گنجور

بخش ۷۶ - حجرالاسود مغناطیس مردمان است!

و یکی از آن سلطانان در ایام خلفای بغداد با لشکر به مکه شده است و شهر مکه ستده و خلقی مردم را در طواف در گرد خانه کعبه بکشته و حجرالاسود از رکن بیرون کرده به لحسا بردند و گفته بودند که این سنگ مقناطیس مردم است که مردم را از اطراف جهان به خویشتن می‌کشد و ندانسته‌اند که شرف و جلالت محمد مصطفی صلی الله علیه و سلم بدان جا می‌کشد که حجر از بسیار سال‌ها باز آن جا بود و هیچ کس به آن جا نمی شد، و آخر حجرالاسود از ایشان باز خریدند و به جای خود بردند.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

و یکی از آن سلطانان در ایام خلفای بغداد با لشکر به مکه شده است و شهر مکه ستده و خلقی مردم را در طواف در گرد خانه کعبه بکشته و حجرالاسود از رکن بیرون کرده به لحسا بردند و گفته بودند که این سنگ مقناطیس مردم است که مردم را از اطراف جهان به خویشتن می‌کشد و ندانسته‌اند که شرف و جلالت محمد مصطفی صلی الله علیه و سلم بدان جا می‌کشد که حجر از بسیار سال‌ها باز آن جا بود و هیچ کس به آن جا نمی شد، و آخر حجرالاسود از ایشان باز خریدند و به جای خود بردند.
هوش مصنوعی: یکی از سلاطین در دوران خلفای بغداد لشکری به مکه فرستاد و شهر مکه را تصرف کرد. او عده‌ای از مردم را هنگام طواف دور خانه کعبه کشت و حجرالاسود را از جایش کَند و به همراه خود برد. این افراد اعتقاد داشتند که این سنگ مقناطیس است و مردم را از دور به خود می‌کشاند، در حالی که نمی‌دانستند عظمت و جلال پیامبر اسلام، محمد مصطفی (ص) است که مردم را به آن مکان جذب می‌کند. حجرالاسود پس از مدتی دوباره به جای نخستین خود بازگردانده شد.

حاشیه ها

1392/04/19 14:07
شکوه

با سلام و درود بر محمد مصطفی (ص) خوانده ام که در سده های قبل از میلاد فکر میکنم سده 4 قبل از میلاد در چین سنگی کشف شد که خاصیت مغناطیس و آهن ربا و سوزن ربا داشت

1392/04/19 14:07
شکوه

حجرالاسود بوسیله قرمطیان که طبق فرمایشات جناب کیخا موهای قرمز داشتند در سال 317 هجری از مکه خارج شد و 22 سال بعد به جایگاه اصلی اش بازگشت

1393/09/24 16:11

ابوطاهر جنابی
. امّا به محض ورود به شهر، سپاه قرمطی شروع به کشتار حجّاج کرده و آن‌ها را در حال کشته‌شدن با به یاد آوردن آیات قرآن مورد اهانت و تمسخر نیز قرار دادند. گفته شده‌است که در این واقعه ابوطاهر با یک سپاه نهصد نفری وارد مسجدالحرام شد و این در حالی بود که او مست بود و بر روی اسبی قرار داشت و ششمیر عریانی در دستش بود و حتی اسب او نزدیک بیت ادرار کرد. ابوطاهر همچنین دستور داد تا درب کعبه را از جا درآوردند و پوشش کعبه را برداشته و میان اصحاب خود قطعه قطعه کرد. نیروهای قرمطی همچنین به فرمان ابوطاهر قبّه‌ای را که بر فراز چاه زمزم ساخته شده‌بود تخریب کردند و شمار زیادی از اجساد کشته‌شدگان را درون چاه ریختند. سرانجام در اوج خشونت و تندی قرمطیان، ابوطاهر امر کرد تا سنگ مقدّس حجرالاسود را از جای برکنند؛ پس مردی از یاران وی پیش آمد و با گرزش ضربه‌ای به این سنگ زده و در همان حال چنین ندا داد که: «طیراً ابابیل کجاست؟! حجّارة من سجیل کجاست؟!». قرمطیان سپس سنگ یادشده را به همراه انبوه غنائم به‌دست آمده با خود به احساء بردند. حجرالاسود تا 22 سال در اختیار قرمطیان بود تا این‌که سرانجام به مکان اصلی خود بازگردانده‌شد