گنجور

بخش ۵۰ - نبرد فرامرز با طهمور(و) گرفتار شدن طهمور به دست فرامرز در صف جنگ

فرامرز را گفت کای نامدار
کجا مرد هند از تو گیرد فرار
سزد گر کنون پا به میدانی نهی
که چون می نهی پا به زندان نهی
فرامرز یل سوی آویز شد
سمند جهانگیر زو تیز شد
بدو گفت کای هندوی بدنژاد
به مادر بزادی چه نامت نهاد
نبینی که دریا به موج اندر است
به هر موج کآید نهنگش سر است
زمان بر زمین تیغ بارد همی
پلنگ از شدن سر ببارد همی
هم اکنون یکی تیغ ریزان شود
که آشوب گردان گریزان شود
چنین یک یک از لشکر بی شمار
بدین تیغ سامی نمایم سمار
جهانی به یک لقمه سازد نهنگ
که یک یک چنین پیشش آرد درنگ
بگفت این و آمد دمان و دوان
برو راست کرده یکایک سنان
بزد نیزه وز اسب زیرش فکند
گرفت و ببرد آن دلاور نهنگ

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

فرامرز را گفت کای نامدار
کجا مرد هند از تو گیرد فرار
هوش مصنوعی: فرامرز به او گفت: ای سرشناس، مرد هندی از تو کجا می‌تواند فرار کند؟
سزد گر کنون پا به میدانی نهی
که چون می نهی پا به زندان نهی
هوش مصنوعی: اگر اکنون قدمی به میدان بگذاری، بهتر آن است که مانند اینکه قدم به زندان می‌گذاری، با احتیاط و آگاهی قدم برداری.
فرامرز یل سوی آویز شد
سمند جهانگیر زو تیز شد
هوش مصنوعی: فرامرز، دلاور بزرگ، به سمت آویز رفت و سمند جهانگیر (اسب پیروزمند) او نیز با سرعت زیادی حرکت کرد.
بدو گفت کای هندوی بدنژاد
به مادر بزادی چه نامت نهاد
هوش مصنوعی: به او گفت: ای هندوی بی‌خود، تو که به مادر زاده شده‌ای، چه نامی بر تو گذاشته‌اند؟
نبینی که دریا به موج اندر است
به هر موج کآید نهنگش سر است
هوش مصنوعی: دریا همیشه پر از موج است و هر موجی که به وجود می‌آید، نشانه‌ای از حضور نهنگ در آن است.
زمان بر زمین تیغ بارد همی
پلنگ از شدن سر ببارد همی
هوش مصنوعی: زمانی که خورشید بر زمین می‌تابد، پلنگ به خاطر تغییرات جوی و وضعیت آب و هوا به سمت آسمان نگاه می‌کند.
هم اکنون یکی تیغ ریزان شود
که آشوب گردان گریزان شود
هوش مصنوعی: در حال حاضر فردی به تندی و سرعت به میدان می‌آید که باعث ایجاد آشفتگی و نگرانی در دیگران می‌شود.
چنین یک یک از لشکر بی شمار
بدین تیغ سامی نمایم سمار
هوش مصنوعی: من با این شمشیر سامانی، هر یک از سپاه بی‌شمار را به سادگی و به راحتی به نمایش می‌گذارم.
جهانی به یک لقمه سازد نهنگ
که یک یک چنین پیشش آرد درنگ
هوش مصنوعی: دنیا می‌تواند نهنگی بزرگ را به یک لقمه تبدیل کند، در حالی که این موجود عظیم برای هر مورد کوچک‌تر از خود، لحظه‌ای درنگ می‌کند.
بگفت این و آمد دمان و دوان
برو راست کرده یکایک سنان
هوش مصنوعی: او این حرف را گفت و به سرعت و با شتاب به سمت راست حرکت کرد و تمامی تیرکمان‌ها را تنظیم کرد.
بزد نیزه وز اسب زیرش فکند
گرفت و ببرد آن دلاور نهنگ
هوش مصنوعی: مرد شجاع با نیزه به دشمن حمله کرد و او را از اسب به زمین انداخت و سپس او را گرفت و با خود برد.