گنجور

بخش ۲۲ - عرقه، طرابلس و مردمان شیعه‌اش

از آنجا برفتیم، به شهری رسیدیم که آن را عرقه می‌گفتند. چون از عرقه دو فرسنگ بگذشتیم، به لب دریا رسیدیم و بر ساحل دریا، روی از سوی جنوب، چون پنج فرسنگ برفتیم به شهر طرابلس رسیدیم، و از حلب تا طرابلس چهل فرسنگ بود، بدین راه که ما رفتیم.

روز شنبه، پنجم شعبان، آنجا رسیدیم. حوالی شهر همه کشاورزی و بساتین و اشجار بود و نیشکر بسیار بود، و درختان نارنج و ترنج و موز و لیمو و خرما، و در آن وقت شیره نیشکر می‌گرفتند.

شهر طرابلس را چنان ساخته‌اند که سه جانب او با آب دریاست که چون آب دریا موج زند مبلغی بر باروی شهر بر رود، و یک جانب که با خشک دارد کنده‌ای عظیم کرده‌اند و درِ آهنین محکم بر آن نهاده اند.

جانب شرقی بارو از سنگ تراشیده است، و کنگره‌ها و مقاتلات همچنین، و عراده‌ها بر سر دیوار نهاده. خوف ایشان از طرف روم باشد که به کشتی‌ها قصد آنجا کنند. و مساحت شهر هزار ارش است در هزار آرش، همه چهار پنج طبقه و شش نیز هم هست، و کوچه‌ها و بازارها نیکو و پاکیزه که گویی هر یکی قصری‌ست آراسته، و هر طعام و میوه و مأکول، که در عجم دیده بودم، همه آنجا موجود بود، بل به صد درجه بیش تر. و در میان شهر مسجدی آدینه عظیم پاکیزه و نیکو آراسته و حصین، و در ساحت مسجد قبّه‌ای بزرگ ساخته و در زیر قبّه حوضی‌ست از رخام و در میانش فواره‌ای برنجین برآمده، و در بازار مشرعه‌ای ساخته است که به پنج نایژه آب بسیار بیرون می‌آید که مردم برمی‌گیرند و فاضل بر زمین می‌گذرد و به دریا در می‌رود، و گفتند که بیست هزار مرد در این شهرست، و سواد و روستاق های بسیار دارد، و آنجا کاغذ نیکو سازند مثل کاغذ سمرقندی، بل بهتر، و این شهر تعلق به سلطان مصر داشت، گفتند سبب آنکه وقتی لشکری از کافر روم آمده بود و این مسلمانان با آن لشکر جنگ کردند و آن لشکر را قهر کردند، سلطان مصر خراج از آن شهر برداشت و همیشه لشکری از آنِ سلطان آنجا نشسته باشد، و سالاری بر سر آن لشکر، تا شهر را از دشمن نگاه دارند، و باجگاهی‌ست آنجا که کشتی ها، که از اطراف روم و فرنگ و اندلس و مغرب بیاید، عشر به سلطان دهند، و ارزاق لشکر از آن باشد، و سلطان را آنجا کشتی‌ها باشد که به روم و صقیله و مغرب روند و تجارت کنند، و مردم این شهر همه شیعه باشند و شیعه به هر بلاد مساجد نیکو ساخته اند. در آن جا خانه‌ها ساخته بر مثال رباط‌ها، اما کسی در آن جا مقام نکند و آن را مشهد خوانند و از بیرون شهر طرابلس هیچ خانه نیست مگر مشهدی دو سه، چنانکه ذکر رفت.

