گنجور

بخش ۱۷۶ - زادن سام از دختر فرطورتوش و زادن آذربرزین از دختر شاه کهیلا

چو یک سال بگذشت از روزگار
بدو داد جان آفرین کردگار
از آن دختر شاه فرطورتوش
یکی پورش آمد چو فرخ سروش
ورا نام کردند سام دلیر
سرافراز وفرخ پی ودلپذیر
تو گفتی مگر زنده شد سام گرد
بزرگی و گردی مر او را سپرد
پس از سال دیگر ورا همچنین
همان پاک یزدان جهان آفرین
ازآن دخت شه کهیلا یکی
پدید آمدش خوب رخ کودکی
تو گویی که گرشسب یل زنده شد
فلک پیش آن نامور بنده شد
و یا رستم زال،مردی و زور
ببخشید بر نامور گرد پور
به آذار برزینش کردند نام
هم از فر او یافت آرام وکام
فرامرز چون نام اوکرد زود
فرستاده ای کرد مانند دود
به نزدیک زال زر پهلوان
یک نامه بنوشت روشن روان
که دارای جان وجهان آفرین
دو بنده فزود از شما پاک دین
یک آذاربرزین دگر سام گرد
بدانم که باشند با دستبرد
امیدم به دادار روز شمار
که زیبند بر درگه شهریار
چو نامه بر نامداران رسید
زشادی روانشان به جان آرمید
فراوان به درگاه جان آفرین
ستایش نمودند رخ بر زمین
کزان سان دو فرزند گرد سترگ
پدید آمد از پهلوان بزرگ
چوازآفرین گشته پرداخته
نشستند با رود ومی ساخته
سپهبد یل نامور پیل تن
نگهدار گیتی،سرانجمن
یکی عهد بنوشت با رای وداد
به نام دو فرزند والانژاد
همه بهره از شهر کابلستان
هم ازکاخ وایوان زابلستان
بدان دو گرامی پس داد وگفت
که همواره با کام باشند جفت
فرستاده را خلعت افکند و رفت
به پیش سپهبد فرامرز،تفت
مرآن نامه بوسید و بنهاد پیش
برآن نامور آفرین کرد بیش
فرامرز درهندوان بازماند
همه روز با رامش وناز ماند
به دیدار آن هر دو پور جوان
همی بود شادان و روشن روان
ابر هندوان،شاه بد شصت سال
که درگیتی اندر نبودش همال

