گنجور

بخش ۲۳ - جنگ کردن بانوگشسب با جیپورشاه (و) شکست خوردن جیپورشاه در صف جنگ

به جیپور گردید بانو دوچار
درآمد به پیکار آن نامدار
برو بریکی نیزه زد کز نهیب
شدش از بدن جان و پا از رکیب
به چنگال جیپال را دست برد
کمربند او را گرفت و فشرد
یکی کشته گشت و دگر را بخست
چو رای آن چنان دید زآنجا بجست
به نزدیک زال آمد از رزمگاه
زبانو بر زال برد او پناه
زجا جست بانو گرفتش به بر
بدو گفت اکنون سپاهت ببر
سپردم به تو ملک هندوستان
به تخت بهی باش با دوستان
تو را شاه جیپال کهتر بود
ز هر سه تو را پایه بهتر بود
ببوسید رای گزین تخت او
زجان آفرین کرد بر تخت او
پس آنگه بزودی سپه را ببرد
دگر بر زبان نام بانو نبرد
ز روم و ز چین و ز ترک و تتار
هرآن کس که بروی شد خواستار
چو با وی به کشتی بشد بازپس
نبد مرد میدان او هیچ کس

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به جیپور گردید بانو دوچار
درآمد به پیکار آن نامدار
هوش مصنوعی: بانو به جیپور رفت و درگیر مبارزه با آن شخصیت مشهور شد.
برو بریکی نیزه زد کز نهیب
شدش از بدن جان و پا از رکیب
هوش مصنوعی: به جلو برو و ضربه‌ای با نیزه بزن، زیرا از صدای آن جان و پا از بدنش بیرون می‌رود.
به چنگال جیپال را دست برد
کمربند او را گرفت و فشرد
هوش مصنوعی: جیپال در حالتی قرار گرفت که دیگری به او نزدیک شد و کمربندش را گرفت و فشار داد.
یکی کشته گشت و دگر را بخست
چو رای آن چنان دید زآنجا بجست
هوش مصنوعی: یکی جانش را از دست داد و دیگری از آنجا فرار کرد چون نتیجه را این‌گونه دید.
به نزدیک زال آمد از رزمگاه
زبانو بر زال برد او پناه
هوش مصنوعی: به زال، که به میدان نبرد نزدیک شده بود، پناه آورد و او را از خطرات جنگ نجات داد.
زجا جست بانو گرفتش به بر
بدو گفت اکنون سپاهت ببر
هوش مصنوعی: ز جای خود بلند شد و آن زن او را در آغوش گرفت و به او گفت حالا سپاه و یارت را ببر.
سپردم به تو ملک هندوستان
به تخت بهی باش با دوستان
هوش مصنوعی: من کشور هندوستان را به تو سپردم، پس با دوستانت در تاج و تخت باش و زندگی خوبی داشته باش.
تو را شاه جیپال کهتر بود
ز هر سه تو را پایه بهتر بود
هوش مصنوعی: شاه جیپال به تو افتخار می‌کند و مقام تو از هر سه نفر دیگر برتر است.
ببوسید رای گزین تخت او
زجان آفرین کرد بر تخت او
هوش مصنوعی: به او احترام گذاشتند و او را بر بالای تخت نشاندند، چون او به زندگی و وجودش ارزشی فراوان داشت.
پس آنگه بزودی سپه را ببرد
دگر بر زبان نام بانو نبرد
هوش مصنوعی: پس از آن، به زودی سپاه را خواهد برد و دیگر نام آن بانوی نازنین را بر زبان نمی‌آورد.
ز روم و ز چین و ز ترک و تتار
هرآن کس که بروی شد خواستار
هوش مصنوعی: از روم و چین و ترک و تاتار، هر کسی که به تو علاقه‌مند شده است.
چو با وی به کشتی بشد بازپس
نبد مرد میدان او هیچ کس
هوش مصنوعی: وقتی که او در کشتی با او روبرو شد، هیچ مردی نبود که بتواند در میدان با او مقابله کند.