اطلاعات

منبع اولیه: کتابخانهٔ تصوف

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از آنجا برفتیم، به شهری رسیدیم که آن را عرقه می‌گفتند. چون از عرقه دو فرسنگ بگذشتیم، به لب دریا رسیدیم و بر ساحل دریا، روی از سوی جنوب، چون پنج فرسنگ برفتیم به شهر طرابلس رسیدیم، و از حلب تا طرابلس چهل فرسنگ بود، بدین راه که ما رفتیم.
هوش مصنوعی: پس از ترک آن مکان، به شهری به نام عرقه رسیدیم. وقتی از عرقه دو فرسنگ فاصله گرفتیم، به ساحل دریا رسیدیم و در سمت جنوبی دریا، حدود پنج فرسنگ دیگر حرکت کردیم تا به شهر طرابلس رسیدیم. فاصله بین حلب و طرابلس چهل فرسنگ بود و ما این مسیر را با این روش طی کردیم.
روز شنبه، پنجم شعبان، آنجا رسیدیم. حوالی شهر همه کشاورزی و بساتین و اشجار بود و نیشکر بسیار بود، و درختان نارنج و ترنج و موز و لیمو و خرما، و در آن وقت شیره نیشکر می‌گرفتند.
هوش مصنوعی: ما روز شنبه، پنجم شعبان به آنجا رسیدیم. اطراف شهر پر بود از زمین‌های کشاورزی، باغ‌ها و درخت‌ها، و نیشکر زیادی در آنجا وجود داشت. درختان نارنج، ترنج، موز، لیمو و خرما نیز در آن منطقه به چشم می‌خوردند و در آن زمان شیره نیشکر برداشت می‌شد.
شهر طرابلس را چنان ساخته‌اند که سه جانب او با آب دریاست که چون آب دریا موج زند مبلغی بر باروی شهر بر رود، و یک جانب که با خشک دارد کنده‌ای عظیم کرده‌اند و درِ آهنین محکم بر آن نهاده اند.
هوش مصنوعی: شهر طرابلس به گونه‌ای طراحی شده است که سه طرف آن به دریا منتهی می‌شود و وقتی آب دریا موج می‌زند، مقداری از آب بر دیوار شهر می‌ریزد. در سوی دیگر که به خشکی می‌رسد، یک خندق بزرگ حفر کرده و در ورودی آهنی مستحکمی بر آن گذاشته‌اند.
جانب شرقی بارو از سنگ تراشیده است، و کنگره‌ها و مقاتلات همچنین، و عراده‌ها بر سر دیوار نهاده. خوف ایشان از طرف روم باشد که به کشتی‌ها قصد آنجا کنند. و مساحت شهر هزار ارش است در هزار آرش، همه چهار پنج طبقه و شش نیز هم هست، و کوچه‌ها و بازارها نیکو و پاکیزه که گویی هر یکی قصری‌ست آراسته، و هر طعام و میوه و مأکول، که در عجم دیده بودم، همه آنجا موجود بود، بل به صد درجه بیش تر. و در میان شهر مسجدی آدینه عظیم پاکیزه و نیکو آراسته و حصین، و در ساحت مسجد قبّه‌ای بزرگ ساخته و در زیر قبّه حوضی‌ست از رخام و در میانش فواره‌ای برنجین برآمده، و در بازار مشرعه‌ای ساخته است که به پنج نایژه آب بسیار بیرون می‌آید که مردم برمی‌گیرند و فاضل بر زمین می‌گذرد و به دریا در می‌رود، و گفتند که بیست هزار مرد در این شهرست، و سواد و روستاق های بسیار دارد، و آنجا کاغذ نیکو سازند مثل کاغذ سمرقندی، بل بهتر، و این شهر تعلق به سلطان مصر داشت، گفتند سبب آنکه وقتی لشکری از کافر روم آمده بود و این مسلمانان با آن لشکر جنگ کردند و آن لشکر را قهر کردند، سلطان مصر خراج از آن شهر برداشت و همیشه لشکری از آنِ سلطان آنجا نشسته باشد، و سالاری بر سر آن لشکر، تا شهر را از دشمن نگاه دارند، و