بخش ۷۵ - تا کسی دعوی بوسعیدی نکند
و چون سلطان برنشیند هر که باوی سخن گوید او را جواب خوش دهد و تواضع کند و هرگز شراب نخورند، و پیوسته اسبی تنگ بسته با طوق و سر افسار به در گورخانه ابوسعید به نوبت بداشته باشند روز و شب یعنی چون ابوسعید برخیزد بر آن اسب نشیند، و گویند ابوسعید گفته است فرزندان خویش را که چون من بیایم و شما مرا بازنشناسید نشان آن باشد که مرا با شمشیر من بر گردن بزنید اگر من باشم در حال زنده شوم و آن قاعده بدان سبب نهاده است تا کسی دعوی بوسعیدی نکند.
بخش ۷۴ - بوسعیدیان شهر لحسا: در شهر بیش از بیست هزار مرد سپاهی باشد و گفتند سلطان آن مردی شریف بود و آن مردم را از مسلمانی بازداشته بود و گفته نماز و روزه از شما برگرفتم و دعوت کرده بود آن مردم را که مرجع شما جز با من نیست و نام او ابوسعید بوده است و چون از اهل آن شهر پرسند که چه مذهب داری گوید که ما بوسعیدی ایم.بخش ۷۶ - حجرالاسود مغناطیس مردمان است!: و یکی از آن سلطانان در ایام خلفای بغداد با لشکر به مکه شده است و شهر مکه ستده و خلقی مردم را در طواف در گرد خانه کعبه بکشته و حجرالاسود از رکن بیرون کرده به لحسا بردند و گفته بودند که این سنگ مقناطیس مردم است که مردم را از اطراف جهان به خویشتن میکشد و ندانستهاند که شرف و جلالت محمد مصطفی صلی الله علیه و سلم بدان جا میکشد که حجر از بسیار سالها باز آن جا بود و هیچ کس به آن جا نمی شد، و آخر حجرالاسود از ایشان باز خریدند و به جای خود بردند.
اطلاعات
منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
و چون سلطان برنشیند هر که باوی سخن گوید او را جواب خوش دهد و تواضع کند و هرگز شراب نخورند، و پیوسته اسبی تنگ بسته با طوق و سر افسار به در گورخانه ابوسعید به نوبت بداشته باشند روز و شب یعنی چون ابوسعید برخیزد بر آن اسب نشیند، و گویند ابوسعید گفته است فرزندان خویش را که چون من بیایم و شما مرا بازنشناسید نشان آن باشد که مرا با شمشیر من بر گردن بزنید اگر من باشم در حال زنده شوم و آن قاعده بدان سبب نهاده است تا کسی دعوی بوسعیدی نکند.
هوش مصنوعی: زمانی که سلطان برمیخیزد، هر کسی که با او صحبت کند، با احترام و خوشرویی به او پاسخ میدهد و تواضع میکند. همچنین، شراب نمینوشند. همیشه یک اسب آماده با بندی محکم و با افساری در کنار قبر ابوسعید قرار داده میشود تا وقتی ابوسعید برمیخیزد، بر آن اسب سوار شود. ابوسعید به فرزندانش گفته است که اگر روزی من بیایم و شما مرا نشناسید، نشانهاش این باشد که باید مرا با شمشیرم بکشید. او این قاعده را به این دلیل تعیین کرده تا کسی ادعای نداشتن ارتباط با او نکند.
حاشیه ها
1392/04/19 11:07
امین کیخا
خدا بیامرز دش نانی چرب فرزندانش را واگذاشته است