گنجور

بخش ۱۴۷ - رفتن فرامرز به باختر زمین

سپه را همه گرد کرد و برفت
ره باختر را بسیچید تفت
همی رفت شش ماه بر روی آب
از اندوه رفتن دلش پر شتاب
به ناگه رسیدند نزد زمین
جزیری درو مردم پاک دین
همه پاک دین و همه پاک رای
پرستنده دادگر یک خدای
چو از پهلوان آگهی یافتند
پذیره از آن مرز بشتافتند
ببردند پیشش بسی خوردنی
همان هرچه بایستنی کردنی
نوازید بسیارشان پهلوان
بیاسود از آنجا به روشن روان
دگر روز چون خسرو اختران
به گردون برآورد رخشان سنان
وز آن جایگه چون نگه کرد شیر
ابا نامور مهتران دلیر
به نزدیک آنجا یکی کوه دید
تو گفتی سپهرش همی برکشید
در آن کوه گیا رسته چون آدمین
دو پا در هوا و سراندر زمین
بدین گونه ماننده جانور
بسان گیا رسته بالای سر
چو مرغان و چون گاو و چون گوسفند
همه رسته بد پیش کوه بلند
فراوان ببردند بهر خورش
بدان سان که تن را بدی پرورش
تناور شدی هر که خوردی از آن
به دل شاد گشتی به تن ارغوان

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سپه را همه گرد کرد و برفت
ره باختر را بسیچید تفت
هوش مصنوعی: سپه گرد هم آمد و به سمت غرب حرکت کرد و مسیر را با آماده‌سازی و ترتیب خاصی پوشش داد.
همی رفت شش ماه بر روی آب
از اندوه رفتن دلش پر شتاب
هوش مصنوعی: شخصی به مدت شش ماه بر روی آب در حرکت بود و از شدت اندوهی که داشت، دلش به شدت می‌تپید.
به ناگه رسیدند نزد زمین
جزیری درو مردم پاک دین
هوش مصنوعی: به طور ناگهانی به یک سرزمین جزیره‌ای رسیدند که مردم آن دارای دین پاک و خلوص نیت بودند.
همه پاک دین و همه پاک رای
پرستنده دادگر یک خدای
هوش مصنوعی: همه افراد دارای ایمان و عقیده‌ای راستین هستند و همه آن‌ها به عدالت و یکتایی خداوند ایمان دارند.
چو از پهلوان آگهی یافتند
پذیره از آن مرز بشتافتند
هوش مصنوعی: وقتی از وجود یک پهلوان باخبر شدند، به سرعت به سمت آن مرز رفتند.
ببردند پیشش بسی خوردنی
همان هرچه بایستنی کردنی
هوش مصنوعی: بسیاری از خوشمزه‌جات و خوراکی‌ها را به نزد او آوردند، هر چیزی که نیاز بود و باید انجام می‌شد.
نوازید بسیارشان پهلوان
بیاسود از آنجا به روشن روان
هوش مصنوعی: پهلوان به مراقبت و توجه بیش از حد به آن‌ها پرداخته و از آنجا به آرامش و روشنایی روح و ذهن خود دست یافته است.
دگر روز چون خسرو اختران
به گردون برآورد رخشان سنان
هوش مصنوعی: در روز دیگر، همچون خسرو، ستاره‌ها در آسمان را به نمایش گذاشت و چهره‌ی درخشان خود را نمایان کرد.
وز آن جایگه چون نگه کرد شیر
ابا نامور مهتران دلیر
هوش مصنوعی: و از آن مکان، وقتی که شیر دلیر به بزرگان نام‌آور نگریست،
به نزدیک آنجا یکی کوه دید
تو گفتی سپهرش همی برکشید
هوش مصنوعی: نزدیک آن مکان کوهی را دیدی که گویی آسمان آن را بر دوش گرفته است.
در آن کوه گیا رسته چون آدمین
دو پا در هوا و سراندر زمین
هوش مصنوعی: در آن کوه، گیاهی رشد کرده که همچون انسان‌ها دو پا دارد و از زمین به سمت آسمان کشیده شده است.
بدین گونه ماننده جانور
بسان گیا رسته بالای سر
هوش مصنوعی: به این شکل، مانند جانوری که از خاک بیرون آمده، بر فراز زمین قرار دارد.
چو مرغان و چون گاو و چون گوسفند
همه رسته بد پیش کوه بلند
هوش مصنوعی: همه‌ی موجودات همچون پرندگان، گاوها و گوسفندان، در کنار هم از دامن زمین به سوی کوه بلند رفته‌اند.
فراوان ببردند بهر خورش
بدان سان که تن را بدی پرورش
هوش مصنوعی: بسیاری از چیزها برای خوردن تهیه می‌شود، همان‌طور که بدن نیاز به پرورش و رسیدگی دارد.
تناور شدی هر که خوردی از آن
به دل شاد گشتی به تن ارغوان
هوش مصنوعی: هر که از آن میوه‌ای خورد، به دل شاد شد و به تن، رنگ ارغوانی گرفت.