گنجور

بخش ۲۷ - زیارت قبور انبیای بنی اسرائیل

پس به دهی رسیدم که آن را پردة می‌گفتند، آن جا قبر عیش و شمعون علیهما السلام را زیارت کردم و از آن جا به مغارک رسیدم که آن را دامون می‌گفتند، آنجا نیز زیارت کردم که گفتند قبر ذوالکفل است علیه السلام، و از آن جا به دیهی دیگر رسیدم که آن را اعبلین می‌گفتند، و می‌گفتند قبر هود علیه السلام آنجاست، زیارت وی دریافتم و اندر حظیرهٔ وی درختی خرتوت بود و قبر عزیز نبی علیه السلام آنجا بود، زیارت آن کردم، و رو به سوی جنوب برفتم، به دیهی دیگر رسیدم که آن را حظیره می‌گفتند، و بر جانب مغربی این دیه دره‌ای بود و در آن دره چشمه آبی بود پاکیزه که از سنگ بیرون می‌آمد و برابر چشمه بر سر سنگ مسجدی کرده‌اند و در آن مسجد دو خانه است از سنگ ساخته، و سقف سنگین در زده، و دری کوچک بر آنجا نهاده، چنانکه مرد به دشواری در تواند رفتن. و دو قبر نزدیک یکدیگر آنجا نهاده یکی از آنِ شعیب علیه السلام، و دیگری از آنِ دخترش که زن موسی علیه السلام بود. مردم آن دیه آن مسجد و مزار را تعهد نیکو کنند، از پاک داشتن و چراغ نهادن و غیره. و از آنجا به دیهی شدم که آن را داریل می‌گفتند و بر جانب قبلهٔ آن دیه کوهی بود و اندر میان کوه حظیره‌ای و اندر آن حظیره چهار گور نهاده بود از آنِ فرزندان یعقوب علیه السلام که برادران یوسف علیه السلام بودند. و از آنجا برفتم، تلی دیدم، زیر آن تل غاری بود که قبر مادر موسی علیه السلام در آن غار بود. زیارت آن جا دریافتم، و از آن جا برفتم دره‌ای پیدا آمد، به آخر آن دره دریایی پدید آمد کوچک، و شهر طبریه بر کنار آن دریاست.

