باب

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای شب زلفت که روزش کس نمی بیند به خواب
در تب است از تابش خورشید رویت آفتاب
هوش مصنوعی: ای شب زلفت که در روز کسی تو را نمی‌بیند، به خاطر روشنایی خورشید روی تو، خواب‌هایم دچار تلیف و آشفتگی شده است.
عالم از نور تجلی کرد نورانی رخت
گرچه زلفت چون شب قدر است و رویت ماهتاب
هوش مصنوعی: جهان به نور جلوه‌گر شده و چهره‌ات نورانی است، هرچند که زلف‌هایت مانند شب قدر تاریک و چهره‌ات مانند ماه تابان می‌درخشد.
آن که پیش خط و خالت چون ملک در سجده نیست
باشد ابلیسی که هست از نار حرمان در عذاب
هوش مصنوعی: کسی که به محبت و زیبایی تو، مانند فرشتگان در برابر تو سر به سجده نمی‌گذارد، به یقین ابلیسی است که از آتش محرومیت در عذاب به سر می‌برد.
با دم جان پرورت انفاس عیسی بسته نطق
پیش زلف تابدارت گشته مریم رشته تاب
هوش مصنوعی: با نفس‌های جان‌بخش تو، روح عیسی زنده شده و زبان من در برابر زلف زیبایت مانند مریم به تسخیر درمی‌آید و درگاه تو را به خود می‌سوزاند.
قبله تحقیق من روی تو و وصلت حیات
جنت جاوید من کوی تو و لعلت شراب
هوش مصنوعی: من در جستجوی حقیقت، روی تو را قبله خود می‌دانم و زندگی جاویدانم در وصال توست. خیابان اصلی من به سمت تو و زیبایی‌ات همچون شراب خوشگوار است.
طره طرار زلفت سوره رحمان و عرش
غمزه غماز عینت معنی ام الکتاب
هوش مصنوعی: زلفهای پریشان تو مانند سوره رحمان است و نگاه جذاب و مخرّب تو، به مانند همان عرش و تجلیات اصلی نوشته‌ای مقدس و پایه‌ای می‌باشد.
هرکه را غیر از تو باشد آرزویی در جهان
تشنه ای باشد که جوید آب حیوان در سراب
هوش مصنوعی: هر کسی که آرزویی جز تو داشته باشد، مانند تشنه‌ای است که در جستجوی آب جاودانی در سراب می‌گردد.
کی کند میل نعیم و نعمت دنیای دون
کز لبت نوشیده باشد شربت ناز و عتاب؟
هوش مصنوعی: چه کسی می‌تواند از لذت‌ها و نعمت‌های دنیای پست و حقیر دل بکند، در حالی که از لب‌های تو شیرینی و طعم محبت و سرزنش را چشیده باشد؟
چون وجود غیر ممنوع است و شرکت منتفی است
با جمال خویش باشد حسن رویت را خطاب
هوش مصنوعی: از آنجا که وجود دیگران پذیرفته نیست و امکان شرکت در این جمال وجود ندارد، زیبایی روی تو به تنهایی مورد توجه است.
در رخت نور تجلی دیده اکنون چون ندید
از لبت جز «لن ترانی » کی بود او را جواب؟
هوش مصنوعی: در روشنایی و تابش نور، اکنون که از لب تو تنها «تو مرا نخواهی دید» شنیده‌ام، آیا او چگونه به این سخن پاسخ خواهد داد؟
می کند شرح «الم نشرح » نسیمی از خطت
ای رخت «انا فتحنا» از تو شد این فتح باب
هوش مصنوعی: نسیم خوشی برمی‌خیزد و وضوح آیه «الم نشرح» را توضیح می‌دهد، و زیبایی تو مثل «انا فتحنا» سبب گشایش در دل‌ها و روزنه‌ها شده است.