باجگاهی‌ست آنجا که کشتی ها، که از اطراف روم و فرنگ و اندلس و مغرب بیاید، عشر به سلطان دهند، و ارزاق لشکر از آن باشد، و سلطان را آنجا کشتی‌ها باشد که به روم و صقیله و مغرب روند و تجارت کنند، و مردم این شهر همه شیعه باشند و شیعه به هر بلاد مساجد نیکو ساخته اند. در آن جا خانه‌ها ساخته بر مثال رباط‌ها، اما کسی در آن جا مقام نکند و آن را مشهد خوانند و از بیرون شهر طرابلس هیچ خانه نیست مگر مشهدی دو سه، چنانکه ذکر رفت.
هوش مصنوعی: طرف شرقی دژ با سنگ‌های تراشیده ساخته شده و دیواره‌ها و برج‌های آن نیز همین‌طور است. روی دیوارها توپ‌ها قرار داده شده است. ساکنان شهر از سمت روم می‌ترسند که ممکن است با کشتی به آنجا حمله کنند. مساحت شهر حدود یک هزار ارش در یک هزار ارش دیگر است و بیشتر نقاط آن دارای چهار تا شش طبقه هستند. کوچه‌ها و بازارها بسیار تمیز و زیبا هستند و هر کدام به‌گونه‌ای طراحی شده که گویا قصرهای مجلل هستند. همه نوع غذا و میوه‌هایی که در سرزمین‌های دیگر دیده‌ام، آنجا وجود دارد که حتی بیش از صد برابر بهتر است. در مرکز شهر، مسجدی بزرگ و زیبای جمعه قرار دارد که به خوبی ساخته شده و محکم است. در اطراف مسجد، گنبدی بزرگ ساخته شده است و در زیر آن حوضی از سنگ مرمر وجود دارد که فواره‌ای از برنج نیز از آن بیرون می‌آید. همچنین در بازار، منشأ آبی وجود دارد که از پنج نایژه به بیرون می‌جوشد و مردم از آن آب می‌گیرند و مازاد آن به زمین می‌ریزد و به دریا می‌رود. گفته می‌شود که جمعیت این شهر بیست هزار نفر است و دارای اراضی و روستاهای زیادی می‌باشد. آنها کاغذی با کیفیت عالی تولید می‌کنند که بهتر از کاغذ سمرقند است. این شهر تحت سلطه سلطان مصر است و به گفته‌ها، بعد از آنکه لشکری از روم به آنجا حمله کرد و مسلمانان بر آن‌ها پیروز شدند، سلطان مصر خراج این شهر را برداشت و لشکری همواره در آنجا مستقر می‌شود تا از شهر در برابر دشمنان حفاظت کند. همچنین دیگر باجگاهی وجود دارد که کشتی‌هایی که از مناطق مختلف مانند روم، فرنگ، اندلس و مغرب می‌آیند، به سلطان مالیات پرداخت می‌کنند و منابع غذایی لشکر از اینجا تأمین می‌شود. سلطان نیز کشتی‌هایی دارد که به روم، صقیله و مغرب می‌روند و تجارت می‌کنند. مردم این شهر عمدتاً شیعه هستند و در هر منطقه مساجد خوبی برای شیعیان ساخته‌اند. در آنجا خانه‌هایی شبیه رباط‌ها ساخته شده است، اما هیچکس در آنجا سکونت نمی‌کند و آنجا را مشهد می‌نامند. از خارج شهر طرابلس، هیچ خانه‌ای وجود ندارد به جز دو یا سه مشهد.

حاشیه ها

1392/04/13 22:07
امین کیخا

باجگاه گویا محل أخذ گمرکات باشد !

1394/02/30 19:04
پریسا

با سلام
لطفا جمله های زیر را اصلاح کنید:
"کوچه‌ها و بازهار‌ها نیکو پاکیزه"
به گمانم این درست است "کوچه‌ها و بازار‌ها نیکو پاکیزه"

"آن جا کاغذ نیکو سازند مثل کاغذ نیکو سازند مثل کاغذ سمرقندی بل بهتر"
درست این است: "آن جا کاغذ نیکو سازند مثل کاغذ سمرقندی بل بهتر"