بخش ۲۶ - عکه، عین‌البقر: و چون ما از آن جا هفت فرسنگ برفتیم به شهرستان عکه رسیدیم و آن را مدینه عکا نویسند. شهر بر بلندی نهاده‌است، زمینی کج و باقی هموار، و در همه ساحل که بلندی نباشد شهر نسازند از بیم غلبهٔ آب دریا و خوف امواج که بر کرانه می‌زند، و مسجد آدینه در میان شهرست و از همه شهر بلندترست، و اسطوانه‌ها همه رخام‌ست، و در دست راست قبله از بیرون قبر صالح پیغمبرست علیه السلام. و ساحت مسجد را بعضی فرش سنگ انداخته‌اند و بعضی دیگر را سبزی کشته‌اند، و گویند که آدم علیه السلام آنجا زراعت کرده بود، و شهر را مساحت کردم درازی دو هزار ارش بود و پهنا پانصد ارش، بارهٔ به غایت محکم. و جانب غربی و جنوبی آن با دریاست و بر جانب جنوب میناست، و بیشتر شهر های ساحل را میناست و آن چیزی‌ست که جهت محافظت کشتی‌ها ساخته‌اند، مانند اسطبل که پشت بر شهرستان دارد و دیوارها بر لب آب دریا درآمده، و درگاهی پنجاه گز بگذاشته‌اند، بی دیوار، الا آنکه زنجیرها از این دیوار بدان دیوار کشیده‌اند که چون خواهند که کشتی در مینا آید زنجیر ها سست کنند تا به زیر آب فرو رود و کشتی بر سر آن زنجیر از آب بگذرد و باز زنجیرها را بکشند تا بیگانه قصد آن کشتی‌ها نتواند کرد. و به دروازهٔ شرقی بر دست چپ چشمه‌ایست که بیست و شش پایه فرو باید شد تا به آب رسید و آن را عین البقر گویند، و می‌گویند که آن چشمه را آدم علیه السلام پیدا کرده است و گاو خود را از آنجا آب داده، و از آن سبب آن چشمه را عین البقر می‌گویند.بخش ۲۸ - شهر طبریه: طول آن دریا به قیاس شش فرسنگ و عرض آن سه فرسنگ باشد و آب آن دریا خوش و بامزه، و شهر بر غربی دریاست و همهٔ آب های گرمابه های شهر و فضلهٔ آب‌ها بدان دریا می‌رود، و مردم آن شهر و ولایتی که برکنار آن دریاست همه آب از این دریا خورند، و شنیدم که وقتی امیری بدین شهر آمده بود، فرموده بود که راه آن پلیدی‌ها و آب های پلید از آن بازبندد، چون چنین کردند آب دریا گنده شد، چنانکه نمی‌شایست خوردن، باز فرمود تا همهٔ راه آب های چرکین که بود بگشودند، باز آب دریا خوش شد. و این شهر را دیوار حصینی‌ست چنانکه از آب دریا گرفته‌اند و گرد شهر گردانيده، آن طرف که دریاست دیوار ندارد و بناهای بسیار در میان آب‌ست و زمین دریا سنگ‌ست و منظرها ساخته‌اند بر سر اسطوان های رخام که اسطوان‌ها در آب‌ست، و در آن دریا ماهی بسیارست، و درمیان شهر مسجد آدینه است و بر در مسجد چشمه‌ایست، و بر سر آن چشمه گرمابه‌ای ساخته‌اند و آبش چنان گرم‌ست که تا به آب سرد نیامیزند بر خود نتوان ریخت، و گویند آن گرمابه سلیمان بن داوود علیه السلام ساخته است، و من در آن گرمابه رسیدم. و اندر این شهر طبریه مسجدی‌ست که آن را مسجد یاسمن گویند، با جانب غربی، مسجدی پاکیزه. در میان مسجد دکانی بزرگست و بر وی محراب‌ها ساخته و گرد بر گرد آن دکان درخت یاسمن نشانده، که مسجد را به آن بازخوانند. و رواقی بر جانب مشرق‌ست که قبر یوشع بن نون در آنجاست، و در زیر آن دکان قبر هفتاد پیغمبرست علیهم السلام که بنی اسراییل ایشان را کشته اند، و سوی جنوب شهر دریای لوط است و آن آبی تلخ دارد، یعنی دریای لوط که از جانب جنوب طبریه است و آب طبریه به آنجا می‌رود، و شهرستان لوط بر کنار آن دریاست لیکن هیچ اثری نمانده است. از شخصی شنیدم که گفت در دریای تلخ که دریای لوط‌ست چیزی می‌باشد مانند گاوی از کف دریا فراهم آمده سیاه که صورت گو دارد و به سنگ می‌ماند، اما سخت نیست و مردم آن را برگیرند و پاره کنند و به شهرها و ولایت‌ها برند،هر پاره از آنکه در زیر درختی کنند هرگز کرم در زیر آن درخت نیفتد و در آن موضع بیخ درخت را زیان نرساند و بستان را از کرم و حشرات زیر زمین آسیبی نرسد و العهدة علی الراوی. و گفت عطاران نیز بخرند و می‌گویند کرمی که در داروها افتد، و آن را نقره گویند، دفع آن کند، و در شهر طبریه حصیر سازند که مصلی نمازی از آن همانجا به پنج دینار مغربی بخرند، و در جانب غربی طبریه کوهی‌ست و بر آن کوه پاره سنگ خاره‌ایست به خط عبری بر آنجا نوشته‌ است که به وقت این کتابت ثریا به سر حمل بود، و گور ابی هریره آنجاست، بیرون شهر، در جانب قبله، اما کسی آنجا به زیارت نتواند رفتن، که مرمان آن جا شیعه باشند، و چون کسی آنجا به زیارت رود کودکان غوغا و غلبه به سر آن کس برند و زحمت دهند و سنگ اندازند.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پس به دهی رسیدم که آن را پردة می‌گفتند، آن جا قبر عیش و شمعون علیهما السلام را زیارت کردم و از آن جا به مغارک رسیدم که آن را دامون می‌گفتند، آنجا نیز زیارت کردم که گفتند قبر ذوالکفل است علیه السلام، و از آن جا به دیهی دیگر رسیدم که آن را اعبلین می‌گفتند، و می‌گفتند قبر هود علیه السلام آنجاست، زیارت وی دریافتم و اندر حظیرهٔ وی درختی خرتوت بود و قبر عزیز نبی علیه السلام آنجا بود، زیارت آن کردم، و رو به سوی جنوب برفتم، به دیهی دیگر رسیدم که آن را حظیره می‌گفتند، و بر جانب مغربی این دیه دره‌ای بود و در آن دره چشمه آبی بود پاکیزه که از سنگ بیرون می‌آمد و برابر چشمه بر سر سنگ مسجدی کرده‌اند و در آن مسجد دو خانه است از سنگ ساخته، و سقف سنگین در زده، و دری کوچک بر آنجا نهاده، چنانکه مرد به دشواری در تواند رفتن. و دو قبر نزدیک یکدیگر آنجا نهاده یکی از آنِ شعیب علیه السلام، و دیگری از آنِ دخترش که زن موسی علیه السلام بود. مردم آن دیه آن مسجد و مزار را تعهد نیکو کنند، از پاک داشتن و چراغ نهادن و غیره. و از آنجا به دیهی شدم که آن را داریل می‌گفتند و بر جانب قبلهٔ آن دیه کوهی بود و اندر میان کوه حظیره‌ای و اندر آن حظیره چهار گور نهاده بود از آنِ فرزندان یعقوب علیه السلام که برادران یوسف علیه السلام بودند. و از آنجا برفتم، تلی دیدم، زیر آن تل غاری بود که قبر مادر موسی علیه السلام در آن غار بود. زیارت آن جا دریافتم، و از آن جا برفتم دره‌ای پیدا آمد، به آخر آن دره دریایی پدید آمد کوچک، و شهر طبریه بر کنار آن دریاست.
هوش مصنوعی: به دهی رسیدم که نامش پرده بود. در آنجا قبر عیش و شمعون را زیارت کردم و سپس به مکانی به نام دامون رفتم که گفتند قبر ذوالکفل در آنجاست و آن را نیز زیارت کردم. بعد به دیهی دیگر به نام اعبلین رسیدم که می‌گفتند قبر هود در آنجا است و من هم زیارت کردم. در آنجا درختی خراتوت در حظیره‌اش وجود داشت و قبر عزیز نبی هم آنجا بود که به زیارتش رفتم. سپس به سوی جنوب راه افتادم و به دیهی دیگر به نام حظیره رسیدم. در کنار غربی این دیه دره‌ای وجود داشت که در آن چشمه‌ای آب زلال از سنگ بیرون می‌آمد و بر سر سنگ‌ها مسجدی ساخته بودند. در آن مسجد دو اتاق سنگی ساخته شده بود و سقفی سنگین بر روی آن قرار داده بودند و در کوچکی به آنجا گذاشته شده بود که ورود به آن کمی دشوار بود. دو قبر نزدیک هم در آنجا قرار داشت، یکی از آن شعیب و دیگری از دخترش، که همسر موسی بود. مردم آن دیه به خوبی از مسجد و مزار مراقبت می‌کردند و آنها را پاک نگه می‌داشتند و چراغی هم در آنجا می‌افروختند. بعد از آن به دیهی به نام داریل رفتم که در جانب قبله‌اش کوهی وجود داشت و در میان آن کوه حظیره‌ای بود، که در آن چهار گور از فرزندان یعقوب قرار داشت که برادران یوسف بودند. سپس به راه خود ادامه دادم و تلی را دیدم که زیر آن غاری وجود داشت و قبر مادر موسی در آن غار بود. آنجا را زیارت کردم و بعد از آن به دره‌ای رسیدم که در انتهای آن دریایی کوچک به نام طبریه وجود داشت، که شهر طبریه در کنار آن دریا قرار گرفته بود.

