شمارهٔ ۲ - مستزاد
ای حسن تو دردانه چو ک . . . بنند اعلا
چون نقطه فردی
و آن نقطه ذات است ز «با» گشته هویدا
در دیده مردی
شری است ترا در همه گنجینه دل ها
ای مخزن اسرار
شوری است ترا در همه سر نسبت غوغا
هر سوی که گردی
آنها که زنند از می عشق تو دم و دم
از نفخه عیسی
حاصل شده آن دم همه را چون من شیدا
از عشق تو دردی
خورشید مدام از غم تو گردد و تابد
ای نور دو عالم
چون مردمک دیده به هر منزل و هر جا
بی فایده گردی
این نه فلک خرقه کبود از غم عشقت
ای شمع دل افروز
در خون بکشیدند همه دامان قباها
بر خورشید زردی (؟)
زین نه پدر و چهار ام و سه پسر را
ای حامله دم
پرورده چو جان ز آتش و آب و گل ما را
در غنچه چو وردی
بیچاره نسیمی چو از این چاره فنا شد
ناچار فراقت
باید شدنش از غم بیهوده دنیا
وز هر دل سردی
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای حسن تو دردانه چو ک . . . بنند اعلا
چون نقطه فردی
هوش مصنوعی: ای حسن تو مانند یک جواهر با ارزش و نایاب هستی، همچون یک نقطه برجسته و بینظیر در میان دیگران.
و آن نقطه ذات است ز «با» گشته هویدا
در دیده مردی
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که وجود حقیقی (نقطه ذات) در نتیجهٔ اوصاف و ویژگیهای خاص، در دید مردی روشن و نمایان شده است. به عبارت دیگر، حقیقت و ذات واقعی یک فرد یا چیز به واسطهٔ ویژگیها و صفات خاصش به خوبی قابل مشاهده است.
شری است ترا در همه گنجینه دل ها
ای مخزن اسرار
هوش مصنوعی: تو در دلها همچون رازهای پنهان و گرانبها هستی، ای گنجینه اسرار.
شوری است ترا در همه سر نسبت غوغا
هر سوی که گردی
هوش مصنوعی: شما در هر جایی که بروید، شور و شوقی در وجودتان حس میشود که همه جا را تحت تأثیر قرار میدهد.
آنها که زنند از می عشق تو دم و دم
از نفخه عیسی
هوش مصنوعی: آنهایی که همیشه در حال عشق ورزی به تو هستند، مانند نفس مسیح، همیشه از عشق تو دم میزنند و به دنبال آن هستند.
حاصل شده آن دم همه را چون من شیدا
از عشق تو دردی
هوش مصنوعی: در آن لحظه، همه کسانی که مانند من در عشق تو دیوانه شدهاند، به درد و رنجی دچار شدهاند.
خورشید مدام از غم تو گردد و تابد
ای نور دو عالم
هوش مصنوعی: خورشید به خاطر اشکها و اندوههای تو همیشه میدرخشد و نورافشانی میکند، ای روشنیبخش جهان.
چون مردمک دیده به هر منزل و هر جا
بی فایده گردی
هوش مصنوعی: هر جا که بروی و هر چیزی را ببینی، اگر درک عمیقی از آن نداشته باشی، همهچیز بیفایده خواهد بود.
این نه فلک خرقه کبود از غم عشقت
ای شمع دل افروز
هوش مصنوعی: این نه تنها آسمان است که به خاطر غم عشق تو، لباس آبی به تن کرده است، ای شمعی که دلها را روشن میکنی.
در خون بکشیدند همه دامان قباها
بر خورشید زردی (؟)
هوش مصنوعی: همه لباسها را با خون عجین کردند و به خاطر زردی خورشید، دامنها را در خون غوطهور کردند.
زین نه پدر و چهار ام و سه پسر را
ای حامله دم
هوش مصنوعی: ای حامله، از این نسل و خاندانی که به تو وابستهاند، پدر و چهار برادر و سه پسر را به یاد داشته باش.
پرورده چو جان ز آتش و آب و گل ما را
در غنچه چو وردی
هوش مصنوعی: ما مانند غنچهای هستیم که از آتش و آب و خاک پرورش یافتهایم.
بیچاره نسیمی چو از این چاره فنا شد
ناچار فراقت
هوش مصنوعی: بیچاره نسیم که وقتی از این تدبیر رهایی پیدا کرد، ناگزیر از جدایی تو شد.
باید شدنش از غم بیهوده دنیا
وز هر دل سردی
هوش مصنوعی: باید از غمهای بیفایده دنیا و از ناراحتیهای دیگران دوری کرد و به آرامش و خوشحالی دست یافت.