قصیدهٔ شمارهٔ ۴۶
سفله جهان، ای پسر، چو چشمه شور است
چشمهٔ شور از در نفایه ستور است
خانهٔ تاری است این جهان و بدو در
رهگذر دیده نی چو دیدهٔ مور است
فردا جانت به علم زور نماید
چونان کامروز کار تنت به زور است
دانا گر چشم سر ندارد بیناست
نادان گر چشم هشت یابد کور است
آتش با عاقلان برابر آب است
بستان با جاهلان برابر گور است
اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سفله جهان، ای پسر، چو چشمه شور است
چشمهٔ شور از در نفایه ستور است
هوش مصنوعی: دنیا پر از افراد ناپاک و پست است، مانند چشمهای که آبش شور و ناخوشایند است. این چشمه تنها بر اثر نزدیک شدن به موجوداتی ناپاک و آلوده به این شکل درآمده است.
خانهٔ تاری است این جهان و بدو در
رهگذر دیده نی چو دیدهٔ مور است
هوش مصنوعی: این جهان مانند خانهای تاریک است و انسانها در آن مانند مور که به اطراف خود نمینگرد، به بیخبری در حال عبور از زندگی هستند.
فردا جانت به علم زور نماید
چونان کامروز کار تنت به زور است
هوش مصنوعی: فردا جانت با قدرت علم خود را نشان میدهد، همانطور که امروز بدن تو به قدرت و زور استوار است.
دانا گر چشم سر ندارد بیناست
نادان گر چشم هشت یابد کور است
هوش مصنوعی: فرزانه اگرچه چشمهایش قادر به دیدن نیست، ولی همچنان دید عمیق و درک خوبی دارد. اما نادان حتی اگر به تعداد زیادی چشم نیز داشته باشد، باز هم از حقیقت غافل و ناتوان است.
آتش با عاقلان برابر آب است
بستان با جاهلان برابر گور است
هوش مصنوعی: آتش برای کسانی که عاقل هستند، همانند آب است و در مقابل، باغ برای افراد نادان به اندازه یک گور ارزش دارد.