گنجور

قصیدهٔ شمارهٔ ۳۹

ای به خور مشغول دایم چون نبات
چیست نزد تو خبر زین دایرات؟
خود چنین بر شد بلند از ذات خویش
خیره خیر این نیلگون بی‌در کلات؟
یا کسی دیگر مر او را بر کشید
آنکه کرسی‌ی اوست چرخ ثابتات؟
جسم بی صانع کجا یابد هگرز
شکل و رنگ و هیات و جنبش بذات؟
چند در ما این کواکب بنگرند
روز و شب چون چشمهای بی‌سبات؟
گر بخواهی تا بدانی گوش دار
ور بدانی گوش من زی توست هات!
بنگر اندر لوح محفوظ، ای پسر
خطهاش از کاینات و فاسدات
جز درختان نیست این خط را قلم
نیست این خط را جز از دریا دوات
خط ایزد را نفرساید هگرز
گشت دهر و دایرات سامکات
زندگان هرسه سه خط ایزدند
مردمش انجام و آغازش نبات
زندهٔ حق را به چشم دل نگر
زانکه چشم سر نبیند جز موات
این که می‌بینی بتانند، ای پسر
گرچه نامد نامشان عزی و لات
خلق یکسر روی زی ایشان نهاد
کس به بت زاتش کجا یابد نجات؟
همچنان چون گفت می‌گوید سخن
دیو در عزی و لات و در منات
حیلت و رخصت بدین در فاش کرد
مادر دیوان به قول بی‌ثبات
لاجرم دادند بی‌بیم آشکار
در بهای طبل و دف مال زکات
عاقلان را در جهان جائی نماند
جز که بر کهسارهای شامخات
کس نیارد یاد از آل مصطفی
در خراسان از بنین و از بنات
کس نجوید می نشان از هفت زن
کامده‌است اندر قران زایشان صفات
بر نخواند خلق پنداری همی
مسلمات مؤمنات قانتات
هر زمان بتر شود حال رمه
چون بودش از گرسنه گرگان رعات
گر بخواهد ایزد از عباسیان
کشتگان آل احمد را دیات
وای بومسلم که مر سفاح را
او برون آورد از آن بی‌در کلات
من ز لذت ها بشستم دست خویش
راست چون بگذشتم از آب فرات
بر امید آنکه یابم روز حشر
بر صراط از آتش دوزخ برات

