گنجور

بخش ۲۵ - صور

چون از آن جا پنج فرسنگ بشدیم به شهر صور رسیدیم. شهری بود درکنار دریا، شیخی بوده و آنجا آن شهر را ساخته بود و چنان بود که بارهٔ شهرستان صد گز بیش بر زمین خشک نبود، باقی اندر آب دریا بود، و باره‌ای سنگین تراشیده و درزهای آن را به قیر گرفته تا آب دریا در نیاید، و مساحت شهر هزار در هزار قیاس کردم، همه پنج شش طبقه بر سر یکدیگر، و فوّارهٔ بسیار ساخته، و بازارهای نیکو و نعمت فراوان.

و این شهر صور معروف است به مال و توانگری درمیان شهر های ساحل شام، و مردمانش بیشتر شیعه‌اند، و قاضی بود آنجا، مردی سنی مذهب، پسر ابوعقیل می‌گفتند، مردی نیک منظر و توانگر. و بر در شهر مشهدی راست کرده‌اند و آن جا بسیار فرش و طرح و قنادیل و چراغدان های زرین و نقره گین نهاده، و شهر بر بلندی واقع‌ست و آب شهر از کوه می‌آید، و بر در شهر طاق های سنگین ساخته‌اند و آب بر پشت آن طاق‌ها به شهر اندر آورده‌اند و در آن کوه دره ای‌ست مقابل شهر که چون روی به مشرق بروند، به هجده فرسنگ، به شهر دمشق رسند.

بخش ۲۴ - صیدا: پس از آن به شهر صیدا رسیدیم هم بر لب دریا. نیشکر بسیار کشته بودند و باره‌ای سنگین محکم دارد، و سه دروازه و مسجد آدینه خوب، با روحی تمام. همهٔ مسجد حصیر های منقش انداخته، و بازاری نیکو آراسته، چنانکه چون آن بدیدم گمان بردم که شهر را بیاراسته‌اند قدوم سلطان را، یا بشارتی رسیده است. چون پرسیدم گفتند رسم این شهر همیشه چنین باشد، و باغستان و اشجار آن چنان بود که گویی پادشاهی باغی ساخته است به هوس، و کوشکی در آن برآورده و بیش تر درخت‌ها پربار بود.بخش ۲۶ - عکه، عین‌البقر: و چون ما از آن جا هفت فرسنگ برفتیم به شهرستان عکه رسیدیم و آن را مدینه عکا نویسند. شهر بر بلندی نهاده‌است، زمینی کج و باقی هموار، و در همه ساحل که بلندی نباشد شهر نسازند از بیم غلبهٔ آب دریا و خوف امواج که بر کرانه می‌زند، و مسجد آدینه در میان شهرست و از همه شهر بلندترست، و اسطوانه‌ها همه رخام‌ست، و در دست راست قبله از بیرون قبر صالح پیغمبرست علیه السلام. و ساحت مسجد را بعضی فرش سنگ انداخته‌اند و بعضی دیگر را سبزی کشته‌اند، و گویند که آدم علیه السلام آنجا زراعت کرده بود، و شهر را مساحت کردم درازی دو هزار ارش بود و پهنا پانصد ارش، بارهٔ به غایت محکم. و جانب غربی و جنوبی آن با دریاست و بر جانب جنوب میناست، و بیشتر شهر های ساحل را میناست و آن چیزی‌ست که جهت محافظت کشتی‌ها ساخته‌اند، مانند اسطبل که پشت بر شهرستان دارد و دیوارها بر لب آب دریا درآمده، و درگاهی پنجاه گز بگذاشته‌اند، بی دیوار، الا آنکه زنجیرها از این دیوار بدان دیوار کشیده‌اند که چون خواهند که کشتی در مینا آید زنجیر ها سست کنند تا به زیر آب فرو رود و کشتی بر سر آن زنجیر از آب بگذرد و باز زنجیرها را بکشند تا بیگانه قصد آن کشتی‌ها نتواند کرد. و به دروازهٔ شرقی بر دست چپ چشمه‌ایست که بیست و شش پایه فرو باید شد تا به آب رسید و آن را عین البقر گویند، و می‌گویند که آن چشمه را آدم علیه السلام پیدا کرده است و گاو خود را از آنجا آب داده، و از آن سبب آن چشمه را عین البقر می‌گویند.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون از آن جا پنج فرسنگ بشدیم به شهر صور رسیدیم. شهری بود درکنار دریا، شیخی بوده و آنجا آن شهر را ساخته بود و چنان بود که بارهٔ شهرستان صد گز بیش بر زمین خشک نبود، باقی اندر آب دریا بود، و باره‌ای سنگین تراشیده و درزهای آن را به قیر گرفته تا آب دریا در نیاید، و مساحت شهر هزار در هزار قیاس کردم، همه پنج شش طبقه بر سر یکدیگر، و فوّارهٔ بسیار ساخته، و بازارهای نیکو و نعمت فراوان.
هوش مصنوعی: پس از طی پنج فرسنگ، به شهر صور رسیدیم. این شهر در کنار دریا واقع شده بود و توسط شیخی ساخته شده بود. مساحت آن به اندازهٔ صد گز بر روی زمین خشک بود و بقیه‌اش در آب دریا قرار داشت. ساختمان‌ها از سنگ تراشیده شده بودند و درزهای آن‌ها با قیر آب‌بندی شده بود تا آب دریا به داخل نرود. این شهر را به اندازۀ هزار در هزار تخمین زدم و شامل پنج یا شش طبقه بود که بر روی یکدیگر قرار داشتند. همچنین فواره‌های زیبا و بازارهای خوبی در آنجا وجود داشت و نعمت‌های فراوانی در دسترس بود.
و این شهر صور معروف است به مال و توانگری درمیان شهر های ساحل شام، و مردمانش بیشتر شیعه‌اند، و قاضی بود آنجا، مردی سنی مذهب، پسر ابوعقیل می‌گفتند، مردی نیک منظر و توانگر. و بر در شهر مشهدی راست کرده‌اند و آن جا بسیار فرش و طرح و قنادیل و چراغدان های زرین و نقره گین نهاده، و شهر بر بلندی واقع‌ست و آب شهر از کوه می‌آید، و بر در شهر طاق های سنگین ساخته‌اند و آب بر پشت آن طاق‌ها به شهر اندر آورده‌اند و در آن کوه دره ای‌ست مقابل شهر که چون روی به مشرق بروند، به هجده فرسنگ، به شهر دمشق رسند.
هوش مصنوعی: این شهر به خاطر ثروت و رفاهش در منطقه ساحلی شام شهرت دارد و بیشتر ساکنان آن شیعه هستند. قاضی شهر فردی سنی به نام پسر ابوعقیل بوده که مردی خوشرو و ثروتمند محسوب می‌شده است. در ورودی شهر، فرش‌ها، طرح‌ها و چراغدان‌های طلا و نقره زیادی قرار داده شده است. این شهر بر روی تپه‌ای واقع شده و آب آن از کوه‌ها تأمین می‌شود. همچنین در ورودی شهر طاق‌ها و سازه‌های سنگینی ساخته شده که آب را به شهر منتقل می‌کند. در کوه‌ستانی مقابل شهر دره‌ای وجود دارد که اگر به سمت مشرق بروید، پس از هجده فرسنگ به شهر دمشق خواهید رسید.

حاشیه ها

1391/02/30 02:04
رسته

سطر 1
غلط : سنجی
درست: شیخی
منبع: دبیرسیاقی