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چو یک سال بگذشت از روزگار
بدو داد جان آفرین کردگار
هوش مصنوعی: یک سال بعد از روزگار سخت، خالق هستی جان را به او عطا کرد.
از آن دختر شاه فرطورتوش
یکی پورش آمد چو فرخ سروش
هوش مصنوعی: دختر شاه فرطورتوش، پس از مدتی، پسری به دنیا آورد که مانند سروش، خوشبخت و خوشحال بود.
ورا نام کردند سام دلیر
سرافراز وفرخ پی ودلپذیر
هوش مصنوعی: او را با نام سام، دلاور و سرافراز و خوش قامت و دلپذیر نامیده‌اند.
تو گفتی مگر زنده شد سام گرد
بزرگی و گردی مر او را سپرد
هوش مصنوعی: تو گفتی چگونه ممکن است سام به مقام بزرگی و عظمت برسد و این حقیقت را مورد توجه قرار دهی.
پس از سال دیگر ورا همچنین
همان پاک یزدان جهان آفرین
هوش مصنوعی: پس از یک سال دیگر، او همانند گذشته به پاکی یزدان، خالق جهانیان خواهد بود.
ازآن دخت شه کهیلا یکی
پدید آمدش خوب رخ کودکی
هوش مصنوعی: از دختر شاه کهیلا، دختری زیبا و خوش‌چهره ظاهر شد.
تو گویی که گرشسب یل زنده شد
فلک پیش آن نامور بنده شد
هوش مصنوعی: انگار که گرشسب، قهرمان اسطوره‌ای، بار دیگر زنده شده است و آسمان به خاطر وجود آن مرد نام‌آور به حالت احترام درآمده است.
و یا رستم زال،مردی و زور
ببخشید بر نامور گرد پور
هوش مصنوعی: رستم، فرزند زال، مردی بزرگ و قدرتمند است که بر روی نامور و جوانمردی تأثیر گذاشته و به آنها کمک کرده است.
به آذار برزینش کردند نام
هم از فر او یافت آرام وکام
هوش مصنوعی: او را به زحمات و سختی‌ها کشاندند و نامش از مقام و منزلت او به آرامش و رضایت رسید.
فرامرز چون نام اوکرد زود
فرستاده ای کرد مانند دود
هوش مصنوعی: فرامرز به محض اینکه نام او را بر زبان آورد، فرستاده‌ای مانند دود به سرعت آمد.
به نزدیک زال زر پهلوان
یک نامه بنوشت روشن روان
هوش مصنوعی: به زال، مردی بزرگ و دلیر، نامه‌ای نوشت که روشن و واضح بود.
که دارای جان وجهان آفرین
دو بنده فزود از شما پاک دین
هوش مصنوعی: این بیت به این معنی است که خداوند، خالق جان و جهان، دو بنده از شما که پاک و دیندار هستند را به خود نزدیک می‌کند و به آن‌ها رونق و فزونی می‌بخشد.
یک آذاربرزین دگر سام گرد
بدانم که باشند با دستبرد
هوش مصنوعی: من می‌دانم که اگر فرصت پیدا کنم، می‌توانم با قهر و قدرت، بر هرکس که بخواهم تسلط پیدا کنم.
امیدم به دادار روز شمار
که زیبند بر درگه شهریار
هوش مصنوعی: من به خدای روزهایی که می‌گذرد امیدوارم، زیرا او بر درگاه پادشاهی زیباست.
چو نامه بر نامداران رسید
زشادی روانشان به جان آرمید
هوش مصنوعی: وقتی نامه به مردان بزرگ رسید، شادی و خوشحالی آنان را تسخیر کرد و آرامشی به جانشان بخشید.
فراوان به درگاه جان آفرین
ستایش نمودند رخ بر زمین
هوش مصنوعی: بسیاری در درگاه خداوند ستایش کردند و سر بر زمین نهادند.
کزان سان دو فرزند گرد سترگ
پدید آمد از پهلوان بزرگ
هوش مصنوعی: از آنجا که دو فرزند بزرگ و توانمند از یک پهلوان بزرگ به وجود آمدند.
چوازآفرین گشته پرداخته
نشستند با رود ومی ساخته
هوش مصنوعی: چون آفرینش به پایان رسید، آن‌ها بر کنار رود نشسته و مشغول نوشیدن شراب شدند.
سپهبد یل نامور پیل تن
نگهدار گیتی،سرانجمن
هوش مصنوعی: فرمانده مشهور و بزرگی که مانند فیل از جهان و سرزمین محافظت می‌کند، به عنوان سرپرست جمعیت و اجتماع قرار دارد.
یکی عهد بنوشت با رای وداد
به نام دو فرزند والانژاد
هوش مصنوعی: شخصی تصمیمی را گرفت و برای آن قراردادی نوشت، و این قرارداد به نام دو فرزند با اصل و نسب نوشته شده است.
همه بهره از شهر کابلستان
هم ازکاخ وایوان زابلستان
هوش مصنوعی: همه از زیبایی‌ها و نعمت‌های شهر کابل لذت می‌برند، همان‌طور که از کاخ و ایوان‌های زابل نیز بهره‌مند هستند.
بدان دو گرامی پس داد وگفت
که همواره با کام باشند جفت
هوش مصنوعی: بدان دو گرامی پس از مدتی گفتند که همیشه خوشبخت و راضی باشند.
فرستاده را خلعت افکند و رفت
به پیش سپهبد فرامرز،تفت
هوش مصنوعی: فرستاده لباس مخصوصی به تن کرد و به سوی سپهبد فرامرز رفت.
مرآن نامه بوسید و بنهاد پیش
برآن نامور آفرین کرد بیش
هوش مصنوعی: مرآن نامه را بوسید و سپس آن را پیش گذاشت و برای آن شخصیت معروف بسیار تحسین کرد.
فرامرز درهندوان بازماند
همه روز با رامش وناز ماند
هوش مصنوعی: فرامرز در سرزمین هندوستان ماند و هر روز با لذت و شادی زندگی کرد.
به دیدار آن هر دو پور جوان
همی بود شادان و روشن روان
هوش مصنوعی: در دیدار آن دو پسر جوان، انسان شاد و خوشحال می‌شود و روحش روشن و سرزنده می‌گردد.
ابر هندوان،شاه بد شصت سال
که درگیتی اندر نبودش همال
هوش مصنوعی: ابر هندوان، یعنی ابرهایی مانند چشمان زیبای هندیان، به توصیف چشمان جذاب و دلربا اشاره دارد. در ادامه، اشاره به شخصیتی سلطنتی می‌شود که در طول شصت سال حکومتش، در دنیا هیچکس همتای او نبوده است. به طور کلی، این بیت بر جذابیت و عظمت یک شخصیت خاص و غیرقابل مقایسه تأکید دارد.