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای به خور مشغول دایم چون نبات
چیست نزد تو خبر زین دایرات؟
هوش مصنوعی: ای کسی که همیشه در حال لذت و خوشی هستی، مانند گیاهی که در آفتاب می‌روید، چرا از حال و روز این چرخ گردان چیزی نمی‌دانی؟
خود چنین بر شد بلند از ذات خویش
خیره خیر این نیلگون بی‌در کلات؟
هوش مصنوعی: این فرد با اعتماد به نفس و بزرگی خود به مقام والایی دست یافته و در مقابل زیبایی و ویژگی‌های خاص خود در دنیای رنگارنگ و درخشان زندگی، از جلال و عظمت خود صحبت می‌کند. آیا واقعاً خیر و برکت این دنیای پرهیجان و زیبا به او تعلق دارد؟
یا کسی دیگر مر او را بر کشید
آنکه کرسی‌ی اوست چرخ ثابتات؟
هوش مصنوعی: آیا شخص دیگری او را به بالا می‌برد، همان کسی که جایگاه او در آسمان‌ها است؟
جسم بی صانع کجا یابد هگرز
شکل و رنگ و هیات و جنبش بذات؟
هوش مصنوعی: جسمی که فاقد سازنده باشد، چگونه می‌تواند شکل، رنگ و حرکت را از خود داشته باشد؟
چند در ما این کواکب بنگرند
روز و شب چون چشمهای بی‌سبات؟
هوش مصنوعی: چند بار این ستاره‌ها به ما نگاه می‌کنند، در روز و شب مانند چشم‌هایی که بی‌توجه‌اند؟
گر بخواهی تا بدانی گوش دار
ور بدانی گوش من زی توست هات!
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی بدانی، به حرف‌های من گوش کن، زیرا گوش من همیشه به سمت تو و برای توست!
بنگر اندر لوح محفوظ، ای پسر
خطهاش از کاینات و فاسدات
هوش مصنوعی: به دقت به لوح محفوظ نگاه کن، ای پسر، که نوشته‌های آن از جهان مادی و چیزهای فانی است.
جز درختان نیست این خط را قلم
نیست این خط را جز از دریا دوات
هوش مصنوعی: تنها درختان می‌توانند این خط را بکشند و این خط از چیزی غیر از دریا به وجود نیامده است.
خط ایزد را نفرساید هگرز
گشت دهر و دایرات سامکات
هوش مصنوعی: هرگز نباید از فرامین و تقدیرات خداوند سرپیچی کرد، حتی اگر زمان و محیط تغییر کند و اوضاع دگرگون شود.
زندگان هرسه سه خط ایزدند
مردمش انجام و آغازش نبات
هوش مصنوعی: زندگان به سه خط از سوی خداوند مشخص شده‌اند: آغاز و پایان آن‌ها، به مانند گیاهان است.
زندهٔ حق را به چشم دل نگر
زانکه چشم سر نبیند جز موات
هوش مصنوعی: به حقیقت و واقعیت‌های الهی با چشم دل نگاه کن، زیرا چشم جسمی تنها نمی‌تواند جز چیزهای مرده و بی‌روح را ببیند.
این که می‌بینی بتانند، ای پسر
گرچه نامد نامشان عزی و لات
هوش مصنوعی: اینکه می‌بینی که مجسمه‌ها به صورت بت‌ها در آمده‌اند، پسرم، گرچه نام‌هایشان عزی و لات نیست.
خلق یکسر روی زی ایشان نهاد
کس به بت زاتش کجا یابد نجات؟
هوش مصنوعی: تمامی انسان‌ها تنها به زیبایی‌های او می‌نگرند و هیچ‌کس نمی‌تواند از زرق و برق و جذابیتش رهایی یابد.
همچنان چون گفت می‌گوید سخن
دیو در عزی و لات و در منات
هوش مصنوعی: سخنان شیطان تا روزی که می‌گوید، همانند سخنان او در مورد بت‌های عزّی، لات و منات باقی است.
حیلت و رخصت بدین در فاش کرد
مادر دیوان به قول بی‌ثبات
هوش مصنوعی: مادر دیوان به صورت روشن و بدون پوشیدگی، حقایق و مشکلات را به حالت آشکار درآورده و به شیوه‌ای غیر ثابت و ناپایدار به دلایلی، به دیگران پیشنهاداتی کرده است.
لاجرم دادند بی‌بیم آشکار
در بهای طبل و دف مال زکات
هوش مصنوعی: بدون تردید، به طور علنی و بدون ترس، بهای طبل و دف را به عنوان زکات پرداخت کردند.
عاقلان را در جهان جائی نماند
جز که بر کهسارهای شامخات
هوش مصنوعی: عاقل‌ها در این دنیا دیگر جایی ندارند جز آنکه بر فراز کوه‌های بلند بنشینند و به تماشا و تفکر بپردازند.
کس نیارد یاد از آل مصطفی
در خراسان از بنین و از بنات
هوش مصنوعی: هیچ‌کس در خراسان از یاد آل مصطفی، نه فرزندان و نه دختران، یاد نمی‌کند.
کس نجوید می نشان از هفت زن
کامده‌است اندر قران زایشان صفات
هوش مصنوعی: هیچ‌کس نمی‌داند که می باید در پی نشانی از هفت زن باشد که در قرآن، صفات آن‌ها آمده است.
بر نخواند خلق پنداری همی
مسلمات مؤمنات قانتات
هوش مصنوعی: مردم گمان نمی‌کنند که مؤمنان سوى پروردگار، پیوسته در حال اطاعت و عبادت هستند.
هر زمان بتر شود حال رمه
چون بودش از گرسنه گرگان رعات
هوش مصنوعی: هر وقت حال گوسفندان بدتر می‌شود، چون گرسنگی از گرگ‌ها در اطرافشان بیشتر می‌شود.
گر بخواهد ایزد از عباسیان
کشتگان آل احمد را دیات
هوش مصنوعی: اگر خدا بخواهد، از خاندان عباسیان، خونبهای کشته‌شدگان آل احمد را بگیرد.
وای بومسلم که مر سفاح را
او برون آورد از آن بی‌در کلات
هوش مصنوعی: بنیاد و صفات پادشاه سفاح را بومسلم بیرون می‌آورد و به راحتی او را از قلعه بی‌در خود خارج می‌کند.
من ز لذت ها بشستم دست خویش
راست چون بگذشتم از آب فرات
هوش مصنوعی: من از لذت‌های دنیوی دست کشیدم، درست همان‌طور که وقتی از کنار آب فرات عبور می‌کنم، برای خودم را از آن دور می‌کنم.
بر امید آنکه یابم روز حشر
بر صراط از آتش دوزخ برات
هوش مصنوعی: امید دارم که در روز قیامت، وقتی که بر پل صراط عبور می‌کنم، از آتش جهنم نجات یابم.

حاشیه ها

1395/04/24 21:06
سید موسوی

در سطر ؛ وای بومسلم که مر سفاح را ای گونه نیز امده است ؛او برون اورد ازآن ( ویران قنات).

1396/12/22 22:02
مرتضی

این شعر در «شرح سی قصیده ناصرخسرو» به اهتمام «مهدی محقق» آمده است و توضیحات مفصلی دارد. متاسفانه ایشان بیت های 13 و 14 و 16 را توضیح کامل نداده اند.

1396/12/22 22:02
مرتضی

ب سیزدهم: مردم همه به بت ها روی آورده اند کسی با بت پرستی از آتش دوزخ نجات نمی یابد. (مصرع دوم پرسش تأکیدی است)
ب شانزدهم: با حیله های فقهی و رخصت های شرعی (ب 15) بدون ترس و آشکارا مال زکات را برای خرید طبل و دف (که آلات لهو هستند) صرف کردند.