حاشیه ها

1392/04/13 22:07
امین کیخا

قبر ذوالکفل نبی چند جای دیگر هم هست .

1392/04/13 22:07
امین کیخا

با توجه به نشانی هایی که می نویسد گمان نمی کنم اربل همان أربیل عراق باشد .

1393/10/22 23:12
دخو نادری

به نظر میرسه نوشته ها اسلامی ذوالکفل را پیامبر بنی اسراییل می دانند و نوشته های یهودی او را پیامبر مسلمانان ! ولی در هر صورت من نتوانستم روی نقشه مقربه این پیامبر را پیدا کنم. همچنین در مورد هود پیامبر. ولی به نگر میرسد که آرامگاه شعیب امروزه در نزدیکی nir eliyahu قرار گرفته. (البته اگر این آرامگاه همانی باشد که ناصر خسرو بازدید کرده چون آرامگاه های بعدی که دیده در شمال و شرق قرار گرفته (یه جورایی یعنی دنده عقب زده). با توجه به مسیری که رفته و روایات آن زمان و باور درزی ها آرامگاه شعیب در kfar zeitim است. اربل هم همان Arbel است در نقشه گوگل به دنبال Arbel Ancient Synagogue بگردید.
Shmuel Ben Shimshon in 1210
هم 100 سال بعد که به این ناحیه رفته اشاره داشته که ..
“…And we went up to the Arbel and there is a big synagogue built by Nitai the Arbelite.” Some say that the graves of Jacob’s children - Dan, Levi, and Shimon and Adam’s son Seth can be found here”.
reference: پیوند به وبگاه بیرونی
و نگر از آن دریا هم Tiberias است ...که آرامگاه مادر موسی در Maimonides است. خلاصه از دوستان کسی از آرامگاه هود و ذوالکفل نشانی پیدا کرد به ما هم بگوید.

1394/04/28 22:06
جی ۷

قبر عزیز النبی علیه السلام آن جا بود زیارت آن کردم
عزیر درست است ozeyr .

1398/03/05 01:06
علی

مناطق شمال بیروت است که به سوریه من پیوندد. چون بیان ایشان قبلن از سنجاق بوده است!