عالم نامی است گرفته از عالم، و گرد آرنده است این نام مر فایده دهنده و فایده پذیر را، از بهر آنک جملگی عالم جسمانی خود این دو چیز است یا عالم نورانی است چون افلاک و کواکب، یا سفلانی است چون طبایع. و آن نورانی فایده دهنده است. و این سفلانی فایده پذیر. . هر چه اندرین دو میان از زایشها است همه مادت پذیر است از طبایع، و همچنین هر فایده دهنده ای و فایده پذیری عالم باشد از مردم، زا بهر آنک غرض آفریدگار از عالم مردم است از بهر فایده پذیرفتن او به علم. نبینی که رسول الله صلی الله علیه و آله گفت «الناس عالم او متعلم او مستمع و سائر الناس همج، گفت: مردمان به جملگی دانش دهنده است و دانش پذیر و دیگر مردم فرومایه و گول و چون گوئیم جسمانی مرکب گفته شود که آنچه او را درازا و بالا و پهناست آنچه از بر یکدیگر بساخته است، چون جزهای این عالم که بر یکدیگر بسته است تا ازو عالم آمده است.
این است معنی عالم جسمانی، مرکب و چون گوئیم عالم روحانی بسیط گفته شود که آن فایده پذیر و فایده دهنده که جزءها نیست مرو را، و گران نیست و فراهم آورده نیست و نه بساخته، زانها نام هست که چون آن نام بگویی بدان یک نام بسیار چیزها گفته شود جز آن، چنانک گویی «روی مردم»: این نامی باشد که گرد آورد مر بسیار نامها را که اندروست، چون پیشانی و ابروها و چشمها و گوشها و بینی و مژه و بناگوش و رخ و زنخ و دهان. پس چون این همه نامها به یک جای گرد آیند همه به جملگی روی باشد. و روی نامی است گرد آرنده این چیزهای نامدار. و همچنین عالم نامی است گرد آرنده فایده دهنده و فایده پذیرنده. و عالم بسیط نامی است گرد آرنده مر نفس و عقل را. و مر مادت دادن عقل و نفس را و پذیرفتن نفس مران مادت را از عقل کلی بی زمان و مکانی.
اطلاعات
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عالم نامی است گرفته از عالم، و گرد آرنده است این نام مر فایده دهنده و فایده پذیر را، از بهر آنک جملگی عالم جسمانی خود این دو چیز است یا عالم نورانی است چون افلاک و کواکب، یا سفلانی است چون طبایع. و آن نورانی فایده دهنده است. و این سفلانی فایده پذیر. . هر چه اندرین دو میان از زایشها است همه مادت پذیر است از طبایع، و همچنین هر فایده دهنده ای و فایده پذیری عالم باشد از مردم، زا بهر آنک غرض آفریدگار از عالم مردم است از بهر فایده پذیرفتن او به علم. نبینی که رسول الله صلی الله علیه و آله گفت «الناس عالم او متعلم او مستمع و سائر الناس همج، گفت: مردمان به جملگی دانش دهنده است و دانش پذیر و دیگر مردم فرومایه و گول و چون گوئیم جسمانی مرکب گفته شود که آنچه او را درازا و بالا و پهناست آنچه از بر یکدیگر بساخته است، چون جزهای این عالم که بر یکدیگر بسته است تا ازو عالم آمده است.
هوش مصنوعی: عالم به معنای مجموعهای از دانایی و دانستهها است که در آن دو نوع وجود دارد: یکی عالم نورانی که شامل افلاک و ستارهها میشود و دیگر سفلانی که شامل طبایع است. عالم نورانی، فایدهدهنده است و عالم سفلانی، فایدهپذیر. تمام موجودات و پدیدههایی که در این دو دسته قرار دارند مواد و عواملی هستند که از طبایع نشأت میگیرند. به همین ترتیب، هر فایدهدهنده و فایدهپذیر، مرتبط با انسانهاست چرا که هدف آفرینش از وجود انسانها، بهرهبرداری از علم است. پیامبر اسلام فرمود: "مردمان یا عالمند یا متعلم و یا شنونده و باقی مردم خرافاتی هستند." این نشان میدهد که برخی افراد دانشدهنده و برخی دیگر دانشپذیرند، و باقی افراد در مرتبه پایینتری قرار دارند. همچنین وقتی از جسمانیات صحبت میشود، باید دانست که هر جسم دارای اندازه، ارتفاع و وسعتی است و هر یک از اجزای این عالم بهصورت متصل به یکدیگر شکل گرفتهاند.
این است معنی عالم جسمانی، مرکب و چون گوئیم عالم روحانی بسیط گفته شود که آن فایده پذیر و فایده دهنده که جزءها نیست مرو را، و گران نیست و فراهم آورده نیست و نه بساخته، زانها نام هست که چون آن نام بگویی بدان یک نام بسیار چیزها گفته شود جز آن، چنانک گویی «روی مردم»: این نامی باشد که گرد آورد مر بسیار نامها را که اندروست، چون پیشانی و ابروها و چشمها و گوشها و بینی و مژه و بناگوش و رخ و زنخ و دهان. پس چون این همه نامها به یک جای گرد آیند همه به جملگی روی باشد. و روی نامی است گرد آرنده این چیزهای نامدار. و همچنین عالم نامی است گرد آرنده فایده دهنده و فایده پذیرنده. و عالم بسیط نامی است گرد آرنده مر نفس و عقل را. و مر مادت دادن عقل و نفس را و پذیرفتن نفس مران مادت را از عقل کلی بی زمان و مکانی.
هوش مصنوعی: این متن به توضیح مفهوم عالم جسمانی و عالم روحانی میپردازد. عالم جسمانی با ویژگیهای خاص خود، مرکب و متشکل از اجزا است، در حالی که عالم روحانی ساده و بیجزء است. این عالم فایدهدهنده و فایدهپذیر است و به همین دلیل نمیتوان آن را با اجزای ملموس توصیف کرد. همچنین، با استفاده از مثال «روی مردم»، نشان میدهد که یک نام میتواند نمایانگر مجموع و همه نامهای مختلف باشد. به عبارتی دیگر، نام «روی» تجلی گوناگونیهایی چون پیشانی، ابروها، و سایر اعضای صورت است. در نهایت، عالم به عنوان مفهومی جامع، شامل فایدهها و وجود عقل و نفس است؛ جایی که عقل کلی بیزمان و بیمکان به مادیات خود شکل میدهد و نفس از آنها بهرهبرداری میکند.