بخش ۶۵ - سؤال کردن فرامرز(و) پاسخ دادن برهمن
دگر باره گفتش همی جنگجوی
که ما را به گیتی تو چیزی بگوی
نه چندی چنین گفت کای نامدار
بپرهیز زین بدکنش روزگار
که او چون عروس است و داماد تو
از آن کهنه دلبر نه استاد تو
بسی بینی او را همه نور و زیب
زبانش زمکر است و چشم از فریب
دو چشمش ز نیرنگ و ابرو ز فن
زخوبی چو سرو است و زافسون دهن
به بالا ز شیوست تن و موی و ریو
درو بافته راه واژونه دیو
رخ ماه تابان هویدا شود
به تن مست و زیبا و شیدا شود
به تن نور چهره همه نوروش
همه سلسله زلف ز ناروش
به دین نیاکان شکست آورد
هرآن کو بپیچدش بست آورد
صلیب و چلیپا بسوزاند او
زبتخانه ها بت براندازد او
زما تاج بستاند و چین برد
شمن بشکند سر سوی کین برد
دگر تیغ کین برکشد صدهزار
گریز است ما را سرانجام کار
هم آخر به زنهار باید ز جنگ
پیاده هویدا شود نام و ننگ
چو جویی چه گویی چه خواهیم کرد
به خواهشگری یا به ننگ و نبرد
بخش ۶۴ - سؤال کردن فرامرز(و) پاسخ دادن برهمن: دگر گفت کای نامور مرد شنگبخش ۶۶ - سؤال کردن فرامرز،آخرکار: به پاسخ بدو گفت کای سرفراز
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دگر باره گفتش همی جنگجوی
که ما را به گیتی تو چیزی بگوی
هوش مصنوعی: جنگجو دوباره از او خواست که آیا چیزی در مورد زندگی در این دنیا برایشان دارد که بگوید.
نه چندی چنین گفت کای نامدار
بپرهیز زین بدکنش روزگار
هوش مصنوعی: مدتی پیش گفتند ای پرآوازه، از این رفتارهای بد زندگی دوری کن.
که او چون عروس است و داماد تو
از آن کهنه دلبر نه استاد تو
هوش مصنوعی: او همچون عروسی با طراوت است، اما تو هنوز در عشق، حرمت و مهارت را از آن محبوب قدیمی یاد نگرفتهای.
بسی بینی او را همه نور و زیب
زبانش زمکر است و چشم از فریب
هوش مصنوعی: بسیاری او را زیبا و نورانی میبینند، اما زبانش فریبنده است و چشمها فریب میخورند.
دو چشمش ز نیرنگ و ابرو ز فن
زخوبی چو سرو است و زافسون دهن
هوش مصنوعی: دو چشم او به دلیل نیرنگ و فریبش، و ابروهایش به خاطر ظرافتش مانند سرو است. همچنین، لبهایش نیز به خاطر زبانی که به کار میبرد جذاب و فریبنده به نظر میرسند.
به بالا ز شیوست تن و موی و ریو
درو بافته راه واژونه دیو
هوش مصنوعی: این بیت به تصویرسازی زیبایی از ظرافتهای تن و موی زیبای یک زن اشاره دارد که در آن خود را در فضای طبیعت و زیباییهای آن میبیند. در این تصویر، وجود شگفتانگیز و دلربا باعث به وجود آمدن احساساتی مرتبط با عشق و زیبایی میشود. در واقع، زیباییهای ظاهری و حسهای عمیق در هم میآمیزند و تصورات شاعرانهای را به وجود میآورند.
رخ ماه تابان هویدا شود
به تن مست و زیبا و شیدا شود
هوش مصنوعی: چهرهی زیبا و درخشان او در تن سرمست و زیبا نمایان میشود و جذابیتش دوچندان میگردد.
به تن نور چهره همه نوروش
همه سلسله زلف ز ناروش
هوش مصنوعی: این جمله به زیبایی و نورانی بودن چهره و موهای شخص اشاره دارد. آن نورانی بودن نشاندهنده جذابیت و دلربایی اوست. بهنوعی، شخص با چهرهای درخشان و زلفهای زیبا توصیف شده که باعث جلب توجه و تحسین دیگران میشود.
به دین نیاکان شکست آورد
هرآن کو بپیچدش بست آورد
هوش مصنوعی: هر کس که به باورها و سنتهای نیاکان خود پشت کند و انحراف پیدا کند، در نهایت با مشکلات و شکستهایی مواجه میشود.
صلیب و چلیپا بسوزاند او
زبتخانه ها بت براندازد او
هوش مصنوعی: او نمادها و نشانههای کفر و شرک را از بین میبرد و بتها را از معابد نابود میکند.
زما تاج بستاند و چین برد
شمن بشکند سر سوی کین برد
هوش مصنوعی: شخصی تاج و زیبایی خود را از من میگیرد و به دنبال انتقام و کینهجویی میرود.
دگر تیغ کین برکشد صدهزار
گریز است ما را سرانجام کار
هوش مصنوعی: بار دیگر شمشیر انتقام کشیده میشود و ما در برابر آن، هزاران راه فرار داریم. اما در نهایت، سرنوشت ما چه خواهد شد؟
هم آخر به زنهار باید ز جنگ
پیاده هویدا شود نام و ننگ
هوش مصنوعی: در نهایت، باید از خطر جنگ به خوبی جلوگیری کرد تا نام نیک و شرم را در انظار حفظ کنیم.
چو جویی چه گویی چه خواهیم کرد
به خواهشگری یا به ننگ و نبرد
هوش مصنوعی: وقتی در موقعیتی قرار میگیریم که به دنبال خواستهای هستیم، باید ببینیم چگونه باید عمل کنیم: آیا با درخواست و خواهش پیش برویم یا با شرم و درگیری دست و پنجه نرم کنیم؟